خانه » همه » مذهبی » «اولي الأمر» از چه جهت در رديف پيامبر(ص) قرار دارد؟

«اولي الأمر» از چه جهت در رديف پيامبر(ص) قرار دارد؟

سوره نساء، آيه 59: « يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُ‏ْ  فَإِن تَنَازَعْتُمْ فىِ شىَ‏ْءٍ فَرُدُّوهُ إِلىَ اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَْخِرِ  ذَالِكَ خَيرٌْ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلا» اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد، اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است.
چنان چه مشاهده مي شود در اين آيه اطاعت اولي الامر هم رديف اطاعت رسول قرار گرفته است. يعني همان گونه كه مردم موظف به اطاعت از پيامبر(ص) به اطاعت از اولي الامر نيز موظف اند.(بدليل اينكه لفظ “أَطِيعُواْ” تنها يك بار هم براي رسول و هم براي اولي الامر ذكر شده است. اما اطاعت از خدا جداگانه آمده است و اين نشان مي دهد اولي الامر و رسول در تبعيت در يك مرتبه اند.)
حال بايد ديد چه كساني هستند كه اطاعتشان هم رديف اطاعت از رسول است. آن چه از روايات بر مي آيد و با عقل سازگار بوده و هم رتبه بودن با پيامبر در آن منطقي است، اين است كه منظور از اولي الامر رهبران و امامان معصوم است، زيرا اين تفسير با اطلاق وجوب اطاعت كه از آيه فوق استفاده مى ‏شود كاملا سازگار است، چون مقام” عصمت” امام، او را از هر گونه خطا و اشتباه و گناه حفظ مى‏ كند، و به اين ترتيب فرمان او همانند فرمان پيامبر (ص) بدون هيچگونه قيد و شرطى واجب الاطاعه است، و سزاوار است كه در رديف اطاعت او قرار گيرد و حتى بدون تكرار” اطيعوا” عطف بر” رسول” شود. و غير از ايشان هيچ كس نيست كه معصوم از خطا باشد تا بتواند هم درجه با رسول باشد.[1]

در منابع اسلامى نيز احاديثى وارد شده كه تفسير اولوا الامر را به امامان اهل بيت تاييد مى ‏كند و مي دانيم كه امام حسين عليه السلام نيز سومين امام از معصومين مي باشد. به عنوان نمونه در روايتي از سليم بن قيس است كه حضرت علي عليه السلام از پيامبراكرم(ص) در باره همين آيه و منظور از اولي الامر سوال مي كند. پيامبر مي فرمايد ايشان اوصياي من هستند كه در حوض بر من وارد مي شوند. همگي هدايت يافته هستند، همراه قرآن اند و قرآن همراه ايشان است و از يكديگر جدا نمي شوند و با ايشان امت من پيروز مي شوند و بلاها از ايشان دور مي شود. علي عليه السلام به پيامبر(ص) عرض مي كند نام ايشان را بگو. حضرت رسول(ص) دستش را بر سر حسن(ع) مي گذارد و مي گويد او و بعد دستش را بر سر حسين(ع) مي گذارد و مي گويد او و پس از او علي فرزند حسين، بعد محمد بن علي، و همينطور ادامه مي دهد تا دوازده امام را نام مي برد . همين روايت از افراد ديگر مانند جابر بن عبدالله انصاري نيز نقل شده است.[2] در تفسير عياشى نيز حديثى نقل شده كه در آن چنين آمده است: اولى الامر على بن ابى طالب و اوصياى بعد از اويند.[3] روايات به اين مضمون بسيارند كه براي مشاهده آنها مي توانيد به كتاب هاي نور الثقلين، البرهان، الميزان و ساير كتب حديثي و تفسيري ذيل همين آيه رجوع كنيد.

پي نوشت:
[1] . تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران،1374، ج‏3، ص: 438
[2] .البرهان في تفسير القرآن، بحرانى، سيد هاشم ،بنياد بعثت،تهران،1416، ج‏2، ص: 109
[3] . ترجمه تفسير الميزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه قم،1374، ج‏4، ص: 654

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد