در سه بخش بررسي شود.
1. نقش يهود در نشر مسيحيت در آغاز پيدايش.
2. نقش يهود در نشر مسيحيت در قرون 3 و 4 ميلادي.
3. نقش يهود در نشر مسيحيت در عصر حاضر.
ناگفته نماند كه علت اين تقسيم بندي، عوامل موثر در ايفاي نقش يهود است، چرا كه در هر كدام از اين دورهها عامل تحريك يهوديان براي نقش آفريني متفاوت است.
بخش اول: نقش يهود در نشر مسيحيت در آغاز پيدايش:
براي تبيين اين بخش بايد صفحات تاريخ را ورق زد و به اوايل قرن اول ميلادي بازگشت و اوضاع و احوال تاريخي آن زمان را خوب بررسي كرد تا علل موثر بودن يهوديان در گسترش مسيحيت را دريافت، فلذا با مطالعة كتب تاريخي ميتوان عواملي چند به دست آورد كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي شود.
1. نسب حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ :
يكي از دلايلي را كه ميتوان سبب كمك كردن يهوديت به نشر مسيحيت دانست، اصل و نسب خود حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ است.
بدين توضيح كه آن حضرت در خانواده اي از بني اسرائيل متولد شد، و نسب او همچون حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ به حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ و حضرت يعقوب ـ عليه السّلام ـ برمي گشت.[1]اين عامل از اين جهت موثر بود كه، بارزترين ويژگي اخلاقي يهود، خود برتر بيني و نژاد پرستي آنها مي باشد فلذا چون حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ را از قوم خود و به نوعي افتخار براي بني اسرائيل برمي شمردند سعي در انتشار دين مسيح و لو به سبك يهودي داشتند؟!
2. سيرة حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ :
دومين عامل مهم، تاكيد حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ بر اين مطلب بود كه او براي نسخ دين موسي ـ عليه السّلام ـ نيامده بود.[2] علاوه بر اينكه در دوران حيات زميني اش هم بر حفظ شريعت يهود مواظبت مي كرد.[3] فلذا يهوديان، به خاطر اين نحوه رفتار حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ احساس نمي كردند كه او ديني جديد و مستقل آورده باشد.
3. نسب حواريون:
بعد از حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ اين حواريون بودند، كه بيشترين نقش را در گسترش فرهنگ، پيام و آيين مسيح ايفا مي كردند. و چون اغلب حواريون آن حضرت را افرادي تشكيل مي دادند كه از يهوديان مسيح گرا بودند مثل شمعون و يهوداي اسخريوطي، يهوديان به مخالفت آنچناني اي با آنها برنمي خواستند.[4] خصوصاً پولس يهودي مسلك كه در تاسيس و بنيان گذاري مسيحيت انحرافي نقش عمده را داشته است.
4. سيرة حواريون:
حواريون نيز، همچون حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ در گفتار و عمل تاكيد بر عدم نسخ دين موسي ـ عليه السّلام ـ داشتند. بدين صورت كه تمام رسوم و آداب شريعت يهود را رعايت مي كردند و همه روزه مرتباً به معبد مي رفتند و آيين يهود را مانند ديگر يهوديان احترام مي نهادند و خود را كاملاً يك فرقة يهودي معرفي مي كردند.[5]5. كنيسه ها و محله هاي يهوديان:
كاميابي و پيشرفت مسيحيت در قرن اول، در مراكز تجاري و قلمرو روميان بيشتر از آن سبب بود كه در همة آن بلاد كنيسه هاي يهودي يا لااقل محلة يهودان وجود داشت و هر جا كه دين موسي ـ عليه السّلام ـ رفته بود، پيام مسيح نيز به دنبال آن مي رفت.[6]اين عوامل همه تا زماني دخيل بودند، كه يهوديان محافظه كار متعصب، مسيحيت را كافر نمي دانست و به طور قطع آن را طرد نكرده بودند.[7]بخش دوم: نقش يهود در نشر مسيحيت در قرون 3 و 4 ميلادي:
گفته شد، حمايت يهود تا زماني بود، كه يهوديان متعصب، مسيحيان را كافر نمي دانستند. اما بعد از آنكه آنها را كافر دانستند، نقش يهود در گسترش مسيحيت كم رنگ شد تا زماني كه امپراطوري روم به كيش نصاري گرويد، در اين زمان يهوديان كه به شدت تحت فشار حكومت روم بودند براي كم كردن فشار حكومت از خود در ساية جلب رضايتش، كما بيش به گسترش مسيحيت همت گماشتند.[8]بخش سوم: نقش يهود در نشر مسيحيت در عصر حاضر:
در عصر حاضر نيز يهوديان در گسترش و توسعه مسيحيت تاثير به سزايي دارند؛ چرا كه اولاً : تعليمات ديني در جوامع مسيحي بخصوص غرب جدي نيست و تنها دلخوشي گنگي است كه مردم را از ننگ بي ديني برهاند.[9]ثانياً: بيشتر مبلغان مسيحي در خدمت دول غربي هستند و در جهت گسترش سلطة غرب بر جهان به ويژه جهان اسلام به نشر و گسترش مسيحيت مي پردازند.[10] و از طرفي پر واضح است كه دول غربي در خدمت يهود، مخصوصاً صهيونيست مي باشند. فلذا تقويت مبلغان مسيحي، تقويت دول غربي و در نتيجه تقويت يهود مي باشد.
ثالثاً: حكومت هاي غربي، عواملي دست نشانده هستند كه در جهت حفاظت از منافع صهيونيستها گام بر مي دارند.
فلذا گسترش مسيحيت عامل مهمي براي محكم شدن پايه هاي صهيونيسم و حفاظت از منافع او است، به همين خاطر در گسترش مسيحيت در جهان كوتاهي نمي كند.
بهترين شاهد، حمايتهاي بي دريغ جهان غرب، مخصوصاً دولت آمريكا از دولت غاصب اسرائيل است، به طوري كه براي حفاظت از آن دولت غاصب، نيرو به منطقه اعزام كرده تا به نوعي سپر دفاعي، جلوي رژيم غاصب اسرائيل در مقابل خطر جهان اسلام به ويژه جمهوري اسلامي ايران ايجاد كند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. درآمدي بر مسيحيت، مري جو ويور، حسن قنبري.
2. دين مسيح، برايان ويلسون، حسن افشار.
3. المسيح اليهودي و نهاية العالم، رضا هلال.
4 . المسيحيه نشاتها و تطورها، عبدالحليم محمود.
پي نوشت ها:
[1] . طباطبائي، محمد حسين، ترجمة الميزان،سيد محمد باقر موسوي همداني، جامعة مدرسين، ج 7، ص 306، ذيل آيات 74 ـ 83، انعام.
[2] . كتاب مقدس، عهد جديد، انجيل متي، فصل 5، آية 17.
[3] . جان بي ناس، تاريخ جامع اديان، علي اصغر حكمت، انتشارات علمي و فرهنگي، ط نهم، تهران، 1377، صفحة 611،.
[4] . ژان دانيلو، ريشه هاي مسيحيت در اسناد بحرالميت، علي مهديزاده، نشر اديان، 1383، صفحة 107،.
[5] . جان بي ناس، تاريخ جامع اديان، علي اصغر حكمت، انتشارات علمي و فرهنگي، ط نهم، تهران، 1377، صفحة 612،.
[6] . همان، صفحة 620.
[7] . همان، صفحة 620.
[8] . همان، صفحة 557.
[9] . طباطبائي، محمد حسين، ترجمة الميزان، سيد محمدباقر موسوي همداني، جامعة مدرسين، ج 3، ص 509، ذيل آيات 79 ـ 80، آل عمران.
[10] . خسروشاهي، سيد هادي، واتيكان، دنياي اسلام و غرب، شروق، ط اول، 1380، تهران، صفحة 112.