خانه » همه » مذهبی » با انسان دهن بين وانسان دو رو چگونه برخورد كنيم كه آزار نبينيم و درمانش چگونه است؟

با انسان دهن بين وانسان دو رو چگونه برخورد كنيم كه آزار نبينيم و درمانش چگونه است؟

قبل از هر چيز بايد بگوييم كه اين سؤال اشاره به دو صفت ناپسند دارد كه از نظر اخلاق خارج از مسير رشد و اعتدال است؛ پس بحث در دو قسمت ارائه مي شود. در قسمت اول به صفت دهن بيني اشاره مي رود سپس به صفت دو رويي و كيفيت برخورد با فرد دورو پرداخته مي شود:

الف: دهان بيني
به فردي دهان­بين گويند كه خوش باور است[1]و به گفتار مردم (بدون تحليل و ارزيابي) ترتيب اثر مي دهد.[2] فرد دهن­بين براي خود نظام باور مستقل ندارد و جهان بيني و ايدئولوژي (بايدها و نبايدهاي) او بر اساس تفكر و انديشه صحيح شكل نگرفته است؛ البته دهن­بيني امري است نسبي؛ يعني اين طور نيست كه فردي در همة جهات و زمينه­ها دهن­بين باشد و تقريباً اكثر انسان­ها در برخي از ابعاد زندگي ممكن است گرفتار اين صفت بشوند مثلاً‌ فردي در بعد سياسي زودباور و خوش­باور باشد و فردي ديگر به خرافه­هاي متعارف بين مردم عمل كند و به آنها ترتيب اثر دهد و…؛ اما برخي افراد، خيلي خوش باورند و زودتر از ديگران در مسائل مختلف زندگي تحت تأثير سخنان ديگران قرار مي گيرند اين صفت بيشتر از هر فرد ديگري به خود افراد دهن­بين ضرر مي­رساند و گاهي نيز افرادي كه با آنان ارتباط نزديك خانوادگي يا شغلي و… دارند از ساده انديشي و خوش­باوري آنها متحمل آسيب و ضررهاي مختلف مي شوند.
درمان و شيوة برخورد: براي اينكه فردي را از اين حالت خارج كنيم بايد شناخت و واقع بيني او در همان زمينه­اي كه خوش­باور است تقويت گردد و او را با تجارب آن امر آشنا كرد.
برخي از راه هاي تقويت واقع بيني از اين قرار است:
1. مي توان براي او از ضررهايي كه افراد به دليل اين صفت در زمينه­هاي مختلف ديده­اند بيان­داشت و كتاب هايي در آن رابطه به او معرفي كرد كه آگاهي شخص را تقويت كند.
2. مي توان او را با افرادي كه از جهت خوش باوري ضرر ديده اند روبرو كرد تا به طور ملموس آنها را ببيند و از آنان عبرت بگيرد.
3. مي توان از فوايد احتياط كردن گفت. بايد آنان را به آن سطح شناخت و آگاهي رساند كه خودشان به طور مستقل پشتوانه باور داشته باشند و به ارزش­ها و باورهاي خود تكيه كنند و در كل بايد راه هاي تقويت اعتماد به نفس را به آنها آموخت براي اين که اسير در گفته­اي نشوند و به جايي برسند كه خواسته خداوند است آنجا كه فرموده: «فبشر عبادِ الذين يستمعون القول فيتّبعون احسنه»[3] به بندگانم كه گفته­ها و شنيده ها را مي شنوند و از بين آنها نيكوترين را (بر اساس نظام ارزشي خود) انتخاب مي­كنند بشارت و مژده بده.

ب: دو رويي
فردي كه دورو است شخصيت ناسالمي دارد و عزت­نفس (احساس ارزشمندي) ضعيفي از خود نشان مي دهد و در نتيجه اعتماد به نفس او پائين است، به استعدادهاي بالقوه و بالفعل، كرامت ها و فضيلت هايي كه خداوند به او ارزاني داشته توجه ندارد؛ بنابراين احساس فقر (مادي و روحي) ‌مي كند به همين دليل از ترفند دورويي و… استفاده مي كند تا جلب توجه بيشتري بكند، بيشتر مقبوليت اجتماعي داشته باشد، و در سايه آن به منافع مورد دلخواه خودش برسد؛ از اين روي در روايت داريم که نفاق انسان، ناشي از ذلت و كمبود شخصيتي است كه فرد در خود احساس مي­كند. در درمان نيز بايد به اين امور دقت داشت و با تقويت اين ابعاد به او كمك كرد. هر چهره و زباني كه فرد دو رو از خود نشان مي دهد رو و هر زبان در اين بيماران در خصلتي زشت و ناپسند ريشه دارد. زبان بدگو ريشه در دشمني و كينه و حسد دارد وزبان تملق و ستايش، ريشه در طمع و ترس دارد؛ اين دو حالت و دو زبان متضاد سبب پيدايش نفاق و رشد آن در وجود شخص مي شود.[4]

راه هاي درمان:
الف: بيان آثار ناخوشايند اين صفت:
1. سلب اعتماد[5]: براي فرد دورو روشن کنيم كه او با اين صفتش از چشم ديگران مي افتد و كسي به او اعتماد پيدا نمي كند چون هميشه احساس مي كنند او با آنها صادق نيست.
2. تنفر[6]: ‌افراد جامعه نسبت به كسي كه ظاهر و باطنش يكي نيست احساس تنفر دارند و با او دوست نمي شوند و حتي او را از خود طرد مي كنند.
3. عذاب اخروي[7]: در روايات ها اين افراد را بدترين افراد شمرده­اند و بيان­شده كه اين افراد با دو زبان از آتش محشور مي شوند.
4. عدم آسايش روحي: افراد دورو به علت ترس، طمع، حسد، و … از آرامش روحي برخوردار نيستند و با خود در تعارض هستند.
ب: بيان آثار خوشايند صداقت و يك رويي
1. اعتماد ديگران به او جلب مي شود و امين ديگران مي شود.
2. از حمايت ديگران حتي در غيابش برخوردار است.
3. محبوب خدا مي شود.
4. آرامش روحي خوبي در سايه اين صفت پيدا مي كند؛ چون حالت تعارضي (به دليل دو زباني)ندارند.
ج: تقويت بينش و باورهاي ديني
فردي كه باورهايش ضعيف است به داشته­هاي ديگران طمع دارد و به دست ديگران در نيازها نگاه مي كند به اين سبب که ديگري چيزي دارد نسبت به او احساس حسادت مي­كند و يا براي از دست­دادن امور مادي هميشه در ترس است؛ اما كسي كه به خداوند حكيم، قادر، توانا، عالم، مهربان تر از مادر، و… اعتماد و اعتقاد دارد هيچ گاه احساس ترس نمي­كند و از او خواسته­هايش را مي­طلبد.
شيوه هاي برخورد با او:
شيوة برخورد با اين افراد بايد بسيار حساس باشد.
1. به صورت مستقيم به او توصيه نكنيد.
2. جملات و پندهاي خود را در قالب غير امري بيان داريد.
3. در جمع و حضور ديگران در مورد صفتش با او حرفي نزنيد.
4. با بيان صميمي و دوستانه با او سخن بگوئيد.
5. در يك برخورد و جلسه بيش از يك نكته به او نگوئيد چون اين صفت به تدريج در او ريشه دوانده و بايد به تدريج و گذشت زمان اصلاح شود.
6. به او كتب اخلاقي بدهيد و يا نوار سخنراني و موعظه در اين زمينه برايش تهيه كنيد. (به شكل غير مستقيم) به او هديه دهيد.
7. الگوهاي دورو را از او دور كنيد و در عوض او را با الگوهاي صادق آشنا سازيد.
8. با سخنان تدريجي و معاشرت هاي كوتاه مدت باورهاي ديني را در او تقويت سازيد… .

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. منابع معرفي شده در پي نوشت ها.
2. روان شناسي رابطه ها دكتر افروز، انتشارات نوادر، تهران.
 
پي نوشت ها:
[1] . انصاف پور، غلامرضا، فرهنگ فارسي، انتشارات زوار.
[2] . فرهنگ معين.
[3] . زمر/ 18 و 17.
[4] . تهراني، مجتبي، اخلاق الهي، آفات زبان، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، چاپ اول، 1382، ج5، ص 168.
[5] . همان، ص 171، (اقتباس).
[6] . همان،‌ص 171، (اقتباس).
[7] . همان، ص 171، (اقتباس).

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد