دوم. مسجدالاقصى از جهت دیگرى هم براى مسلمانان حائز اهمیت است و آن، قداست و اهمیت اسراء و معراج پیامبر اکرم(ص) است که از مسجدالحرام به قصد مسجدالاقصى و از آنجا به آسمان ها صورت پذیرفت. قرآن کریم در این باره مى فرماید: (سُبْحانَ الَّذِى أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِى بارَکْنا حَوْلَهُ)؛اسراء (17)، آیه 1. «پاک و منزه است خداى که بنده اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصى – که گرداگردش را پربرکت ساختیم – برد، تا آیات خود را به او نشان دهیم …». جمله «بارکنا حوله» بیانگر این مطلب است که مسجدالاقصى، علاوه بر اینکه خود سرزمین مقدس است، اطراف آن نیز سرزمین مبارک و پربرکتى از نظر مادى و معنوى است. این سرزمین مقدس در طول تاریخ کانون پیامبران بزرگ خدا و خاستگاه نور توحید و خداپرستى بوده است.تفسیر نمونه، ج 12، ص 10. از حضرت امام صادق(ع) نقل شده است: «مسجدالاقصى یکى از مهم ترین مساجد اسلام است و عبادت در آن فضیلت بسیار دارد».ر.ک: فصلنامه حضور، ش 40، بهار 1381، ص 111.
سوم. در شهر بیت المقدس، علاوه بر مسجدالاقصى، 36 مسجد دیگر وجود دارد که 29 مسجد در داخل شهر و 7 مسجد نیز در خارج از بافت قدیمى و در حومه شهر قرار دارد. علاوه بر آن، مقبره ها و زیارتگاه هاى بسیارى از رهبران بزرگ اسلام و اصحاب پیامبر اکرم(ص) در این شهر واقع است.همان، ص 112.
چهارم. افزون بر مسأله قداست و پایگاه ممتاز بیت المقدس و این سرزمین در منابع اصیل اسلامى، آنچه که در شرایط کنونى مسأله فلسطین را براى جهان اسلام از اهمیت ویژه اى برخوردار نموده، موضوع اشغال آن به وسیله صهیونیسم و استکبار جهانى و رویارویى جهان غرب با جهان اسلام است. به گونه اى که اشغال فلسطین، هرگز اشغال یک سرزمین و یک کشور نیست؛ بلکه ایجاد یک کانون استعمارى ضداسلامى – آنهم در قلب جهان اسلام – در جهت نابودى جهان اسلام و جلوگیرى از شکل گیرى مجدد تمدن اسلامى است.
از این رو قضیه فلسطین علاوه بر بعد دینى، با استقلال، امنیت و منافع ملى سایر کشورهاى اسلامى نیز شدیداً در ارتباط است. این واقعیتى است که هم از آرمان ها، اصول و برنامه هاى نژادپرستانه و توسعه طلبانه رژیم صهیونیستى (شعار گسترش اسرائیل از نیل تا فرات و ادعاى تصاحب بسیارى از اماکن اسلامى) و هم از نظر تاریخى و عملکرد آن رژیم در قبال مردم فلسطین و کشورهاى همجوار آن و بالاخره جهان اسلام، به خوبى قابل اثبات است. بنابراین اسرائیل براى کشورهاى منطقه و جهان اسلام تهدیدى بسیار جدّى است. مهم ترین این تهدیدها عبارت است از:
1-4. تهدیدهاى ناشى از فعالیت هاى نظامى؛
2-4. تهدیدهاى ناشى از حضور سیاسى؛
3-4. نقش عملکرد اقتصادى اسرائیل در منطقه؛
4-4. انرژى و مسائل مترتب بر آن؛
5-4. محیط زیست و منابع طبیعى.ر.ک، سیدحسین موسوى، تهدیدهاى جدید امنیتى اسرائیل در منطقه خاورمیانه، مجله مطالعات منطقه اى، ش 8.
اسرائیل تاکنون خود را – مقیّد به معاهدات بین المللى – که درباره منع تولید و استفاده از سلاح هاى هسته اى و کشتار جمعى، منعقد شده، نکرده است. اسرائیل ششمین قدرت هسته اى جهان است و برابر بعضى گزارش ها، این کشور حدود 180 تا 200 کلاهک هسته اى در اختیار دارد. تسلیحات تهاجمى و اتمى اسرائیل با توجه به شمار جمعیتش، 150 برابر تسلیحات دفاعى اعراب است. غرب شدیداً اسرائیل را پایگاه خط مقدم و حامى منافع مختلف خود مى داند. و برترى و تسلط اسرائیل را بر منطقه و جهان اسلام خواستار است.
شهید مطهرى در مورد اهمیت قضیه فلسطین مى گوید: «اگر پیغمبر اسلام(ص) زنده مى بود امروز چه مى کرد؟ درباره چه مسأله اى مى اندیشید؟ و الله و بالله! قسم مى خورم که پیغمبر اکرم(ص) در قبر مقدسش امروز از یهود مى لرزد … این یهودیانى که شما امروز اسمشان را مى شنوید – موشه دایان، زلى اشکول، گلدامایر – آخر ببینید از کجاى دنیا آمده اند؟ مدعى هستند که این سرزمین، سرزمین ما است … هدف مگر تنها همین است که یک دولت کوچک در آنجا تشکیل شود؟ … او مى داند که یک دولت کوچک بالاخره نمى تواند آنجا زندگى کند؛ یک اسرائیل بزرگ که دامنه اش از این طرف شاید ایران خودمان هم کشیده شود.
