طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اگر گنبد و بارگاه امرى پسنديده بود، پيامبر | دستور مى‏داد که روى قبرها بارگاه بسازند. همچنين بعد از شهادت حضرت على × فرزندانش بر مزار ايشان گنبد و بارگاه نساختند. آيا ساخت گنبد و بارگاه بر روى قبور بدعت نيست؟

اگر گنبد و بارگاه امرى پسنديده بود، پيامبر | دستور مى‏داد که روى قبرها بارگاه بسازند. همچنين بعد از شهادت حضرت على × فرزندانش بر مزار ايشان گنبد و بارگاه نساختند. آيا ساخت گنبد و بارگاه بر روى قبور بدعت نيست؟

1. در زمان پيامبر |، ساختن گنبد و بارگاه بر قبور و غير قبور مرسوم نبود و اصولًا گنبدى هم وجود نداشت؛ به ويژه در جزيرة العرب که از جهان متمدن آن روز بسيار دور و از نظر معمارى نيز بسيار عقب مانده بودند. آنها بيشتر عمر خود را در سفر بودند و به همين دليل در آن سرزمين ساختمان‌سازى پيشرفت کمى داشت تا جايى که مهم‌ترين و عمده‌ترين معمارى آنها خيمه‌هايى بود که از موى شتر بافته مى‌شد!
2. در زمان پيامبر | روى مسجد ايشان که مهم‌ترين و حساس‌ترين مرکز اداره جامعه بود حتى سقف ساخته نشده‌ بود. تنها بخشى از مسجد با تنه نخل‌هاى خرما و شاخ و برگ آن پوشيده شده بود و روى آنها خاک ريخته بودند. طورى‌که هرگاه باران مى‌آمد آب و گل بر سر مسلمانان ريخته مى‌شد. همچنين بر حجره پيامبر | گنبد و بارگاهى ساخته نشد؛ در واقع چنين معمارى‌اى آن زمان در جزيرةالعرب شناخته نبود.
3. در حجاز نيز چنين معمارى وجود نداشت. سپاه اسلام، هنگام فتح شامات هرگز دست به تخريب قبور پيامبران نزدند و خادمان آنجا را بيرون نکردند. اصحاب پيامبر | نيز هرگز نگفتند که ساختن بنا بر قبور، کار گمراهان و شرک و حرام است!
4. تاريخ نشان مى‌دهد، که قرن‌ها همه مسلمانان بر ساختن بنا روى قبور اجماع داشتند، طورى که بناهاى استوارى روى قبور وجود داشته است و هيچ يک از مسلمانان بر آن ايراد نمى‌گرفتند و همه به زيارت اين قبور مى‌رفتند[1] تا اينکه در عصر حاضر وهابى‌ها پيدا شدند که قصد دارند اعتقادات بى‌اساس خود را بر همه مسلمانان تحميل کنند.
5. قبر مطهر حضرت امير مؤمنان ×، تا حدود صد سال مخفى بود؛ زيرا احتمال جسارت نواصب و خوارج نسبت به قبر شريف حضرت قوى بود. اين قبر تا زمان خلافت هارون‌الرشيد پنجمين خليفه عباسى پنهان بود و تنها فرزندان و خواص حضرت از مکان آن آگاه بودند؛ تا آنکه در سال 133 هجرى به خاطر کرامتى که از قبر شريف آشکار شد هارون الرشيد به مکان آن پى‌برد و دستور داد قبه و بارگاهى برآن بنا کنند و …[2] بنابراين خليفه عباسى که فردى سنى بود اين بارگاه را بلافاصله پس از آشکار شدن، يعنى حدود صد سال بعد از شهادت حضرت بنا کرد و با آنکه اين کار در زمان سلف صالح که وهابيت خود را پيرو آنها مى‌دانند واقع شد ولى از سلف کسى به چنين کارى اعتراض ننمود و حتى احمد حنبل امام حنابله و وهابيت چيزى نگفت.
6. ابن حجاج بغدادى که از شعراى بزرگ عراق است در کنار حرم حضرت و در حضور جمعى قصيده اى را سرود:
«يا صَاحِبَ الْقُبَّة الْبَيْضَاء عَلَى النَّجَفِ‌
مَنْ زَارَ قَبْرَکَ وَ اسْتَشْفَي لَدَيْکَ شَفِي‌
زُورُوا أَبَاالْحَسَنِ الْهَادِى لَعَلَّکُم‌
تَحُظُّونَ بِالأجْرِ وَ الأَقْبالِ وَ الزَّلَفِ…»[3] بر اين اساس، دويست سال بعد از شهادت حضرت قبر او داراى گنبد و بارگاه بوده است.
7. مگر گنبد و بارگاه‌هاى قبور اهل بقيع ^ و حمزه سيدّالشهدا × و ساير اوليا را شيعيان ساخته بودند که وهابى‌ها آنها را ويران کردند؟
8. چرا بر روى قبر پيامبر | و عمر و ابوبکر گنبد و بارگاه ساخته شده است؟ و چه کسى آن را ساخته است؟ آيا اين مورد حرام و شرک نيست؟ و چرا ويران نکرده‌اند؟ آيا حکم شرعى در اين موارد استثناء خورده است؟[4] مراجعه شود: پندارها و پاسخ­ها، ص 123.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد