اهمیت توجه به همبستگی و پیوستگی آیات قرآن کریم
خداوند سبحان با عبارات گوناگون قرآن را «حکیم» نامیده است. مفسران و قرآن پژوهان در وجه تسمیه قرآن به حکیم نظرات متفاوتی را عرضه کردهاند. از جمله متضمن حکمت بودن، محکم بودن و غیر قابل رخنه بودن است. سیوطی معتقد است که: قرآن حکیم است زیرا آیات قرآن بواسطة نظم شگفت آور معانی تازه و نو محکم و استوار است به طوری که تبدیل و تحریف و اختلاف و تباین را در آن راهی نیست.
به هر حال حکیمانه بودن آیات قرآن اقتضا میکند که ارتباطی تنگاتنگ و غیرقابل خدشه را بوجود آورند و از گسیختگی و پراکندگی در امان باشند. ترتیل عبارت از این است که قرآن به ترتیب نظمی که دارد پی در پی خوانده شود و الفاظ آن تغییر پیدا نکند و مقدم و مؤخر نگردد.
این تفسیر از کلمه «ترتیل» نشان میدهد که نظم موجود در سورهها مورد تأیید خداوند بوده و این نظم هدف و غرض خاصی را دنبال میکند. به تعبیر دیگر نوعی انسجام و همبستگی بین مجموع آیات یک سوره وجود دارد که درک عمیق معانی آن سوره جز با در نظر گرفتن مجموع آیات و نظم فعلی آن حاصل نمیگردد. از این رو خواننده قرآن نیز باید همین نظم را رعایت کند.
به همین ترتیب، بسیاری از صفات قرآن هریک به گونهای بر ضرورت نظم درونی و ارتباط آیات با یکدیگر اشاره دارند، زیرا هدایتگری و نورانیت و آسانی مفاهیم قرآن با سردرگمی، حیرت و ابهام ناشی از عدم ارتباط آیات سازگار نیست و این صفات نه تنها در تک تک آیات آن باید مشاهده گردد بلکه در ارتباط و هماهنگی مجموع آیات نیز باید مشهود باشد.
احادیث اهل بیت علیهم السلام
سیره تفسیری و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام به عنوان مفسران حقیقی قرآن که وظیفه تبیین و تشریح قرآن را بعهده دارند یکی از بهترین منابع شناخت قرآن است. در گوشه گوشه کلام معصومین علیهم السلام به ویژه احادیث تفسیری آنان موارد و شواهدی را مییابیم که حاکی از نگرش جامع گرایانه ائمه علیهم السلام به قرآن است. در این روایات از پاره پاره کردن قرآن و پراکندن آیات به شدت نهی شده است و با تأکید بر اینکه قرآن مفسر خود است بر ارتباط و هماهنگی آیات و انسجام درونی آنها به عنوان یک اصل اساسی در فهم قرآن صحه گذاشتهاند.
از نظر امام علی علیه السلام قرآن یک واحد به هم پیوسته و یک مفسر حقیقی است. ایشان در تفسیر آیه «هذا کتابنا ینطق علیکم بالحق» فرمودند: «ینطق بعضه ببعض» یعنی پارهای از آن به وسیله پاره دیگر سخن میگوید. اغلب از این حدیث شریف چنین برداشت میشود که آنچه از یک آیه با اعمال قواعد مقرر تفسیری به دست میآید، در کشف معنی مراد از آن کافی نیست، بلکه باید تمامی آیات متناسب با آن را مورد توجه قرار داده و در آن به تحقیق و اجتهاد پرداخت؛ اما اگر بپذیریم که با کنار هم نهادن آیات مشابه که در سراسر قرآن پراکنده است میتوان افقهای جدیدی را در رسیدن به معانی نو گشود به طریق اولی باید قبول کرد که آیات همجوار در افادۂ مراد به هم وابستگی بیشتری دارند و چنانچه جداجدا و به شکل انفصالی مورد توجه قرار گیرند از ارائه تمام معانی خود باز میمانند.
به عبارت دیگر، آیات قرآن دارای قرائن کلامی است که گاهی در آیه قبل و گاهی در آیه بعد و گاهی در فضای حاکم بر کل سوره یافته میشود و بدون توجه به این قرائن، مفاد واقعی آیات بدست نمیآید. شاید به همین دلیل بوده است که حضرت علی علیه السلام شاگردان خود را از قرائت و تفسیر گسسته آیات نهی میکردند و میفرمودند: قرآن را به مانند شنهای پراکنده گسسته نسازید.
امام صادق علیه السلام نیز یکی از علل بی بهره شدن از حقایق قرآن و پیدایش این همه اختلاف را در بهم زدن ترتیب آیات و خارج کردن آیهای از جایگاه خود در مجموع سوره و آمیختن آن با دیگر آیات دانسته و میفرمایند: وذلک أنهم ضربوا بعض القرآن ببعض. یعنی این بدان سبب است که پارهای از قرآن را به پارهای دیگر میزنند.
بنابراین در تفسیر و بررسی آیات نباید ترتیب و نظم الهی را برهم زد و آیه را از جمع سوره خارج کرد و با دید میکروسکوپی به آن نگریست بلکه باید با توجه به ارتباط و تناسب آیات و معانی آنها در پرتو غرض واحد سوره به افقهای جدیدی در فهم قرآن دست یافت.
امام صادق علیه السلام در ادامه روایت فوق علت دیگر گمراهی برخی مفسران را عدم توجه به ابتدا و انتهای سوره میدانند و میفرمایند: «لم ینظروا الى ما یفتح الکلام و الى ما یختمه»، یعنی به آنچه کلام با آن آغاز میشود و به آنچه با آن خاتمه میپذیرد، نمینگرند. در حالی که با توجه به آیات ابتدایی و انتهایی یک سوره میتوان به محور و غرضی که سوره در جهت آن سیاق یافته و مقدماتی که آن غرض نیاز دارد، دست یافت.
کلام دیگری از امام محمد باقر علیه السلام بر اهمیت فوق العاده توجه به همبستگی و پیوستگی آیات را در تفسیر قرآن به وضوح ترسیم میکند و عواقب و پیامدهای ناگوار تفسیر گسسته را هشدار میدهد. ایشان میفرمایند: چیزی چون تفسیر از عقلهای مردم دور نیست، زیر ابتدای آیهای درباره چیزی و وسط آن درباره چیز دیگر و آخرش درباره چیز سومی است. حال آنکه کلامی متصل و مربوط است و به وجوه متعدد بازمیگردد. این حدیث شریف به مشکل اساسی که در مرتبط نمودن آیات وجود دارد اشاره مینماید.
منبع: ساختار هندسی سورههای قرآن، محمد خامهگر، صص115-111، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