برخي از ويژگي هاي كتابي كه مي خواهد راهنماي انسان ها در تمام اعصار باشد چنين است.
1. جامعيت
اولين خصوصيت اين است كه چنين كتابي بايد در بردارندة پاسخ همة سؤالات و نيازهايي كه بشر در تمام اعصار دارد باشد و به بيان قرآن كريم، تفصيل براي هر چيزي باشد.[1] البته پرواضح است كه مراد از «همه چيز» آن مسائل و مطالبي است كه براي رسيدن انسانها به سعادت دنيا و آخرت لازم است.
2. آسماني بودن
دومين ويژگي آن است كه اين كتاب بايد از جانب خداوند متعال براي بندگان فرستاده شده باشد[2] چرا كه اوست كه خالق انسان و آگاه به تمام نيازهاي او مي باشد، فلذا چون او آگاه ترين به نيازهاي انسان است پس او نيز بايد انسانها را راهنمايي كند.
در نتيجه انسانها نمي توانند كتابي بنويسند كه در تمام زمانها براي افراد بشر سودمند باشد.
3. كهنه و قديمي نشدن
يكي ديگر از ويژگيهايي كه يك كتابِ الگو و راهنما بايد داشته باشد، اين است كه نبايد در گذر زمان طراوت و شادابي اش را از دست بدهد.[3]4. آورندة آن پيامبر خدا باشد.
ديگر از خصوصيات چنين كتابي اين است كه بايد به دست شخصي برگزيده از جانب خداوند متعال كه داراي كاملترين خصوصيات اخلاقي مثل عصمت[4] و ايمان كامل و… مي باشد، براي هدايت انسانها آورده شده باشد.
حال با توجه به اين مقدمه كوتاه مسلماً چنين كتابهايي (اناجيل) نمي توانند راهنماي انسانها در همة عصرها باشند چرا كه:
اولاً جامعيت لازم براي راهنما بودن را ندارند بدين توضيح كه اين مجموعه (عهد جديد) را مي توان از نظر محتوا به سه بخش تقسيم كرد:
الف. بخش تاريخي كه عمدتاً به تاريخ زندگي و فعاليتهاي حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ و حواريون پرداخته است. اين بخش را چهار انجيل معروف يعني متي، مرقس، لوقا و يوحنا در بر مي گيرند)[5]ب. بخش عقيدتي كه عمدتاً به ترويج عقايد و دفاع از آنها و رد عقايد ديگر مي پردازد. اين بخش در 21 رسالة موجود در عهد جديد مي باشد.[6]ج. بخش پيشگويي كه در آن وقايع آخرالزمان و آمدن مجدد حضررت عيسي ـ عليه السلام ـ به صورت يك رؤيا و مكاشفه پيشگويي شده است.[7]فلذا همانطور كه گذشت اناجيل چهارگانه اصلاً مطلبي در مورد عقايد و احكام الهي ندارند و فقط به تاريخ زندگي حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ و برخي از حواريون پرداخته است، فلذا كتابي كه فقط به داستان سرايي پرداخته است نمي تواند راهنما و الگويي براي بشر باشد.
ثانياً اين كتب يا بهتر بگوييم اين مجموعه (عهد جديد) اصلاً آسماني نيست به اين بيان كه از طرف خداوند متعال براي بشر فرستاده نشده است و نويسندگان آنها انسانهايي بودند كه به نوشتن آنچه خود برداشت كرده بودند
پرداخته اند.
البته گفتني است كه در ميان مسيحيان هيچ كس معتقد نيست كه بخشي از اين مجموعه يا هيچ كتاب ديگري را حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ آورده است. آنها مي گويند معنا ندارد كه آن حضرت كتابي بياورد چون كتاب، وحي است و وحي بر واسطة بين خدا و انسان نازل مي شود، در حالي كه حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ خود خدا و كلمه او است.[8]ثالثاً مي توان ادعا كرد كه قريب به بيش از 90% مطالب مجموعه عهد جديد با گذر زمان كهنه شده و براي انسانهاي عصر حاضر قابل استفاده و بهره برداري نيست. شاهدي كه براي اين ادعا مي توان آورد اين است كه در ميان مسيحيان هم در مورد اينكه آيا عهد جديد مي تواند راهنماي اخلاقي انسانها باشد اقوال مختلفي است، عده اي كتاب مقدس را اساس اخلاق مي داند و عده اي ديگر حقوق طبيعي را و عده اي ديگر شخص گرايي را، اينها نشانگر اين واقعيت است كه عهد جديد نتوانسته راهنماي مناسبي براي انسانهاي عصر حاضر باشد.[9]رابعاً اناجيل كنوني كه تمام آنها ساليان دراز بعد از مسيح و به دست بعضي از مسيحيان نگاشته شده اند داراي تناقض هاي آشكاري هستند و اين نشان مي دهد كه آنها قسمتهاي قابل ملاحظه اي از آيات انجيل را به كلي فراموش كرده بودند.[10]خامساً وجود خرافات آشكار در اناجيل كنوني مانند داستان شراب سازي مسيح كه بر خلاف حكم عقل و حتي پاره اي از آيات تورات و انجيل كنوني است و داستان مريم مجدليه و امثال آن نيز روشنگر اين واقعيت است كه اناجيل كنوني نمي توانند راهنمايي مناسب براي بشر باشند.[11]سادساً در مجموعة عهد جديد، اخلاق اجتماعي وضعيت كاملاً واضحي ندارد و به نظر مي رسد كه برخي عبارات به جدايي انسان از فرايند سياسي، به طور كلي ترك دنيا و پذيرش زندگي فقيرانه و پرهيز از مطلق خشونت (حتي هنگام تجاوز ظالم) فرمان مي دهد.[12]سابعاً نويسندگان عهد جديد با دخالت دادن اعتقادات شخصي خود در عهد جديد باعث ايجاد مسايل دشوار اخلاقي براي انسانها شده اند كه از جملة آنها عدم جواز طلاق و تعدد زوجات است.[13]ثامناً در عهد جديد دو شخصيت متفاوت از حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ ارائه شده است، در يك بخش مسيح انسان، پيامبر خدا و بندة خدا و پسر انسان معرفي شده است و در بخشي ديگر مسيح به عنوان پسر خدا و خود خدا و خالق آسمان و زمين معرفي شده ست.[14]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. موسوعة الاديان في العالم.
2. درآمدي بر مسيحيت.
3. تفسير نمونه، ج 19، ص 432، (ذيل آيات23 الي 26 سورة زمر).
پي نوشت ها:
[1] . يوسف/111. (… و تفصيل كل شيء و هدي و رحمة لقوم يؤمنون).
[2] . تفسير نمونه، من لدن خبير حكيم، دارالكتب الاسلاميه، چاپ22، ج 9، ص 8، (ذيل آيات 1 الي 4 سورة هود).
[3] . همان، ج 21، ص 227، (ذيل آيات 6-1 سوره جاثيه).
[4] . برگرفته شده از طباطبايي، محمدحسين، ترجمه الميزان، سيد محمدباقر موسوي همداني، انتشارات اسلامي، چاپ5، 1374ش، ج 11، ص 530 (ذيل آية 43، سوره رعد)
[5] . فصلنامة هفت آسمان، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، عهد جديد، عبدالرحيم سليماني، ش 3 و 4، 1378 ش، ص 74.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . همان.
[9] . فصلنامة هفت آسمان، مسيحيت و اخلاق، كيت وارد، حسن قنبري، ش 16، 1381 شمسي.
[10] . تفسير نمونه، ج 4، ص 318، ذيل آيه 14 سورة مائده.
[11] . همان.
[12] . فصلنامة هفت آسمان، ش 16، مسيحيت و اخلاق، كيت وارد، ص 129.
[13] . همان، ص 127.
[14] . همان، ش 3 و 4، عهد جديد، ص 76.