غنا در لغت به معناي سرود، آواز خوش و نغمه ميباشد.[1]و در اصطلاح به آهنگهايي گفته ميشود كه متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه باشد و قواي شهواني را در انسان تحريك كند.[2] در حرمت غنا بين علماي شيعه اختلافي وجود ندارد، شيخ طوسي، علامه و ابن ادريس و جمع زيادي از فقهاي شيعه نقل اجماع بر حرمتش نمودهاند.[3] گرچه نزد اهل سنت اختلاف است ولي اكثر آنها قائل به حرمت ميباشند.[4]از امام صادق ـ عليه السلام ـ روايت شده كه: غنا از جمله گناهاني است كه خدا بر آنها وعده آتش فرموده است.[5]از آنجا كه گروه صوفيه در بسياري از عقايد و احكام اسلامي با مكتب اهل بيت ـ عليه السلام ـ مخالفت نمودهاند. در مساله«غنا» نيز حكم به حليت آن نموده و آن را بالاتر از موعظه دانسته و گفتهاند:
«سماع وعظ كجا نغمه رباب كجا كجا است دير مغان و شراب ناب كجا».[6]شيخ عزيز نسفي در مذمت جمعي از صوفيه كه شعار خود را تغني به اشعار در اثناي اذكار نموده ميگويد: عادت ايشان وقاحت و بي حيائي، و عبادت ايشان خوانندگي و نغمه سرائي ميباشد.[7]علي اصغر حلبي حالات صوفيه را در وقت غنا و سماع چنين بيان ميكند: اين گروه چون در سماع گرم ميشدند گاه ميگريستند و گاه از فرط خوشي دست ميزدند و گريبان ميدريدند و فرياد ميكشيدند و به رقص و پاي بازي برميخواستند، دست و پاي يكديگر را ميبوسيدند گاهي در برابر همديگر بخاك ميافتادند و سجده ميكردند!! يكديگر را در بغل ميگرفتند و ميفشردند.[8]علت توجه صوفيه به غناء:
الف. از آنجايي كه تصوف ريشه در خارج از دين مبين اسلام دارد و از اديان ديگر مانند دين مسيحي و بودائي وارد جامعه اسلامي شده. بسياري از ضد ارزشها را نيز با خود آورده و جزء باورهاي خويش قرار دادهاند. بدين جهت«غناء» كه در اسلام از محرمات محسوب ميشود و همه مذاهب اسلامي آن را قبيح و ضد ارزش تلقي مينمايند، اما از ديدگاه صوفيه نه تنها مذموم و بد نيست بلكه در ترويج و تكامل آن در طول تاريخ نقشي اساسي و محوري داشته است.
ب. در منابع روايي اهل سنت روايات جعلي و دروغين و همچنين مطالب بي اساس زيادي در موضوعات مختلف وجود دارد و اين گونه مسائل دستآويز انسانهاي بيبندوبار قرار ميگيرد و از آنها براي اعمال ناشايست خويش سوء استفاده مينمايند چون اساس تصوف بر اباحه گري و بي بندباري استوار است و هدفي جز آن ندارند در مساله جواز«غنا» اعمال و رفتار برخي از افراد معلوم الحال مانند معاويه بن ابي سفيان و عبدالله بن زبير متمسك شده و از رفتار آن دو حكم به جواز غنا كردهاند، زيرا در منابع اهل سنت آمده است كه آن دو سماع مينمودهاند.[9]ج. علت ديگري كه باعث علاقه تصوف به «غنا» گرديده لذت بردن آنها از غنا و سماع و عدم پايبندي آنها به شريعت است زيرا صوفيه باور دارند كه نماز و روزه و حج و ساير احكام شرعيه از آن جهت وضع شده كه آدمي به آن تهذيب اخلاق نمايد وقتي تهذيب اخلاق حاصل گرديد آنگاه همه چيز بر او حلال ميگردد. از ملاي رومي نقل شده كه وي گفته است: چون حقيقت حاصل شود شريعت باطل شود.[10]ه. يكي از اهداف مهم تصوف نفوذ در ميان جوامع اسلامي خصوصا جوانان مسلمان است و از طرف ديگر تقيّد به شريعت و عمل به آن براي برخي از افراد خصوصا جوانهاي كه مشكل تربيتي دارند سخت و امر و نهي شرعي را محروميت از لذايذ دنيوي ميدانند در نتيجه تصوف براي نفوذ در جوامع اسلامي و فريب جوانها از حلال شمردن«غنا» كه تاثيري بسيار مهم در جذب جوانها دارد، استفاده ميكند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حقيقت العرفان، سيد ابوالفضل رضوي
2. حديقه الشيعه، احمد بن محمد اردبيلي.
3. تصوف از ديدگاه ائمه ـ عليه السلام ـ داوود الهامي..
پي نوشت ها:
[1] . طبيبيان، سيد حميد، فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1540، تهران، اميركبير اول 1365ش.
[2] . شيرازي، مكارم تفسير نمونه ذيل آيه 8 سوره لقمان.
[3] . علامه حلي، مختلف الشيعه، ج 5، ص 18، قم، جامعه مدرسين، 1413ق.
[4] . ابن قدامه، المغني، ج 10، ص 173، بيروت، دارالكتب العلميه بي تا.
[5] . كليني كافي،ج 6، ص 431، حديث 4، دارالكتب الاسلاميه سوم 1367ه.
[6] . حافظ غزل دوم.
[7] . بهبهاني، وحيد، خيراتيه، ج 2، ص 2، 3، بي تا بي جا.
[8] . حلبي، علي اصغر، شناخت عرفان و عارفان ايراني ص 174، تهران، زوار بي تا.
[9] . غزالي، احيا، العلوم الدين ج 2، ص 267.
[10] . آل آقا. محمد جعفر، فضايح صوفيه، ص 83، قم، انتشارات انصاريان، 1413ق.