دين يكي از اصطلاحات بشري است كه معنايش به ظاهر ساده، ولي به هنگام تعريف، سخت مي نمايد. به همين دليل دانشمندان علوم انساني تعريف هاي متعدد و فراواني از آن ارائه داده اند. علت اين امر «تنوع بسيار زياد اديان در جوامع بشري است. دانشمندان براي پيدا كردن يك يا چند وجه اشتراك در تعريف اديان كوشيده اند، ولي كارشان به جايي نرسيده است، اين امر موجب شده است كه تعريف هاي بي شماري براي دين ارائه شود كه هيچ كدام از آنها جامع و مانع نيست. برخي گفته اند دين به معناي اعتقاد به يك امر قدسي است و برخي آن را ايمان به موجودات روحاني دانسته اند. گروهي ديگر گفته اند: دين عبارت است از ايمان به يك يا چند نيروي فوق بشري كه شايسته اطاعت و عبادت هستند.»[1]اگر مبالغه نباشد مي توان ادعا كرد كه به تعداد دانشمندان صاحب نظر در علوم انساني براي «دين» تعريف وجود دارد. و شايد به همين دليل برخي از نويسندگان به جاي شمردن تك تك تعاريف دين كه كاري سخت مي نمايد، به دسته بندي اين تعريف ها و ذكر آنها بسنده كرده است.[2]حال اگر ما بخواهيم بدانيم كه آيين بهائيت، «دين» است يا نه؟ و اگر دين است، دليل آن چيست؟ بايد ابتداء ديدگاه خودمان را در مورد تعريف دين تبيين كنيم تا در ادامه بحث دچار تناقض گوي نشويم.
تعريف اول: اگر قبول كنيم كه دين يعني «آن چه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ به سوي آن دعوت نموده است»[3] در اين صورت آيين بهائيت نمي تواند يك دين باشد.
تعريف دوم: اگر دين را به معناي «ايمان به يك يا چند نيروي فوق بشري كه شايسته اطاعت و عبادت هستند.»[4] يا آن گونه كه در برخي از آيات قرآن اشاره شده، به معني مسلك بدانيم،[5] در اين صورت آيين بهائيت نيز يك دين به شمار مي آيد و دلايل اين ادعا نيز چنين مي تواند باشد.
1. در آيين بهائيت ميرزا حسينعلي بهاء و امثال وي را فردي فوق بشري و شايسته اطاعت مي دانند.
2. همان گونه كه مشركان مسلكي داشته و آداب و رسومي را در زندگي خود رعايت مي كردند، بهائيان نيز مسلك خاص خود را داشته و در زندگي روزمره خود بدان عمل مي كنند.
بنابراين از مطالب ياد شده مي توان نتيجه گرفت كه دين دانستن آيين بهائيت بستگي تامي دارد به تعريف ما از دين؛ زيرا هر تعريف را انتخاب كنيم نتيجة جداگانه اي را خواهيم گرفت.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. كلام جديد، عبدالحسين خسروپناه.
2. اديان زنده جهان، رابرت.1. هيوم.
3. فرهنگ و دين، ميرچا الياده.
پي نوشت ها:
[1] . توفيقي، حسين، آشنايي با اديان بزرگ، انتشارات سمت، چ اول، 1379، قم، ص 13.
[2] . خسروپناه، عبدالحسين، كلام جديد، انتشارات مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه، چ اول، 1379، قم، ص 29 تا 43.
[3] . همان، ص 37.
[4] . آشنايي با اديان بزرگ، ص 13.
[5] . لكم دينكم وَلِي دين: كافرون، 6.