در پاسخ اين سوال لازم است به چند نکته اشاره شود:
اولا: جريان صدور اين دعا به اين شکل مي باشد: سيد ابن طاووس ميگويد: محمد بن ذكوان معروف به سجاد نقل كرده كه از حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ درخواست نمودم كه براي ماه رجب دعايي را به من تعليم دهند. حضرت دعايي را خوانده و در آخر محاسن شريف خود را با دست چپ گرفت و در حالي كه انگشت سبّابه دست راست خود را حركت ميداد، ميفرمود:
«يا ذالجلال و اكرام يا ذالنعماء، والجود يا ذا المنّ و الطول حرّمُ شَيْبتي علي النار»؛[1] اي خدايي كه صاحب جلال، جمال، نعمت، جود، منت و احسان هستي، موي سفيدم را از آتش حفظ نما.
ثانياً: در متن دعا، بعد و يا قبل از آن، امام صادق (ع) نفرموده است كه در آن حالت مخصوص آن دعا را بخوانيد، پس مي توان آن دعا را بدون آن حالت نيز خوانده و به ثواب آن رسيد.
ثالثاً: بر فرض كه امام (ع) در آن حالت آن دعا را خوانده باشد و آن هيئت و حالت به خصوص نقشي در صحت يا قبول يا آداب دعا داشته باشد، اين احتمال را نميتوان ناديده گرفت كه آن حالت جزء حالات مشخص بوده است و ديگران لازم نيست كه آن دعا را همواره با آن حالت بخوانند، چون هيچ دليلي وجود ندارد كه اگر امام صادق ـ عليه السلام ـ آن دعا را در آن حالت خوانده است، قصدش گذشته از مسايل ديگر، تفهيم يك سنت و سيره براي ديگران بوده است. پس دليل نداريم كه از آن سيره به هنگام خواندن آن دعا بايد پيروي كرد و آن دعا را فقط با آن حالت خواند.
رابعا: اگر به فرض ثابت شود آن حالت جزء آداب آن دعا است، تنها به صرف اين كه ما توان درك اسرار آن امور را نداريم، نميشود بر اين گونه مسايل با ديدة ترديد و نقد نگاه كرده و آنها را بيفايده و يا بياثر و يا خرافي تلقي كرد. به عنوان نمونه مؤمنين اعمال و عباداتي را همواره انجام ميدهند که حركات مستحبي با هيئت و حالتي خاص در آن عبادات، فراوان وجود دارد، مثلاً در حال تكبير دستها تا بالا برده مي شود، در حال ركوع براي مردم مستحب است كه مهرة زانو به عقب زده شود و زنها مهره زانو را به طرف جلو مايل بدارند. اينها و موارد فراوان ديگر كه در فقه و شريعت اسلام آمده، داراي اسرار و فلسفه فراواني است که تنها بعضي از آن ها بر ما معلوم است. امّا از آن جا كه دستور شريعت اسلام است، مؤمنين تعبداً به آن دستورات عمل ميكنند.
پس اگر در دعاي ياد شده آن حالت نقل شده به فرض اثبات آن و صحت استناد آن به امام معصوم (ع)، ميتواند همانند ساير مواردي باشد كه در دستورات اسلام فراوان آمده، و تعبداً به آنها عمل ميشود.
خامساً: اين كه گفته شود: (پس از گذشت 13 قرن…) به طور خلاصه بايد توجه داده شود كه اگر ثابت گردد كه آن حالت جزء آداب آن دعاست (همانطوري كه حالتهاي ديگر در اعمال عبادي كه نمونههاي از آن اشاره شد جزءآداب آن عبادات است). نه تنها بعد از 13 قرن بلكه تا روز قيامت بايد آن دعا در همان حالت خوانده شود چون احكام و آداب شرعي تا روز قيامت پابرجا بود. مؤمنين مكلفاند كه بدانها عمل كنند و گذشت زمان نمي تواند هيچ گونه تأثيري در جهت رفع و يا ترديد در اينگونه امور داشته باشد، زيرا مسايل عبادي بر اساس فطرت انسان ها تنظيم شده و خواست فطرت و يا هماهنگي فطري در همه انسان و تا روز قيامت يكسان است،پس آن احكام نيز تغييرپذير نيستند. (گرچه در اسلام احكامي وجود دارد كه با گذشت زمان و تغيير موضوع احكام نيز تغيير ميكند و كارشناسان اسلامي و فقهاي عظيم الشأن در زمان غيبت حضرت حجت ـ عليه السلام ـ عهدهدار تبيين اين امور هستند).
بنابراين اگر کسي خيال کند كه امام صادق ـ عليه السلام ـ در تحت شرايط خاصي و در زمان خاصي آن دعا را در آن حالت خوانده و امروز چون شرايط تغيير كرده است، پس نبايد به آن حالت خوانده شود. اين ادعايي بدون دليل است چون اين گونه امور زمانمند نيست و گذشت زمان كيفيت انجام عمل را تغيير نميدهد، (البته بايد تكراراً گفته شود كه همه اين دفاعيات و تحليلها در صورت فرض ثبوت اصل آن جريان مي باشد.)
پي نوشت:
[1] . مفاتيح الجنان، دعاي ماه رجب.