سوره غافر، آيه 45: («… يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيم»)
غالب مفسران درباره علّت قتل پسران بني اسرائيل گفته اند: فرعون در خواب ديد آتشي از بيت المقدس به سمت مصر حركت كرد و خانه هاي مصر را دربر گرفت و قبطيان را سوزاند و به بني اسرائيل آسيبي نرساند. فرعون با ديدن اين رؤيا به وحشت افتاد و ساحران، نَسَب شناسان و فالگيران را براي تعبير آن دعوت كرد. آنان در جواب گفتند: پسري در بني اسرائيل متولد مي شود كه سلطنت تو را از بين مي برد و مرامت را دگرگون مي سازد و سرانجام تو را نابود مي كند. بر اين اساس، فرعون دستور داد هر پسري را كه از بني اسرائيل متولّد مي شود از بين ببرند[1]. يكي از مفسران با اشاره به اين قصّه مي نويسد: اگر چه في نفسه چنين چيزي ممكن است اما دليل قابل اعتمادي ندارد[2] .
فخر رازي نزديكترين احتمال ها را قول ابن عباس مي داند كه مي گويد: علت هراس فرعون بشارت ظهور موسي(عليهالسلام) و خصوصيات او از جانب پيامبران پيشين بوده است كه باعث شد فرعون در مقام مبارزه و پيشگيري برآيد[3]. احتمال اينكه اين ايده صرفا بر اساس پيش بيني منجّمان غيبگو صورت گرفته باشد نيز داده شده است[4].
اما مناسب تر است كه از آيات ديگر كه در مقام نقل قصه موسي (ع) و فرعون برآمده است استمداد كنيم؛ مانند اينكه مي فرمايد: («إنّ فرعون علا في الأرض وجعل أهلها شيعاً يستضعف طائفة منهم يذبّح أبناءهم ويستحيي نساءهم… »)[5] فرعون در زمين برتري جويي كرد و اهل آن را به گروه هاي مختلفي تقسيم كرد: گروهي را به ضعف و ناتواني مي كشاند، پسران آنها را سرمي بريد و زنانشان را زنده نگه مي داشت… .
اگر ترك حرف عطف، دليل بر بيان بودن جمله هاي بعد باشد، بايد جمله («يذبّح أبناءهم ويستحيي نساءهم») تفسيري براي جمله («يستضعف طائفة منهم») قرار گيرد؛ يعني فرعون براي اينكه بني اسرائيل را به استضعاف بكشاند و از نيرومند شدن آنان و در نهايت به حكومت و قدرت رسيدن آنها جلوگيري كند پسران آنان را سرمي بريد و زنانشان را به اسارت مي گرفت.
شاهد اين سخن آيه ديگري است كه مي گويد: («فلمّا جاءهم بالحق من عندنا قالوا اقتلوا أبناء الذين ءامنوا معه واستحيوا نسائهم»)[6] هنگامي كه موسي حق را از نزد ما براي آنان آورد، گفتند: پسران مؤمنانِ به موسي را بكشيد و زنانشان را زنده نگه داريد[7]. اين آيه نيز دلالت دارد كه علت قتل، ظهور عظمت و شوكت حق بود، نه چيز ديگري از قبيل خواب.
نظر نهايي در اين مسأله بخاطر وجوه طبيعي و فراطبيعي دشوار است[8].
صد هزاران طفل سر ببريده شد/ تا كليم الله صاحب ديده شد[9].
پي نوشت:
[1] ر.ك مجمعالبيان، ج1، ص227.
[2] ر.ك الكاشف، ج1، ص99.
[3] تفسير كبير، ج1، ص73.
[5] سوره قصص، آيه 4.
[6] سوره مؤمن، آيه25.
[7] البته استشهاد به اين آيه در صورتي صحيح است كه مقصود از قتل ابناء در آيه مورد بحث، چنانكه خواهد آمد، قتل پيش از تولد حضرت موسي(عليهالسلام) و قتل پس از قيام، هر دو باشد؛ اما اگر آيه مورد بحث مربوط به خصوص قتل قبل از تولد آن حضرت باشد آيه مزبور (سوره مؤمن) شاهدي براي اين بحث نمي شود؛ چون مورد آن، قتل پسران بني اسرائيل پس از قيام آنهاست. [8] ر.ك تسنيم، ج4، ص346-350. [9] فصوص الحكم، ص197. به نقل از تسنيم،ج4، ص349.
تسنيم، ج4، ص431-434.