اولاً: یکی از نکاتی که در فهم و استنباط روایت باید مورد توجه قرار بگیرد فرهنگ و فضای فکری زمان بیان احادیث است، در فضایی که عده ای به لحاظ رهبانیت و سیر و سلوک، زنها را رها نموده و بدین گونه دنیا را رها کردند، سفارش به مراوده بیشتر با زنان می شود و در فضایی که زنبارگی و محیط شهوانی یا اختلاط و یا فریفتگی شایع می شود، درمان یا سفارش به تخفیف و تقلیل بهره مندی از دنیا از جمله آمیزش با زنان، صورت می پذیرد. بنابراین تفسیر هر یک از دو روایت را در متن صدور آن باید سنجید و چه بسا هر دو یک معنا را اعاده کنند و آن اعتدال است؛ یعنی، نفی زیاده روی مورد توصیه یکی و کمی تفریط مورد توصیه دیگری است.ثانیاً: این گونه تعارضات ظاهری در بسیاری از موارد مشاهده می شود، لیکن برخی از روایات چه بسا از نظر سند اعتبار و وثوق کافی را دارا نبوده و در عمل کنار گذاشته شود.
ثالثاً: به فرض از نظر دو دسته روایت از اعتبار مساوی برخوردار باشند و هیچ گونه قابل جمع عرفی، آنچنان که در کتب اصولی به طور مفصل توضیح داده شده نباشند، آنچه با عقل قطعی و قرآن سازگار است اخذ و دیگری طرد می شود.
ثالثاً: به فرض از نظر دو دسته روایت از اعتبار مساوی برخوردار باشند و هیچ گونه قابل جمع عرفی، آنچنان که در کتب اصولی به طور مفصل توضیح داده شده نباشند، آنچه با عقل قطعی و قرآن سازگار است اخذ و دیگری طرد می شود.