به قول عبدالرحمن فرامرزى: این اسرائیل که من مى شناسم، فردا ادعاى شیراز را هم مى کند و مى گوید: شاعرهاى خود شما همیشه در اشعارشان اسم شیراز را گذاشته اند «ملک سلیمان». هر چه بگویى آقا! آن تشبیه است، مى گوید: سند از این هم بهتر مى خواهید؟ مگر ادعاى خیبر را که نزدیک مدینه است، ندارند؟ مگر «روزولت» (رئیس جمهور آمریکا) به پادشاه وقت عربستان سعودى پیشنهاد نداد که شما بیایید این شهر را به اینها بفروشید؟
مگر اینها ادعاى عراق و سرزمین هاى مقدس شما را ندارند؟ و الله و بالله! ما در برابر این قضیه مسؤولیم. به خدا قسم! مسؤولیت داریم … و الله! قضیه اى که دل پیغمبر اکرم(ص) را امروز خون کرده است، این قضیه است … [امروز] اگر [امام ]حسین بن على(ع) بود مى گفت: اگر مى خواهى براى من عزاداى کنى، براى من سینه و زنجیر بزنى؛ شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمر امروز موشه دایان است. شمر هزار و سیصد سال پیش مرد، شمر امروز را بشناس …»شهید مطهرى، حماسه حسینى، ج 1، سخنرانى استاد در عاشوراى 1390 (1348 شمسى)..
علاوه بر این «مسأله فلسطین، تنها یک مسأله اسلامى نیست؛ بلکه مسأله اى انسانى و بشرى است و هر کس مى تواند با تکیه بر ارزش ها و مبانى انسانى، در مورد فاجعه فلسطین قضاوت کند و واکنش نشان دهد»بیانات مقام معظم رهبرى در خطبه دوم نماز جمعه (16/1/81)..جهت مطالعه بیشتر ر.ک: دیپلماسى پنهان اسرائیل در کشورهاى عربى، امین مصطفى، ترجمه محمدجعفر سعدیان؛
ارتباط صهیونیستى، آلفرد.م.لیلیانتال، ترجمه سیدابوالقاسم حسینى (ژرفا)، نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، چاپ اول، پاییز 1379.
جایگاه و اهمیت بیت المقدس برای مسلمانان:
بیت المقدس از نظر اعتقادی و علایق مذهبی جایگاه والایی دارد:
1- پیامبر بزرگ الهی حضرت عیسی در آنجا حضور یافته و خطابه هایی القا نموده است.
2- مدفن بسیاری از پیامبران بزرگ الهی در آن مکان مقدس می باشد.
3- در چهارده سال ابتدای بعثت پیامبر اکرم(ص)، بیت المقدس قبله گاه نخستین مسلمانان بوده است.
4- در جریان معراج پیامبر اکرم، پیامبر در یک شب از مسجد الحرام ابتدا به مسجدالاقصی (بیت المقدس) و سپس از آنجا به معراج رفته اند. لذا محل معراج پیامبر اکرم(ص) است.
5- قرآن کریم بیت المقدس را مکان مبارک و مقدس معرفی کرده است: «سبحان الذی اسری بعبده … الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله»؛ (اسراء، آیه 1).
6- به علت اشغال کشور مسلمان فلسطین توسط صهیونیست ها، بیت المقدس رمز و سمبل آزادی و استقلال و مبارزات مردم مسلمان فلسطین و در نتیجه سمبل پایداری اسلام و مسلمین از منظر مسلمانان جهان گشته است.
سرانجام حضرت عیسی:
قرآن کریم در این مورد مى فرماید: «اذ قال الله یا عیسى انّى متوفّیک و رافعک الى و مطهرّک من الذین کفروا…؛ (به یاد آورید) هنگامى را که خدا به عیسى(ع) فرمود «من تو را برمى گیرم و به سوى خود، بالا مى برم و تو را از کسانى که کافر شدند پاک مى سازم و…»، (آیه 55 سوره آل عمران).
معروف در میان مفسران اسلام، به استناد آیه 157 سوره نساء این است که مسیح(ع) هرگز کشته نشد. و از توطئه اى که یهود با همکارى بعضى از مسیحیان خیانتکار براى او چیده بودند رهایى یافت و خداوند او را به آسمان برد. « و ما قتلوه و ما صلبوه ولکن شبّه لهم…»، (سوره نساء آیه 157)
بنابراین غیبت عیسى(ع) و عروج آن حضرت به آسمان بخاطر جریان توطئه قتل عیسى(ع) توسط یهودیان بود که خداى سبحان حضرت عیسى(ع) را با عروج دادن به آسمان از دست یهودیان نجات داد. و جریان قتل و به صلیب کشیدن حضرت عیسى(ع) نیز از نظر قرآن درست نمى باشد چنان که آیات 55 و 157 سوره آل عمران و سوره نساء صراحتا این موضوع را متذکر شده است.
براى آگاهى بیشتر ر.ک:
1. تاریخ ادیان و مذاهب جهان، مبلّغى آبادانى، صص 723 ـ 727
2. درآمدى بر تاریخ و کلام مسیحیت، محمدرضا زیبایى نژاد
3. ادیان بزرگ جهان، حسین توفیقى