طلسمات

خانه » همه » مذهبی » با توجه به آيه 37 سوره يونس كه به صراحت بيان مي‌كند، که قرآن تفصيل كتاب‌هاي گذشته است، پس چگونه ممكن است، اين قرآن همان كتاب‌هاي گذشته نباشد و از آن ها اخذ نشده باشد؟

با توجه به آيه 37 سوره يونس كه به صراحت بيان مي‌كند، که قرآن تفصيل كتاب‌هاي گذشته است، پس چگونه ممكن است، اين قرآن همان كتاب‌هاي گذشته نباشد و از آن ها اخذ نشده باشد؟

كلمة‌ تفصيل، در آية‌ فوق به معناي فاصله ايجاد كردن بين اجزايي است كه هركدام در ديگري ادغام شده و درهم پيچيده است و اين فاصله با توضيح دادن و شرح كردن انجام مي‌گيرد. هم چنين اين عبارت (و تفصيل الكتاب…) دلالت بر آن دارد كه دين خدا كه بر پيامبرانش نازل شده، يكي است و هيچ گونه اختلافي جز اختلافات اجمال و تفصيل در بين اديان الهي وجود ندارد و قرآن آن چه را كه ديگر كتاب‌ها به اجمال گفته‌اند به تفصيل بيان مي‌كند و بر همگي آنها سيطره و تسلط دارد، چنان كه در اين‌باره مي‌فرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ؛ (مائده، 48) «اين كتاب را به حق و راستي بر تو فرو فرستاديم در حالي كه آن‌چه پيشاپيش آن است تصديق كرده و بر همة آنها تسلط دارد».
به تعبير ديگر، قرآن هيچ‌گونه تضادي با برنامة انبياء گذشته ندارد، بلكه تكامل آن تعليمات و برنامه‌ها در آن ديده مي‌شود و از آن جا كه هر كتابي كه بعداً‌ نازل شده، در سطحي بالاتر و كامل‌تر بوده همچون سطوح مختلف تعليمات در دبستان و دبيرستان و دانشگاه، تا به كتاب نهايي كه مخصوص دوران پايان تحصيل ديني امت‌ها است، رسيده است، همين دليل روشن كافي است كه بگوييم اين كتاب، همان كتاب‌هاي پيشين نيست. يعني اشتراك در بعض مطالب دليل آن نيست كه قرآن ازآنها اخذ شده باشد؛.بله اين مي رساند که مبدأ صدور آنها يكي است مانند آن كه يك معلم واستاد كتاب هاي مختلفي براي سطوح وكلاس هاي مختلف بنويسد كه ممكن است در بعض مطالب مشترك باشد ولي هرگز همه آنها يكي نيستند.
 در مورد تفاوت قرآن با ساير كتب آسماني بايد دانست كه قرآن، داراي ويژگي‌هاي مخصوص به خود است كه ديگر كتب آسماني آنها را دارا نيستند، از جمله اين تفاوت‌ها مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد:
1. قرآن، به خلاف كتب آسماني ديگر معجزه است؛ اگر چه همه آنها از جانب خداست. درست مانند قرآن و حديث قدسي كه هر دو از جانب خداست، ولي يكي معجزه است و ديگري نيست و معجزه، آن است كه كسي نتواند مانند آن را بياورد.
2. قرآن هرگز تحريف نمي‌شود، چنان كه آيه «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛ (حجر، 9) ما خود، ذكر، (قرآن) را نازل كرده‌ايم و خود نيز نگهبان آنيم»، شاهد بر صحت اين گفته است كه قرآن به دلايل متعدد و روشني كه در جاي خود ذكر شده است، تاكنون تحريف نشده و از اين پس نيز ممكن نيست تحريف شود؛ ولي كتب آسماني ديگر، چنين ضمانتي را نداشته و متأسفانه مورد تحريف قرار گرفته‌اند؛ چنان كه آيه 46 سوره نساء و بقره آيات 75 و 159 بر اين مطلب دلالت دارد. تا جايي که کتاب هاي انجيل و تورات موجود، امروزه به صورت کتاب ويرايشي درآمده است.
3. با توجه به تكامل بشر، قرآن كه آخرين كتاب آسماني است، كامل بوده، تمامي برنامه‌هاي مورد نياز بشر را از جوانب گوناگوني اعم از اعتقاديات، احكام و اخلاقيات، دارا است و تا انقراض بشر پا برجا و متكمل هدايت انسان است، بر خلاف ساير كتب آسماني كه اقتضاي دوام و ابديت نداشته و براي محدوده‌اي از زمان و با توجه به شرايط فكري و اجتماعي مردم عصر خود، فرود آمده ومدتي مشخص داشته است.

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
مصونيت قرآن از تحريف، محمد هادي معرفت؛ تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 8، ص 288، دار الكتب الاسلامية؛ تفسير الميزان، علامه طباطبايي (رحمة الله)، ترجمه: استاد جواد حجتي كرماني، ج 10، ص 106، نشر بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي، چاپ ششم 1376).

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد