خانه » همه » مذهبی » انسان مومن هم، مي تواند مشرك باشد. نشانه هاي آن چيست؟

انسان مومن هم، مي تواند مشرك باشد. نشانه هاي آن چيست؟

سوره يوسف/ آيه 106:

«وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون»

«و بيشترشان به خداوند ايمان نمى ‏آورند، جز اينكه شرك مى‏ ورزند.»
 

خداوند در آيه فوق، به ايمان همراه با شرك برخي انسان ها اشاره كرده، مي فرمايد: و بيشترشان به خداوند ايمان نمى ‏آورند، جز اينكه، با او چيزى را شريك مى‏ گيرند و ايمانشان خالص نيست. ممكن است براي برخي سوال شود كه مگر در مومنين هم شرك وجود دارد؟ در پاسخ بايد گفت ايمان تنها اين نيست كه انسان اعتقاد به وجود خدا داشته باشد؛ بلكه يك موحد خالص كسى است كه غير از خدا، معبودى به هيچ صورت در دل و جان او نباشد. گفتارش براى خدا، اعمالش براى خدا، و هر كارش براى او انجام پذيرد. قانونى جز قانون خدا را به رسميت نشناسد و طوق بندگى غير او را بر گردن ننهد و فرمان هاى الهى را خواه مطابق تمايلاتش باشد يا نه، از جان و دل بپذيرد. بر سر دو راهي هاى “خدا” و “هوى”، همواره خدا را مقدم بشمرد. اين است ايمان خالص از هر گونه شرك؛ چه شرك در عقيده، چه در سخن و چه در عمل.[1]

امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايند: «شرك در انسان، از حركت مورچه سياه در شب تاريك بر سنگ سياه، مخفى ‏تر است». در واقع ايمان مراتبي دارد و ايماني كه هيچ گونه شركي در آن نباشد، كم است. به عنوان مثال برخي در نعمت هاي الهي دچار شرك مي شوند و مثلا مي گويند: فلاني كار مرا سر و سامان داد؛ يا اگر فلاني نبود، مرده بودم. امثال اين سخنان خود نوعي شرك است و چنانچه امام صادق اشاره كردند اين شرك آنچنان در انسان مخفي است كه باور نمي كند مشرك است و خود را مومن موحد تصور مي كند. اما اگر دقيق شود آثار شرك را در وجود خود مي بيند.

مي توان نشانه هايي براي مومناني كه در آنها شرك وجود دارد، بر شمرد:
1.چنين فردي عزّت را از ديگران آرزو مى ‏كند:«أيبتغون عندهم العزّة فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً» [2] 2.در عمل، كار شايسته را با ناشايست مى ‏آميزد: «خلطوا عملاً صالحاً وآخر سيّئاً»[3] 3.در برخورد با ديگران دچار تعصّبات حزبى و گروهى مى‏ شود: «كلّ حزب بما لديهم فرحون»[4] 4.در عبادت، بى ‏توجّهى و رياكارى مى‏ كند: «الّذين هم عن صلاتهم ساهون.الّذين هم يرائون»[5][6] پيامبر اكرم(ص) درباره اين نوع شرك به اصحاب خود مي فرمايد: «خطرناكترين چيزى كه از آن بر شما مى ‏ترسم، شرك اصغر است. اصحاب گفتند: اي رسول خدا، شرك اصغر چيست؟! فرمود: رياكارى! روز قيامت هنگامى كه مردم با اعمال خود در پيشگاه خدا حاضر مى ‏شوند، پروردگار با آنها كه در دنيا ريا كردند مى ‏فرمايد: به سراغ كسانى كه به خاطر آنها ريا كرديد برويد، ببينيد پاداشى نزد آنها مى ‏يابيد؟»[7] 5.در جنگ و نبرد -«يخشون النّاس كخشية اللَّه»- از مردم مى ‏ترسد.
6.در تجارت وامور دنيوى، افزون‏ طلبى، او را سرگرم مى‏ كند:«اَلْهاكم التَّكاثُر»[8] 7.در انتخاب دين و دنيا، دنيا را مى‏ گيرد و پيامبر را تنها مى‏ گذارد: «و اذا رأوا تجارة او لهواً انفضّوا اليها و تركوك قائما»[9] [10]

پي نوشت:
[1] . تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1374، ج‏10، ص: 91
[2] . آيا عزّت و آبرو نزد آنان مى‏ جويند؟ با اينكه همه عزّتها از آن خداست؟! نساء،139
[3] . كار خوب و بد را به هم آميختند.توبه، 102
[4] . مومنون،53
[5] . كساني كه در نماز خود سهل‏ انگارى مى‏ كنند،  كساني كه ريا مي كنند. ماعون،5-6
[6] . تفسير نور،مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، تهران، 1383، ج6، ص174
[7] . تفسير نمونه، ج‏10، ص: 92-91
[8] . افزون طلبى (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است .تكاثر،1
[9] . هنگامى كه آنها تجارت يا سرگرمى و لهوى را ببينند پراكنده مى‏ شوند و به سوى آن مى روند و تو را ايستاده به حال خود رها مى‏ كنند.  جمعه،11
[10] . تفسير نور،مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، تهران، 1383، ج6، ص174

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد