طلسمات

خانه » همه » مذهبی » امین بانوان، بانوی ایرانی

امین بانوان، بانوی ایرانی

امین بانوان، بانوی ایرانی

وقتی در سال 1265 خورشیدی، صدای گریه نوزادی در یکی از خانه های بزرگ اصفهان پیچید، شادی خانه حاج سید محمد علی امین التجاراصفهانی، امین و معتمد مردم اصفهان را فراگرفت.سیده نصرت، چهارمین فرزند خانواده، نور چشم پدر و مادر تمام عالمان اصفهان به دنیا آمده بود .

8efaebc6 1067 44a4 9088 03d8f24026a1 - امین بانوان، بانوی ایرانی

16166 - امین بانوان، بانوی ایرانی
امین بانوان، بانوی ایرانی

 

نويسنده:ناهید رحیمی

 

اول :یک محفل پر فیض
 

وقتی در سال 1265 خورشیدی، صدای گریه نوزادی در یکی از خانه های بزرگ اصفهان پیچید، شادی خانه حاج سید محمد علی امین التجاراصفهانی، امین و معتمد مردم اصفهان را فراگرفت.سیده نصرت، چهارمین فرزند خانواده، نور چشم پدر و مادر تمام عالمان اصفهان به دنیا آمده بود .
وقتی دختر به چهارسالگی رسید، مادر، او را برای آموختن قرآن و علوم دینی به مکتب فرستاد و پیش بینی مادر باعث شد ریشه های دینداری در وجود دختر نوجوانش محکم شود.
هیچ کس فکر نمی کرد، سال ها بعد این دخترپاک دامن و حقیقت جو، یکی از عالمان برجسته تشییع بشود، که روش علمی و آثارعلمی و آثار و کتاب هایش قابل مقایسه با دیگر دانشمندان، و یکی از نخبه های علوم زمانه خود باشد.
وقتی دوره حکومت قاجار به پایان رسید و بانو امین 53 ساله، در زمان رضاخان با پدیده کشف حجاب و آغاز فعالیت زنان روشنفکر غرب زده دراصفهان رو به رو شد، گزینه خانه نشینی را انتخاب کرد و سال ها در خانه به تحقیق و مطالعه علوم مختلف روز و مسائل مختلف دینی پرداخت، به طوری که دراین سال ها، بانوان بسیاری را تربیت کرد و کتاب های مفیدی را نگاشت.
بعد از انتشار کتاب اربعین الهاشمیه در چهل سالگی، از سوی آیت الله حائری یزدی و آیت الله محمد کاظم یزدی و آیت الله آقا میرزا اصطهباناتی شیرازی، اجازه اجتهاد گرفت و پس از شرکت در آزمون علما و مراجع تقلید وقت، آیت الله شیخ عبدالکریم قمی و آیت الله سید کاظم شیرازی که شامل سؤال ها و پاسخ های بسیاری بود، از ظرف آن آیات عظام، درجه اجتهاد و قدرت استنباط احکام شرع را دریافت کرد و اولین بانوی مجتهده در جهان اسلام شناخته شد.
یکی از دست پروردگان محف پر فیض بانوامین، درباره نظم، تدبیر و عظمت معنوی وی گفته است:ایشان در تنظیم وقت، ابتکاری عجیب داشتند و چنان اوقات خود را تنظیم می کردند که به تمام کارهایشان می رسیدند، گویا خداوند به وقت ایشان هم، برکت داده بود. هرگز از حوادث نمی ترسیدند و در کارها به خدا توکل می کردند و از میهمانان با خوش روی و سادگی پذیرایی می کردند و می خواستند جوانان را بدون اجبار و با منطق، جذب اسلام کنند.
کلیه شاگردان و پرورش یافتگان این بانو، به جز جهات علمی و آن چه مربوط به علوم قرآنی و دانش های الهی می شد، در درجه اول، درس معرفت می آموختند و رفتار و سلوک معلم بی نظیرشان، مهم ترین نکته ای بود که آنان را جذب خود می کرد.
بانو امین همیشه روی تحصیلات بالا تاکید می کرد و می گفت: نفس را تزکیه کنید که بعثت انبیا به همین دلیل بوده است و برای همین روی علم با تزکیه نفس اصرار داشت.
نسبت ایشان با سی واسطه به علی بن ابی طالب (ع)می رسید و تمام تلاش خود را در بیان مقام و موقعیت خاندان عصمت و طهارت و منزلت و جایگاه آنان به کار می بست ، به گونه ای که عشق و علاقه اش به مقام والای ولایت در کتاب مخرن اللئالی فی مناقب مولی الموالی حضرت علی (ع)، روشنگر این حقیقت است. وی از شیفتگان و معتقدان به انقلاب و امام بود. همین طور نیز جویای احوال این بانوی مجتهد می شدند و برای ایشان احترام بسیاری قائل بودند. یکی از روحانیان اصفهان در این باره گفته است: چند مرتبه که حضور امام (ره) مشرف شدم، ایشان جویای حالات و اشتغالات و سلامتی بانو مجتهده امین شدند.
بانو امین در سال 1362 خورشیدی از دنیا رفت و امروزه همه او را با این نام می شناسند:بانوی ایرانی.

دوم :شرم از نیاموختن !
 

چند روزی بود که از مرگ فرزند آخرش می گذشت.هشتمین فرزند او به فاصله کمی از فرزند قبلش که او هم بر اثر بیماری درگذشته بود، تب کرد و جان داد. خودش می گفت: خداوند کریم می خواهد روح ایمانم را صیقل دهد، این ها نه مصیبت که آزمایش های خداوندند. هشت فرزندم که از دنیا رفته اند، آزمایش اند، نه اموال و دارایی من.
به مناسب مرگ فرزند آخرش، سه روز به خانه اش نرفتم و تدریس به او را تعطیل کردم. روز چهارم فرستاده بود دنبالم و علت نیامدم را پرسیده بود.
من هم جواب دادم: من شرمم می شود که فرزندتان تازه از دنیا رفته و من برای درس بیایم.
خانم امین پاسخ دادند: من پیش خدا شرمم می شود که سه روز است چیزی نخوانده ام. خدا یک چیزی به من داد، خودش هم گرفت.(1)

پی نوشت:
 

1.به نقل از آیت الله نجف آبادی، استاد فقه و اصول بانو امین.
 

منبع:نشریه انتظار نوجوان، شماره 66

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد