طلسمات

خانه » همه » مذهبی » انسان از خود چه می سازد و چه باید بسازد؟

انسان از خود چه می سازد و چه باید بسازد؟

انسان می خواهد در خود صلاحیت و ظرفیت فیض رحمانی حق را ایجاد کند. اگر این ظرفیت در انسان ایجاد شود، او به عرفان می رسد و تمام توانایی های انسان کامل در او به ظهور خواهد رسید. ایجاد این صلاحیت و شایستگی از طریق خودسازی ممکن می شود
برای تحقق این منظور پیشنهاد می کنیم ابتدا روی شخصیت خودتان یک بازنگری داشته باشید (خودشناسی) و بعد برنامه ای را برای بازسازی خود (خودسازی) تنظیم نمایید و با تمام نیرو آن را در زندگی خودتان عملی کنید و در این مسیر از عالمان اخلاقی و اهل راه هم استفاده کنید.
اجمالا مهمترین اموری که در خودسازی و پی ریزی ساختمان وجودی انسان مومن و سالم دخالت دارند عبارتند از: آگاهی و شناخت، ایمان به خدا، دین و رستاخیز، تقویت ارتباط معنوی با خداوند و تقید به وظایف واجب عبادی و اجتماعی.
برای رفع نگرانی شما پیشنهاد می کنیم ابتدا در گذشته خودتان بازنگری داشته باشید و ببینید اگر مراحل ساخت خود را به طور سازمان یافته و مرتب طی نکرده اید نواقصی را که به نظر می رسد جبران کنید, انشاالله به حیاط طیبه، سالم و آرامی دست خواهید یافت.
به طور کلی مراحل خودسازی عبارت است از:
1- سیر مطالعاتی و افزایش اطلاعاتی که منتهی به آگاهی و بیداری شما می شود. برای آشنایی با این سیر لازم است دوباره سوال مطرح نمایید تا برایتان پاسخ ارسال شود. در این زمینه شرکت در جلسات مذهبی و استماع سخنرانی ها و مواعظ و همچنین تلاوت مداوم قرآن کریم و خواندن روایات اسلامی و شرح زندگی بزرگان و اهل عرفان و سلوک و مباحث مربوط به معاد و رستاخیز نیز بسیار مفید است.
2- پاکسازی و تهذیب نفس از عادت های بد و دلبستگی ها و وابستگی ها و اموری که مانع کمال و سیر و سلوک انسان به سوی خدا تلقی می شود.
3- اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رزایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی.
5- تفکر شخصی در سوال های اساسی انسان که در بینش دینی مطرح می شود مانند, خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و دین شناسی و معاد شناسی.
6- انجام وظایف عبادی و تحصیل صفت تقوی و پرهیزکاری, از طریق آشنایی با واجبات دینی و گناهان و پایبندی به احکام دینی .
7- تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولیای معصومین(ع) و مومنان اهل ولایت و محبت, از طریق انجام مستحبات و زیارات و مانند آن.
در صورتی که این مسیر به درستی و عالمانه طی شود, به طور قطع حالات انسان دارای ثبات خواهد بود و دگرگونی ها و تحولات سامان یافته تر می شود و نگرانی ها رفع خواهد شد.

توضیح بیشتر:

در ابتدا لازم است مطالبی پیرامون زمینه و جایگاه ایمان خدمتتان بیان کنیم. انسان با ذهن خود می اندیشد و علم به دست می آورد. پس جایگاه علم و شناخت، ذهن آدمی است. اما قرآن کریم، جایگاه ایمان را قلب معرفی می کنند. این کتاب آسمانی درباره عده ای که ادعای ایمان می کردند می فرماید: «بادیه نشینان خدمت پیامبر آمدند و گفتند ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاورده اید بلکه بگویید اسلام آوردیم و هنوز ایمان در دل هایتان وارد نشده است» «قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا اسلمنا ولما یدخل الایمان فی قلوبکم..» (حجرات، آیه 14).
از این رو شناخت هدف و راه سعادت، زمانی به حرکت در آن راه منجر خواهد شد که قلب به آن هدف و آن راه ایمان آورد. ایمان قلبی محرک انسان برای حرکت خواهد بود. به تعبیر دیگر بین «ایمان» و «عمل» رابطه ای ضروری هست و این دو از هم جدا شدنی نیستند.
به این ترتیب درس بزرگی که از قرآن کریم می آموزیم این است: اگر می خواهیم به هدفی که برای زندگی خود شناخته ایم، ایمان بیاوریم و به سوی آن حرکت کنیم، ابتدا باید قلب خود را برای پذیرش آن هدف آماده سازیم.

آْمادگی قلب برای ایمان

قلب در صورتی برای پذیرش حقیقت و راه زندگی آماده می شود که به زیبایی هایی آراسته و از زشتی هایی دور گردد. قرآن کریم این زیبایی ها و آلودگی ها را به ما نشان می دهد که در اینجا به مواردی اشاره می کنیم:
در زمین سیر کنید، آن گاه حقیقت زیبایی دینی را به وسیله قلب خود درک کنید. (حج، آیه 46).
در قلب خود را به وسیله تفکر و تدبر در قرآن باز نگه دارید. (محمد، آیه 24)
قلب خود را از آلودگی ها و تعلق های دنیایی مانند دوستی مال و فرزند، پاک سازید. (شعرا، آیه 89)
قلب خود را از پلیدی ها پاک نگه دارید تا منزلگاه نیکی ها و زیبایی ها گردد. (بقره، آیه 283)
از غفلت بپرهیزید و قلب خود را متوجه زیبایی های زندگی سازید تا سیر شما راحت و هموار شود. (کهف، آیه 28)
توانایی قلب خود را برای تعقل و درک عمیق حقایق افزایش دهید. (حج، آیه 46)
قلب خود را در مقابل درستی ها و خوبی ها نرم و خاضع نگه دارید. (مائده، آیه 13)
ایمان همچون درختی است که در قلب جوانه می زند، تناور می گردد و بر شاخه های آن اعمال شایسته پدیدار می شود.

تقویت آگاهی

اولین و مهمترین راه تقویت ایمان، تحصیل و تقویت آگاهی از طریق مطالعه، تامل و تفکر است . ریشه ایمان قلبی در معرفت و اندیشه قرار دارد. آگاهی و تفکر، بیدار کننده قلب از خواب غفلت وزنده کننده دل انسان است. کسی که آگاهی ندارد، در حقیقت مرده ای است که میان زندگان راه می رود. مولوی در بیتی می گوید:
ای برادر تو همه اندیشه ای ما بقی تو استخوان و ریشه ای
اگر در روایات اسلامی آمده است که «تفکر ساعة افضل من عبادت سبعین سنه؛ یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است» (بحارالانوار، ج 69، ص 293).
به خاطر اهمیت و تاثیری است که آگاهی در انسان شدن انسان دارد. ایمان راه انسان شدن است و تفکر رکن اصلی وصول به این هدف می باشد.
حوزه های شناخت و آگاهی فراوانند. مهمترین آگاهی برای تقویت ایمان به خدای ،تحقیق، مطالعه و تفکر در ذات ، صفات و افعال الهی و در نهایت توحید هستی است .
برای انجام اینگونه مطالعات و تحقیقات، سه روش عمده وجود دارد . روش کلام، روش فلسفه و روش عرفان.
روش کلام مبتنی بر نقل و منابع نقلی از کتاب و سنت است و روش فلسفی مبتنی بر تفکرات محض عقلی است و روش عرفانی مبتنی بر مشاهده قلبی است که البته عرفا علاوه بر شهود، به برهان عقلی و آیات و روایات اسلامی نیز به شدت وابسته اند ، زیرا شهود عرفانی نیازمند منطق و ملاک صدق است و منطق وملاک صدق آن را مطابقت آن قرآن ، گفتار معصومین (ع) و عقل تامین می کند.
به خصوص مطالعه و تفکرات عرفانی باعث آن می شود که انسان به مرور حضور خدای متعال را در سراسر هستی و در درون خود حس کند و خویش را در محضر او ببیند و در هنگام عبادت ارتباط بسیار عمیق و سازنده ای با او برقرار نماید.

تقویت اراده عملی

پس از تقویت شناخت و آگاهی ، اکنون نوبت عمل و تقویت ایمان به وسیله اراده عملی است. منظور از عمل در این مسیر ، رفع موانع و ایجاد شرایط ارتباط و توجه عملی به خداوند است. عبادت و پرستش شاهراه ارتباطی بنده با خداوند و تقویت ایمان به او است ، منتهی برای رسیدن به آن و انجام عبادت به صورتی که حقیقتا موثر باشد ، طی مراحل زیر ضروری است.
1- مبارزه با ریشه های گناه: گناه رفتار نابهنجاری است که ناشی از خود خواهی و هوی پرستی انسان است. رفتاری که ایمان آدمی را تضعیف می نماید و زمینه شرک و کفر را در او تقویت می نماید. برای پاکسازی از گناه ریشه ای ترین کار مبارزه با خواستگاه و زمینه های نفسانی آن است؛ یعنی صفات و ملکاتی که انگیزه این رفتار را در آدمی بوجود می آورند.
برای مثال آدم حسود ، همیشه در معرض غیبت، تهمت ، آسیب رساندن به محسود و انواعی از گناهان است، این شخص اگر بخواهد گناه نکند ، اساسی ترین راه این است که با خیر خواهی که ضد حسد است، ریشه گناه را از دل خود بیرون نماید و خویش را از خطر شرک و خود خواهی برهاند.
2- مبارزه با عادت هایی که مانع رشد انسان و عمل هستند: برخی عادتها در انسان مانع حرکت او در جاده ایمان تلقی می شود . به عنوان مثال کسی که به پرخوری ، پرخوابی و پر گویی عادت نموده است ، قادر نخواهد بود به انجام وظایف واجب و مستحب خود اقدام کند . عادتهای مذموم در برخی موارد حتی زمینه انجام گناه و تخلف از بندگی حق تعالی را در انسان فراهم می کنند و باعث تضعیف ایمان در او می شوند.
3- مبارزه مستقیم با خود گناه و ترک و جبران آنها: علاوه در مبارزه با زمینه های گناه ، مبارزه مستقیم با گناه و ترک و جبران آن از طریق روش توبه ، زمینه تقویت ایمان و پاکی انسان را از آلودگی و تاریکی فراهم خواهد نمود.
4- انجام وظایف واجب شرعی : یکی از مراحل بسیار مهم و سرنوشت ساز در تقویت ایمان ، انجام وظایف واجب و اطاعت از فرامین خداوند است . این مرحله که در عرفان اسلامی از آن به قرب فرایض تعبیر می کنند، در نهایت به حصول ملکه تقوی و بهره مندی از آثار و ارزشهای ناشی از آن، خواهد انجامید .
5- انجام نوافل و مستحبات: نهایی ترین مرحله در جاده ایمان که به محبت و عشق الهی می انجامد، مرحله انجام مستحبات و نوافل است ، مرحله ای که عرفا از آن تحت عنوان قرب نوافل و راه عشق تعبیر می کنند. قرب نوافل، پایانی ترین مقصد دین و موثر ترین راه نزدیکی انسان به خدای و کسب مقام ولایت و خلافت الهی است.
در کلام امام صادق (ع) آمده است: مهمترین چیزى که ایمان را در قلب پا برجا و مستحکم مى کند ورع است. «سئل الصادق (ع) ما الذى یثبت الایمان. قال: الذى یثبته فیه الورع والذى یخرجه منه الطمع؛ از حضرت سؤال شد چه چیزى ایمان را در قلب تثبیت مى کند؟ فرموند: چیزى که ایمان را در قلب تثبیت مى کند ورع (پرهیز از دنیا طلبی وگناه) مى باشد و چیزى که ایمان را از قلب خارج مى کند طمع (نسبت به دنیا و گناه) مى باشد».
البته انجام این مراحل خود مستلزم آن است که انسان با محتوای دین آشنا باشد و از راهنمایی اساتید اخلاق و عالمان دینی سود جوید.
برای آگاهی بیشتر مطالعه کنید: شهید مطهری، انسان و ایمان (ج 2 از مجموعه آثار)

اصول خودسازى موفق

براى خودسازى موفق، به چند نکته باید توجه کرد:

1. خودشناسى؛

سالک ابتدا باید استعدادها، قابلیت ها و توانمندى هاى خود را به خوبى باز شناسد.

2. برنامه ریزى دقیق؛

موفقیت در عمل، بدون داشتن برنامه اى جامع و کارآمد، همراه با حساسیت و جدیت در عمل به آن میسّر نیست. در برنامه ریزى نیز توجه به امور زیر بایسته است:
2-1. واقع گرایى: سالک و رهرو، توان واقعى خود را مى سنجد، حال و روز خود را مى نگرد و بر اساس آن به تنظیم برنامه خودسازى مى پردازد. انسان ها داراى تفاوت هاى فردىِ روحى و جسمى و شرایط مختلف اند و هر یک باید براى خود برنامه اى برگزینند که سنگین و طاقت فرسا نباشد؛ بلکه پیوسته حال و نشاط ایشان در طول برنامه، محفوظ بماند و به عنوان یک دستورالعمل کلى، باید نشاط را پیوسته در خود نگه داشته و از اجبار و اکراه – به ویژه در مراحل ابتدایى – پرهیز کنند.
2-2. جذابیت: در برنامه ریزى باید به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال به جاى اینکه شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، مى تواند آن را حتّى به یک صفحه تقلیل دهد. اما کوشش کند تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشى در معانى باشد. همچنین بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
2-3. تدریج: از حداقل شروع کند؛ ولى در اندیشه افزون سازى تدریجى باشد براى مثال اگر از اول خواندن نماز شب سخت است، بنا داشته باشد که فقط یک رکعت «وتر» بخواند. پس از یک هفته دو رکعت «شفع» را هم اضافه کند و پس از مدتى کم کم هشت رکعت نافله شب را هم بخواند.
2-4. رعایت مراتب حال: در روند خودسازى، باید مرحله به مرحله پیش رفت. از اول نمى توان تمام مدارج کمال را یک مرتبه طى کرد. بهتر است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دام هاى شیطان و هواى نفس، جدیت کند. پس از مدتى که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات ربوبى، او را راهنمایى خواهد کرد: «و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و ان اللَّه لمع المحسنین»؛ عنکبوت (29)، آیه آخر.؛ «و آنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند، به تحقیق آنان را به راه خویش هدایت مى کنیم و همیشه خدا، یار نکوکاران است».
2-5. عزم و استوارى: پس از تنظیم برنامه، با اراده قاطع، باید بر انجام دادن آنها ایستادگى کرد و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزیدن، با جدیت تمام باز داشت.
2-6. استعانت و توسّل: براى موفقیت در جهاد اکبر، باید از خداوند بزرگ، استمداد جست و به ائمه اطهارعلیهم السلام متوسل شد.
2-7. اسوه گزینى: افزایش معرفت و پیروى از الگوهاى راستین (ائمه اطهارعلیهم السلام و بزرگان اخلاق) همواره باید مدّ نظر باشد.براى آگاهى بیشتر ر.ک: ملکى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ لقاء الله؛ اسرار الصّلوة؛ المراقبات.
2-8. مشارطه و…: سالک باید پیوسته از طریق ارکان سلوک؛ یعنى، مشارطه، مراقبه، محاسبه، با خداوند در ارتباط باشد. امام خمینى رحمه الله در این باره مى نویسد: «و از امورى که لازم است از براى مجاهد، مشارطه، مراقبه و محاسبه است.
«مشارطه» آن است که در اول روز مثلاً با خود شرط کند که امروز بر خلاف فرموده خداوند – تبارک و تعالى – رفتار نکند و این مطلب را تصمیم بگیرد. معلوم است یک روز خلاف نکردن، امرى است خیلى سهل [که ] انسان مى تواند به آسانى از عهده [آن ] بر آید. تو عازم شو و شرط کن و تجربه نما، ببین چقدر سهل است. ممکن است شیطان و جنود آن ملعون، بر تو این امر را بزرگ نمایش دهند؛ ولى این از تلبیسات آن ملعون است او را از روى واقع و قلب لعن کن و اوهام باطله را از قلب بیرون کن و یک روز تجربه کن، آن وقت تصدیق خواهى کرد.
پس از این مشارطه، باید وارد «مراقبه» شوى و آن چنان است که در تمام مدت شرط، متوجه عمل به آن باشى و خود را ملزم بدانى به عمل کردن آن. اگر خداى نخواسته در دلت افتاد که امرى را مرتکب شوى که خلاف فرموده خدا است؛ بدان که این از شیطان و جنود او است که مى خواهند تو را از شرطى که کردى، باز دارند. به آنها لعنت کن و از شرّ آنها به خداوند پناه ببر و آن خیال باطل را از دل بیرون نما و به شیطان بگو که من یک امروز با خود شرط کردم که خلاف فرمان خداوند تعالى نکنم. ولىِّ نعمت من سال هاى دراز است که به من نعمت داده، صحّت و سلامت و امنیت مرحمت فرموده و مرحمت هایى کرده که اگر تا ابد خدمت او کنم، از عهده یکى از آنها بر نمى آیم. سزاوار نیست که یک شرط جزئى را وفا نکنم! امید است ان شاء اللَّه شیطان طرد شود و منصرف گردد و جنود رحمان غالب آید. این مراقبه با هیچ یک از کارهاى تو، از قبیل کسب و سفر و تحصیل و غیرها، منافات ندارد.
به همین حال باشى تا شب که موقع «محاسبه» است و آن عبارت است از اینکه حساب نفس را بکشى، در این شرطى که با خداى خود کردى که آیا به جا آورد[ى ]و با ولى نعمت خود در این معامله جزئى خیانت نکردى!؟ اگر درست وفا کردى، شکر خدا کن در این توفیق و بدان اینکه یک قدم پیش رفتى و مورد نظر الهى شدى و خداوند ان شاءاللَّه تو را راهنمایى مى کند در پیشرفت امور دنیا و آخرت و کار فردا آسان تر خواهد شد. چندى به این عمل مواظبت کن، امید است ملکه گردد از براى تو؛ به طورى که از براى تو کار خیلى سهل و آسان شود؛ بلکه آن وقت لذت مى برى از اطاعت فرمان خدا و از ترک معاصى در همین عالم. با اینکه اینجا عالم جزا نیست، لذت مى برى و جزاى الهى اثر مى کند و تو را مُلْتَذ (کامروا) مى نماید.
بدان که خداى – تبارک و تعالى – تکلیف شاق بر تو نکرده و چیزى که از عهده تو خارج است و در خور طاقت تو نیست، بر تو تحمیل نفرموده [است ]؛ لکن شیطان و لشکر او کار را بر تو مشکل جلوه مى دهند. و اگر خداى نخواسته در وقت محاسبه، دیدى سستى و فتورى شده در شرطى که کردى؛ از خداى تعالى معذرت بخواه و بنا بگذار که فردا مردانه به عملِ شرط قیام کنى. به این حال باشى تا خداى تعالى، ابواب توفیق و سعادت را بر روى تو باز کند و تو را به صراط مستقیم انسانیت برساندخمینى، روح اللَّه، چهل حدیث، (مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ چهاردهم، 1376)، صص 9 – 10.».جهت آگهى بیشتر در باب خودسازى نگا: تهرانى، مجتبى، اخلاق الهى، (تهران: موسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر).
منابع اصلی اخلاق اسلامی:
-1راه روشن, ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانی
-2اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات ملا مهدی نراقی
– 3معراج السعاده، ملا احمد نراقی
-4نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی
-5اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
منابع بیشتر:
– 1خودسازی برای خودشناسی، مصباح یزدی
– 2تهذیب نفس، ابراهیم امینی
– 3مقالات استاد محمد شجاعی
– 4خودسازى، شهید باهنر
– 5خودسازى، محمد یزدى
– 6جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهرى
7. فلسفه و هدف زندگى، محمد تقى جعفرى.
8. زندگى ایده آل و ایده آل زندگى، محمد تقى جعفرى.
9. انسان از دیدگاه اسلام، عبدالله نصرى.
10. فلسفه و هدف زندگى، زین العابدین قربانى.
11. هدف زندگى، شهید مرتضى مطهرى.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد