خانه » همه » مذهبی » انسان خودش را چگونه می تواند (بدون استاد یا کسی دیگر) تربیت کند و رشد دهد؟ آیا این امکان دارد؟ چگونه می توانم خودم را بدون رفتن به یک دانشگاه یا مدرسه بهبود دهم و بسازم؟ بدون استاد و مربی تا چه قدر می توانم راه را پیش ببرم؟

انسان خودش را چگونه می تواند (بدون استاد یا کسی دیگر) تربیت کند و رشد دهد؟ آیا این امکان دارد؟ چگونه می توانم خودم را بدون رفتن به یک دانشگاه یا مدرسه بهبود دهم و بسازم؟ بدون استاد و مربی تا چه قدر می توانم راه را پیش ببرم؟

به این نکته اساسی باید توجه شود که علم اخلاق دارای دو بخش است :
یکم : بخش نظرى که با مطالعه کتابها و درس و بحث قابل دستیابی است
دوم : بخش عملى كه انسان با هدايت و راهنمايى استاد و معلم اخلاق و مرشد و راهنما به آن می رسد . به دیگر سخن اگر انسان آن چه را مى‌داند عمل كند، اولاً، اثر مثبت اين اعمال در او آشکار می شود و ثانياً، ذات اقدس اله آن چه را نمى‌داند به وى مى‌آموزد. اهل‌بيت ^ فرمودند: «مَنْ عَمِلَ بِما عَلِمَ وَرَّثَهُ اللَّه عِلْمَ ما لَمْ يَعْلَمْ.» (1)
چون اگر به دنبال علم عمل باشد، علم افزون بر ماندگارى، شكوفايى نيز مى‌يابد. اگر انسان بكوشد واجبات را به جا آورد و مستحبات را نیز در حدى كه ملالت آور نباشد انجام دهد واز محرمات اجتناب نماید و از مكروهات در حد توان بپرهیزد و به طور کلی افراط و تفريط را در كارهايش كنار بگذارد، در خود سازی و متخلق شدن به اخلاق حسنه بسيار موفق خواهد بود.
البته نقش استاد در تهذيب نفس و سير و سلوك، بسيار تعيين كننده و انکار ناپذیر است و عارفان تأكيد فراوان كرده‌اندکه بدون داشتن استاد، قدم نهادن در مسير سلوك، مى‌تواند آفت‌هايى گاه جبران‌ناپذير براى انسان داشته باشد. مانند وارد آوردن فشار بيش از حد بر خود و خروج از تعادل روحى و روانى بر اثر رياضت‌هاى شديد و غلبه اوهام بر ذهن انسان يا گرفتار شدن در دام كبر و عجب و يا عدم شناخت القائات شيطانى از الهامات غيبى و آفات و مفاسد ديگر كه هر يك ، براى سقوط معنوى انسان كافى است.
ضرورت استاد برای این است که گاهى انسان سالك، نيازمند ذكر خاصى است تا حالت ومقام معنوى خاصى در او ايجاد شود كه استاد آن را تشخيص مى‌دهد. همچنين مراقبت‌هايى است كه در مراحل و مراتب مختلف سالك بايد انجام دهد ،تشخيص آن با استاد است. چون اگر مراقبه سالك بيش از توان روحى و معنوى او باشد، نمى‌تواند دوام بياورد و از ادامه راه منصرف خواهد شد. فوايد وجود استاد، فراوان است که به همين اندازه اكتفا مى‌شود.
البته اين بدان معنا نيست كه انسان بدون استاد، نمى‌تواند به سعادت برسد بلكه عمل به دستوراتى كه به صورت كلى و عمومى در قرآن كريم و روايات آمده است، عمل خالصانه،با تقوا و پاك بودن وظيفه خود را به نحو شايسته انجام دادن، احترام به والدين و… همگى زمينه‌ساز سعادت انسان هستند و فراوانند کسانی كه از اين راه‌ها به قرب الهى رسيده و شايسته لطف ويژه خداوند گشته‌اند. اما دسترسى به استاد سير و سلوك از طريق كسانى ميسّر است كه در اين راه گام برداشته‌اند و اساتيد اين راه را مى‌شناسند.
نكته مهم در اين رابطه، اين است كه باید در انتخاب استاد مراقب بود . چون بوده و هستند شیادانی كه خود بويى از حقيقت و بندگى خداوند نبرده‌اند و قدمى در راه سیر و سلوک برنداشته‌اند و با كتاب و سنت آشنايى ندارند و تنها به قصد منافع دنيوى و كسب شهرت خود را استاد راه معرفى كرده و دل‌هاى پاك و با صفا و خداجوى جوانانى را كه به دنبال نداى فطرت خدايى در جست و جوى حقيقت مى‌باشند، منحرف نموده‌، به اسم ارشاد و هدايت و داشتن منصب استادى در راه معنويت، جوانان را فريب داده و از راه حقیقت دور ساخته ‌اند.
بنابراين نمى‌توان به سادگى و بدون تحقيق كافى و اطمينان ،سرسپرد كسى شده و او را به عنوان استاد انتخاب نمود. پس در سير و سلوك، ملازمت به دستورات شرع مقدس، اساس كار مى‌باشد و نياز به استاد را جبران مى‌كند. از آيه شريفه69 سوره عنكبوت ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ﴾ «و كسانى كه در راه ما مجاهده كنند، ما به سوى راه‌هاى خود هدايتشان مى‌كنيم و خدا همواره با نيكوكاران است» استفاده مى‌شود كه هر كس در راه رسيدن به رضايت و خشنودى خداوند تلاش كند، خداوند او را به راه‌هاى خود هدايت مى‌نمايد.
کلام آخر اینکه مطالعه کتابهای آیه الله حاج آقا مجتبی تهرانی و آیه الله مظاهری و آیه الله مصباح یزدی واخلاق در قرآن آیه الله مکارم شیرازی و چهل حدیث امام خمینی مفید می باشد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد