نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي دخان
انسان؛ موجود هدفمند
سوره ي دخان از رهگذر 59 آيه ي نسبتاً کوتاه، ما را از سه موضوع بنيادين آگاه مي گرداند؛ شب قدر، آزمونهاي بزرگ و گونه هايي از پاداش کامل در آخرت.
نويسنده: آيت الله سيدمحمّدتقي مدرسي
مترجم: محمد تقدمي صابري
مترجم: محمد تقدمي صابري
نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي دخان
سوره ي دخان از رهگذر 59 آيه ي نسبتاً کوتاه، ما را از سه موضوع بنيادين آگاه مي گرداند؛ شب قدر، آزمونهاي بزرگ و گونه هايي از پاداش کامل در آخرت.
امّا ميان اين موضوعات چه پيوندي برقرار است؟
هرچيزي در آفرينش، از پيش مقدّر شده و براي هر جزيي از آن، پيشاپيش هدفي تعيين گشته است، پس چگونه ممکن مي نمايد، اين انسان که آفرينشي کامل تر دارد، بيهوده رها مي گردد؟ هرگز؛ بلکه دانش بشري ما را مي گويد کوچکترين ذرات، بنابر علم الهي به اندازه آفريده شده اند و به سوي هدفي روانند. همچنين دانش بشري ما را آگاه ساخته، که کهکشانهاي پرگستره نيز بنابر علم الهي به اندازه آفريده شده اند و به سوي هدفي روانند… پس آيا براي اين انسان اندازه و هدفي وجود ندارد؟
شايد خردورزي آفريدگان، محور اين سوره باشد. اکنون بياييد تا بينشهاي فرعي سوره را بدين محور پيوند زنيم:
قرآن در شب فرخنده ي قدر فرود آمده است، زيرا اين کتاب به نام کسي بيم مي دهد که سرنوشت آفريدگان را رقم مي زند. همچنين فرود آمدن قرآن در شب قدرت بدان علّت نيز بوده که بندگان از آن سرنوشت حکيمانه به کژراهه نروند، سرنوشت در شب قدر تعيين مي شود و در همان شب هرگونه کاري به نحوي استوار فيصله مي يابد و اين فرماني از پروردگار است که پيامبران را فرستاد تا مردمان را بدين حقيقت بيم دهند.
در حقيقت اين رحمتي از سوي پروردگار است که مردمان را بيم مي رساند تا از آن سنتها و سرنوشت ها فراتر نروند و بدان بي توجهي نکنند، تا در معرض خطر نيفتند. (آيات 1-6)
قرآن، پس از يادآوري بزرگي پروردگار، مي فرمايد: بلکه آنان به شک و شبهه ي خويش سرگرمند (و اين سبب کفر آنان به اين رسالت مي گردد و گمراهيشان ماندگار است تا کيفر، آنان را فرا رسد)، پس در انتظار (روز عذاب) باش؛ همان روزي که آسمان دودي نمايان برمي آورد و آن دود، مردمان را فرا مي گيرد (آنان مي پرسند اين چيست؟) اين دود، عذابي دردناک است. (آنان ندا سرمي دهند) پروردگارا! اين کيفر را از ما دور دار که ما ايمان داريم (ليک هيهات) آنان را کجا جاي پند گرفتن باشد؟ حال آنکه به يقين براي آنان پيامبري روشنگر آمده، ليک (پس از اينکه به اندازه ي کافي آنان را هشدار داد) از او روي برتافتند و گفتند: تعليم يافته اي ديوانه است.
آنگاه آنان را ندا درمي رسد که ما اين عذاب را اندکي از شما برمي داريم، ليک شما در حقيقت، باز کار خود را از سرمي گيريد. (شايد اين عذاب، عذاب نخست باشد که آنان را در بر مي گيرد تا هشداري بر عذاب بزرگتر باشد و اين در جاي خود، گواهي از گواههاي رستاخيز است.) پروردگار در روز رستاخيز دست به حمله مي زند، همان حمله ي بزرگ. (پس در آن روز، طلب آمرزش سودي ندارد) که خداوند انتقام کشنده است. (آيات 7- 16)
قرآن، داستان فرعون را روايت مي کند تا گواهي باشد برخلاصه ي اين بينشها که پيش از سرنوشت حکيمانه ي خدا با هشدار فرستادگان، نزول عذاب و پاداشي نيکو آمده که پروردگار به بني اسرائيل داد.
اين داستان، همان آزمون بزرگي است که قوم فرعون بدان آزموده شدند، و از آن پيروز بيرون نيامدند. موسي (عليه السلام) با حجّتي آشکار به سوي آنان آمد، ليک هنگامي که او را تهمت زدند، بر آنان دعا فرمود و پس از اين ياري پروردگار به سراغ او آمد و فرعون و قومش را غرقه نمود تا ثروتهاي خويش را پشت سر بر جاي نهند، بدون اينکه آسمان بر آنها اشکي فشاند. آيا فرعونيان آن زمان که از تقدير حکيمانه ي پروردگار و راه استوار به کژراهه رفتند، گنهکار نبودند؟ اين سنتِ پاداش و جزاست و بر اينکه خداوند، همه چيز را به حق آفريده، گواهي به شمار مي آيد. (آيات 17-29)
همچنين خداوند، بني اسرائيل را از عذاب خفت آور رهانيد و آنان را بر اساس دانايي خويش (و استحقاقي که داشتند) از ميان مردمان جهان برگزيد.
آدمي چگونه بيهوده و بدون بازخواست رها خواهد شد و چگونه زندگي دنيوي مي تواند پايان کار او باشد، حال آنکه خداوند قوم تبع را که گنهکار بودند، هلاک ساخت و در اين گواهي است بر فرمانروايي دادگرانه ي پروردگار بر جريانهاي تاريخي. اين ماجرا از خردورزي آفريدگان نيز پرده برمي دارد و اينکه خداوند آسمانها و زمين و آنچه را که ميان آن دو است، تنها از روي حق آفريده است، ليک بيشتر مردم نمي دانند و بي بهرگي آنان از دانش، گواهي بر ناداني آنهاست نه بهانه اي بر نادرستي اين حقيقت. (آيات 30-39)
قرآنِ حکيم، جنبه اي از پاداش پروردگار در روز رستاخيز را به گستردگي بيان کرده، مي فرمايد: در حقيقت، روز جداسازي موعد همه آنهاست. (در آن روز همتايان دروغين خدا، که بدانها شرک مي ورزيدند، سودرسان آنان نخواهند بود) و در آن روز هيچ دوستي از هيچ دوست ديگري نمي تواند حمايتي کند (حتي اگر آنها ياريشان کنند، اينها ياري نمي شوند.) (آيات 40-42)
پس از بيان خوراک درخت زقوم و اينکه چگونه گنهکاران به سوي عذاب برده مي شوند، پروردگار گوشه اي از نعمتهاي خود به نيکوکاران را برمي شمرد. قرآن، سوره را با اين نکته به پايان مي برد که آسان ساختن قرآن براي اين بود که مردمان پند پذيرند (پس برخي از آنها پند گيرند و برخي در انتظارند)، پس [اي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)] مراقب باش، زيرا که آنان هم مراقبند. (آيات 43-59)
قرآن، اينگونه بندگان خدا را با جزاي بي کم و کاست [که در انتظار آنان است] بيم مي دهد و اين جزاي کامل، نماد حقانيت آفريدگان و عدالت و تقدير حکيمانه ي پروردگار است.
منبع مقاله :
مدرسي، سيد محمدتقي؛ (1386)، سوره هاي قرآن: درونمايه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمي صابري، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ اول.
/ج