خانه » همه » مذهبی » امامت و غيبت

امامت و غيبت

امامت و غيبت

شيوه ي استدلال سيد مرتضي درباره ي امامت به گونه اي است که از آن تفکيک بين حضور و غيبت برداشته مي شود. به نظر سيد، مشاهده ي امام براي اثبات ضرورتش، لازم نيست؛ چرا که ضرورت آن با دليل « عقلي » به اثبات

00241 - امامت و غيبت
00241 - امامت و غيبت

 

نويسنده: محمود شفيعي

 


شيوه ي استدلال سيد مرتضي درباره ي امامت به گونه اي است که از آن تفکيک بين حضور و غيبت برداشته مي شود. به نظر سيد، مشاهده ي امام براي اثبات ضرورتش، لازم نيست؛ چرا که ضرورت آن با دليل « عقلي » به اثبات رسيده است. (1) از اين رو، او غيبت را مبتني بر برخي اصول عقلي مي داند که، اثبات غيبت بدون آنها ممکن نيست.
غيبت مبتني بر اصولي است که اگر آنها صحيح باشند، سخن گفتن درباره ي غيبت آسان ترين و در عين حال روشن ترين امور خواهد بود؛ چرا که غيبت فرع بر آن اصول مي باشد، اما اگر آن اصول صحيح نباشد، سخن گفتن – بدون غيبت آماده کردن اين اصول – کاري عبث و سفيهانه خواهد بود. (2)
منظور سيد از اصول عقلي، همان لطفي بود که به گونه هاي مختلف براي ضرورت رياست مردم در جامعه ( با شرايطي اغلب عقلي )، بيان کرده است که در اين پژوهش بدان پرداخته شد. البته سيد به صورت عقلي نيز مسئله ي غيبت و چرايي باز ايستادن امام از تصرف و اعمال قدرت ظاهري را مستدل مي نمايد. اين استدلال به گونه اي است که با ضرورت وجود يک امام در هر دوره کاملاً سازگاري دارد.

فلسفه غيبت

سيد مرتضي در اين مرحله با تمام توان تلاش مي کند تا اثبات کند که قرار گرفتن امام در پشت پرده ي غيبت – با توجه به ضرورت حضور ايشان در هر زمان – به سبب کمبود شرايط در او نيست، بلکه به دليل موانعي است که براي آشکار شدن او از سوي گروهي از مردم ايجاد شده است. از ديدگاه سيد، بزرگترين مانع نبود امنيت جاني امام و خطري است که از سوي ستمگران ايشان را تهديد مي کند:
سبب در پرده ماندن امام، تهديد ستمگران مي باشد؛ کساني که او را از اموري که عهده دار تدبير و اعمال قدرت در آنهاست، باز مي دارند. همين مانع بيروني، قيام بر وظيفه ي امامت را از او ساقط کرده است. هرگاه امام بر جانش بترسد غيبتش واجب و استتارش لازم مي گردد. (3)
بر همين اساس، هرگاه امام از امنيت جاني برخوردار شود، بي درنگ خود را نشان خواهد داد و در ظاهر نيز اعمال قدرت خواهد نمود. البته اين مسئله به دست آن دسته از انسان هاي وظيفه مندي حل خواهد شد که امامت براي آنها لطف شمرده شده است:
مکلفان بر امر ( تأمين جاني امام و رفع تهديد از او که ) اگر انجام دهند، تقيه و ترس امام از بين مي رود و ظهور بر او واجب مي شود، توانا و قادر هستند … و ما روشن کرديم که سبب غيبت، عملکرد ستمگران و کوتاهي آنهاست؛ همان ها که بين امام و اعمال قدرتش جدايي انداخته اند. آنان در دوره ي غيبت اين قدرت را دارند که براي مصلحت خويش، سبب غيبت امام را از بين ببرند تا او ظاهر گردد و از تدبير و سياست او برخوردار گردند. (4)
سيد با اين استدلال، چند سؤال مطرح مي کند و از آنها جواب مي دهد:
اگر فلسفه امامت، انزجار از کارهاي زشت به واسطه امام است، او به عنوان زجردهنده بايد به تدبير بنشيند و اعمال قدرت نمايد و صرف وجودش در اين امر کافي نيست. بنابراين امام هميشه بايد به صورت ظاهري اعمال قدرت نمايد؛ در نتيجه در دوره ي غيبت مردم شرايط لازم براي وظيفه مند شدن را احراز نخواهند کرد. (5)
سيد در جواب اين سؤال، چند توجيه را مطرح کرده است: لطف بودن امام اين است که خداوند او را به لحاظ تکويني بيافريند و در عالم تشريع و قانون گذاري او را به مردم معرفي کند و اين دو کار از سوي خدا صورت گرفته است. اتمام لطف در دو مرحله است: مرحله ي اول آن به عهده ي خداست؛ بر خداوند واجب است زمينه لطف را فراهم کند و خداوند اين وظيفه را انجام داده است؛ چرا که اولاً او امام را خلق کرده است؛ و ثانياً امام را با اسم و نسب معرفي کرده، مردم را به اطاعتش فرا خوانده از سرکشي بر ضد او ترسانده است؛ اما مرحله ي دوم تحقق عملي لطف، به عهده ي مردم است. اين مرحله عبارت است از: « نبود موانع » براي تدبير و اعمال قدرت که امري است تحت قدرت مردمان. آنان بايد امام را بر تصرف توانا سازند؛ بين او و تدبيرش فاصله نيندازند؛ از تهديدش برحذر باشند و او را اطاعت کنند. اگر امام تاکنون در پرده غيبت به سر مي برد، به اين دليل است که ما به وظيفه خود عمل نکرده ايم. از اين رو، اين وظيفه هم چنان بر عهده ما باقي است. وضعيت ما در اين دوره مثل کسي است که پاي خود را قطع کرده باشد يا آن را ببندد. (6)
پرسش ديگري که ذهن سيد را مشغول کرده اين است که اگر بناست امام در خفا باشد و بهره بردن از او ممکن نباشد، بنابراين زنده بودن و نبودن او مساوي خواهد بود و هيچ حکمت و مصلحتي براي حيات او وجود نخواهد داشت.
سيد به اين سؤال، جواب هاي مختلفي داده است: از ديدگاه او مؤمنان و پيروان امام غايب، به وجه او و هيبتي که در اوست، باور دارند و از کارهاي زشت اجتناب مي کنند. به علاوه، امام، شريعت را نيز براي آنها حفظ مي نمايد. از سوي ديگر، در بحث لطف، سه طايفه وظيفه مند هستند: خدا، امام و مردم. خداوند وظيفه اش را انجام داده است؛ امام نيز براي انجام وظيفه الهي امامت، بايد آمادگي خود را اعلام نمايد و اين امر تنها با حضور او ممکن است؛ بنابراين، تنها مردم وظيفه ي خود را انجام نداده و موانع را رفع نکرده اند. البته اين مانع، تنها در اذيت و آزار امام خلاصه نمي شود، بلکه امکان قتل او نيز وجود دارد؛ چرا که در گذر تاريخ، آزار و اذيت موجب تکامل انسان هاي بزرگي، چون انبيا و امامان شده است. (7)
سيد مرتضي با همين منطق ( تا مردم شرايط را فراهم نکنند، ظهور، تشکيل حکومت و اعمال قدرت بر امام واجب نيست )، تحصيل شرايط امامت ( حکومت ) را براي اجراي حدود الهي لازم نمي داند. وقتي قاضي عبدالجبار تلاش مي کند وجوب برپايي حکومت را بر مردم از طريق آيات مربوط به حدود الهي ( مانند قطع کردن دست دزدان، اعم از مرد و زن ) اثبات نمايد و اين طور نتيجه بگيرد که تعيين حکومت به عهده مردم گذاشته شده و خداوند بنا نداشته است که خود امام را نصب نمايد، سيد در مقابل او به صراحت بيان مي کند که از اين آيات نمي توان وجوب تحصيل امام حاکم را برداشت کرد، بلکه اقامه حدود در هنگم حضور امام واجب مي گردد. شرايط امامت، مانند شرط استطاعت براي وجوب حج است؛ همان طور که استطاعت اگر خود به خود حاصل شد حج واجب مي شود و تحصيل استطاعت واجب نيست، اگر شرايط تشکيل حکومت خود به خود حاصل شد، آن گاه تشکيل حکومت و اقامه ي حدود بر امام واجب است. بنابراين، حکومت، مقدمه عقلي و واجب ذي المقدمه اي ديگر است؛ يعني حدود الهي آن طور که قاضي استدلال مي کرد، نمي باشد. (8)

پي نوشت ها :

1- السيد الشريف المرتضي، الذخيرة، تحقيق السيد احمد الحسيني، ص 410.
2- همو؛ المقنع في الغيبة، تحقيق السيد محمد علي الحکيم، ص 33 – 34.
3- همو، المقنع في الغيبة، ص 52 و نيز ر.ک: الذخيرة، ص 416.
4- الشافي، ج3، ص 241 و نيز ر.ک: الذخيرة، ص 417 – 419.
5- همو، الذخيره، ص 415.
6- همان، ص 415 – 417.
7- همان، ص 417 – 421 و نيز ر.ک: همو، الرسائل، المجموعة الثانية، ص 297.
8- همو، الشافي، ج1، ص 103 – 112.

منبع مقاله :
شفيعي، محمود؛(1390)، انديشه سياسي سيد مرتضي، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ سوم

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد