خانه » همه » مذهبی » بازخوانی هویت معنوی وانگاره های قدسی درمعماری مساجد شیعی (3)

بازخوانی هویت معنوی وانگاره های قدسی درمعماری مساجد شیعی (3)

بازخوانی هویت معنوی وانگاره های قدسی درمعماری مساجد شیعی (3)

با به دست گرفتن قدرت توسط شاه اسماعیل صفوی در سال 905 هجری قمری، حکومت شیعی و مقتدر صفویه بیش از دو قرن مسند قدرت در ایران را در اختیار گرفت. از دوره صفویه، به عنوان یکی از پر رونق ترین دوره های هنری

sa49551 - بازخوانی هویت معنوی وانگاره های قدسی درمعماری مساجد شیعی (3)
sa4955 - بازخوانی هویت معنوی وانگاره های قدسی درمعماری مساجد شیعی (3)
نویسندگان: دکترمحمدرضا بمانیان /دانشیار دانشگاه تربیت مدرس تهران
دکترمحمد رضا پورجعفر/ دانشیار تربتی مدرس تهران
فریال احمدی/ کارشناسی ارشد معماری منظر دانشگاه تربیت مدرس تهران
علی رضا صادقی / کارشناسی ارشد طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس تهران

 

4. معماری قدسی شیعی

با به دست گرفتن قدرت توسط شاه اسماعیل صفوی در سال 905 هجری قمری، حکومت شیعی و مقتدر صفویه بیش از دو قرن مسند قدرت در ایران را در اختیار گرفت. از دوره صفویه، به عنوان یکی از پر رونق ترین دوره های هنری ایران اسلامی نام برده می شود(کیانی، 1374، ص 103)؛ اما می توان آغاز دوران طلایی معماری شیعی را همزمان با ظهور شاه عباس اول (ح996-1038ق/1588-1629م) دانست. وی توانست به کمک استعداد چشمگیر و ذوق هنری خود و همچنین بهره گیری از منابع مالی وسیع، دوران تازه ای در معماری ایران آغاز کند؛ به واقع معماری این عصر را می توان دوران اعتلای معماری اسلامی در ایران دانست (پوپ، 1373، ص207)؛ دورانی که معماران برجسته ای چون استاد علی اکبر اصفهانی و استاد محمدرضا اصفهانی، بانیان اصلی آن بودند و بناهایی در اوج تناسب و با ترکیبی برازنده از طرح و اجرا، از آن به یادگار مانده است؛ اما «با ظهور حکومت صفویه، بر اهمیت مسجد به مراتب افزوده شد. این بار مسجد مظهر آرمان های تشیع و عامل شناساننده آن نیز باید گردد. به این ترتیب مساجد به تعداد زیاد در سطح شهر ساخته و یا در محل مساجد قدیمی بازسازی می گردند؛ نه تنها در مقیاس شهر و مرکز آن، بلکه در هر محله و حتی هر کوچه» (اهری، 1377، ص24). در این دوره، مساجدی همچون مسجد شاه (امام) در مقیاس عملکرد شهری و مساجدی مانند مسجد حکیم و دارالشفاء، در مقیاس عملکرد فرا محله ای و مساجدی مانند مساجد سارونقی، شیشه، آقانور، سفره چی و جارچی باشی در مقیاس عملکرد محله ای احداث شدند.
دردوره ی صفویه و در دوران میانداری و قدرت سیاسی، اقتصادی و معنوی شیعیان، در اصفهان و در اطراف میدان نقش جهان، دو مسجد ویژه و در خیابان چهارباغ مدرسه علمیه ساخته شد. مسجد امام (شاه) در ضلع جنوبی میدان به صورت مسجدی با مقیاس بزرگ برای حضور مردم و مسجد شیخ لطف الله در وجه شرقی میدان به عنوان مسجد و نمازخانه خصوصی بنا شد. در ادامه، به منظور مداقه در اصول قدسی حاکم بر معماری شیعی، به بررسی این دو شاهکار جاودانه و ماندگار هنر و معماری اسلامی – شیعی پرداخته خواهد شد.

مسجد امام اصفهان

مسجد امام یکی از مسجدهای زیبای ایران است که ساختمان آن در سال 1020ق آغاز شده و معمار آن یکی از بزرگترین معماران ایران، استاد علی اکبر اصفهانی است (پیرنیا، 1382، ص 291). نام های دیگر آن، مسجد مهدیه، مسجدالمهدی، مسجد جامع عباسی، مسجد سلطانی جدید و مسجد شاه است، پوپ درمورد این شاهکار معماری شیعی بیان می دارد: «این بنا نمایانگر اوج یک هزار سال مسجدسازی در ایران است. سنت های شکل دهی، آرمان ها، شعایر و مفاهیم دینی، نقشه که از ترکیب انواع قدیمی تر و ساده تر به آرامی کمال یافته، عناصر بزرگ ساختمانی و تزیینات، همه در مسجد شاه با عظمت و شکوهی که آن را در شمار بزرگ ترین بناهای جهان قرار داده، تحقق و یگانگی یافته است… . جلوخان مسجد که خود تقریباً ساختمانی است، حالتی دعوت کننده دارد که جمعیت بیرون را به پناه، امنیت و تجدید قوا در مسجد فرا می خواند… و کاملاً بر میدان [نقش جهان] مسلط است، و در تضاد با کاخ برازنده ی شاهی، برتری خیره کننده دین را بر قدرت دنیوی و اهمیت اساسی دین در زندگی شهر را نشان می دهد… . حجم بنای شبستان ساده است. اجزای آن و رابطه شان دقیقاً تعیین شده. گنبد، چارچوب در و مناره ها، ازشکل های متضاد آنها ترکیبی هماهنگ و روح بخش می سازد… . اگر شکوه رنگ و عظمت صحنه ی سر در و گنبد قبلاً خیره کننده بود، تکرار خوش آهنگ عناصر ساختمانی، طاق نماهای متقارن، ایوان های متعادل، آرامش حوض بزرگ وضو و اثر یکدست کننده ی رنگی فراگیر که برهمه جا گسترده، بر این جامعیت افزوده است… . نقشه ی پی و ساختمان بنا هر دو نشان دهنده ی اعتقاد به سادگی اسلامی است و مفهومی بنیادی را نمایان و بیان می کند، که: همانا برادری و برابری مؤمنان را که همگی از دسترسی بی واسطه به رحمت خداوندی برخوردار شده اند.
حرکت و ارتباط در همه جا تسهیل شده و در هیچ جا مانعی وجود ندارد… . از لحاظ شکل موقر، استحکام و استقرار آرام، در اظهار محکم و بیان استوار روح اسلام، این بنا کمتر نظیری دارد» (پوپ، 1373، ص210-217).
مسجد امام اصفهان با بهره گیری از تجربیات معماری مساجد گذشته ی این سرزمین در طرح بنا و تزئینات، و به واسطه تدابیر نوین معماران آن، سبب ساز تحولی ژرف در معماری مساجد ایران شده است. با آنکه نقشه ی افقی آن بر اساس مساجد چهارایوانی رایج در ایران شکل گرفته، نمونه ی بارزی از به کارگیری اندیشه ناب معمارانی حق طلب و خداجوی در خلق ترکیب های نوین در معماری به شمار می آید. از جمله ابداعات این بنا شیعی، می توان به این موارد اشاره کرد:
1. الحاق دو مدرسه ی ناصری و سلیمانیه در جبهه های جنوب شرقی و جنوب غربی صحن مسجد؛
2. رعایت دقیق تناسبات اجزای ساختمان، درعین گستردگی سطح، عظمت ارتفاع و پیچیدگی پلان معماری؛
3. رابطه و نوع قرارگیری مسجد نسبت به میدان نقش جهان و استفاده از نبوغ معماری در تعبیه دهلیز ورودی با زاویه چرخش 45 درجه ای به منظور قرارگیری محراب مسجد به سوی قبله.
درعین حال، بخش عمده ی شکوه و زیبایی مسجد امام اصفهان را تزئینات کاشی کاری منحصر به فرد آن به وجود می آورد که تمامی سطوح نمایان خارجی و کلیه ی سطوح داخلی بالای ازاره های مرمری را شامل می شود.
اوج هنر کاشی کاری در این مسجد، بیش از هر بخش دیگری، در سردر ورودی و فضای جلوخان مشهود است. طرح های اسلیمی متنوع و کتیبه ها با کاشی های معرق اعلا نمای ورودی را پوشانده است.

مسجد شیخ لطف الله اصفهان

«مسجد شیخ لطف الله برای شیخ لطف الله، یکی از دانشمندان زمان شاه عباس، به وسیله ی معمار بزرگ. استاد محمدرضا اصفهانی دربین سال های 1012-1028ق ساخته شد. تهرنگ (نقشه افقی) آن، با توجه به جایگاه آن نسبت به میدان و دالان دراز کنار گنبدخانه، شگفت آور است و برپایه این باور چنین ساخته شده که نمازگزاران، همه باید از پشت و روبروی محراب به شبستان درآیند؛ از این رو دالان، پیچ دار ساخته شده و به پیش سرایی رسیده و از آنجا به گنبدخانه راه دارد» (پیرنیا، 1382، ص298). «این مسجد به خاطر اندازه ی برازنده و کارکرد ساده شده تر، آسان تر درک می شود… . دراینجا هم مانند مسجد شاه (امام) برای قراردادن شبستان در جهت قبله، نوعی تعدیل به عمل آمده که مستلزم 45 درجه انحراف از محور شمالی – جنوبی میدان بوده و برای این منظور از پیچی ابتکاری و ناپیدا در دالان مسجد استفاده شده است… تعبیه نور [دراین مسجد] یکی از ویژگی های چشمگیر است… . هیچ کس قادر نیست با حالتی هوشیار یا متفکر وارد این مسجد شود، بی آنکه تکان و احساسی ناشی از رسیدن به حضور، به وی دست ندهد. این بنا به خاطر همه ی برازندگی ها و کمالش، فاقد ضعف است» (پوپ، 1373، ص 219-219).
این مسجد که به نمازخانه ای کوچک می ماند، نمونه ای بارز از کمال یافتگی قرارگیری عنصری مدور (گنبد) بر روی اتاقی چهارگوش است که با 45درجه انحراف از محور اصلی میدان (محور شمالی – جنوبی)، در فضای بدون صحن و مناره، با صلابت حضور سردری مقرنس کاری شده و با شکوه، با کمی عقب نشینی و اختلاف سطح نسبت به لبه ی اصلی میدان شکل گرفته است. فضای داخلی آن ساده است و بلندای آسمانه ی آن نیز کوتاه می باشد که تنها راهرویی، اتصال میان ایوان و اتاق گنبددار را امکان پذیر ساخته است. آنچه در یک نگاه، فضای داخلی آن را روحی معنوی بخشیده، آراستگی مجموعه با کاشی های فیروزه ای و لاجوردی، معرق کاری و بهره گیری از کاشی های هفت رنگ در ازاره و طاق نماهای داخلی است؛ علاوه بر این، معنویت و روحانیت متمایز این مکان در نتیجه ی گذار نور طبیعی از شبکه های نقش برجسته ی اسلیمی داخلی و خارجی پنجره های تعبیه شده در ساقه ی گنبد، قوام و جلا یافته است؛ به گونه ای که هر بیننده ی آگاه و متفکری را از حضور ذاتی مقدس در ماورای این دیار فانی مطلع می سازد. به راستی که هدف متعالی سازنده ی متقی و با ایمان این اثر از تعبیه ی این شبکه های پر و خالی، استفاده از اسلیمی های آبی و سفید و بهره گیری از کاشی کاری های معرق درخشان در ساختاری ناب، خالص و آرام که خود را از بند هر گونه تعلق و مادیات رهانده، چیزی جز آفرینش فضایی معنوی که حضور نوری مقدس (1) را متجلی سازد، نبوده است. این الهام آسمانی که در ورای سادگی و نجابت در ساحتی آشنا، ملموس و قابل درک متجلی گشته، همان چیزی است که مسجد شیخ لطف الله را به مثابه سکوتی در میان ضرباهنگ مداوم و پرتنش محیط پیرامونی اش معرفی می کند.
در این دو بنای شیعی فرهنگ ساز که تجسم مفاهیم متعددی چون انتظام، تنوع، ابهام، انعطاف، آرامش، رازگونگی و هم آوایی با طبیعت با تلاش و همت معماران و سازندگان متقی و با ایمان و با تکیه بر عناصر فیزیکی، «هندسه» به عرصه ظهور رسیده است؛ هندسه ای که در دستان توانای آن معماران، به تبلوری آشکار از نظم هستی بدل گشته و با کاربست رنگ و اشکال نمادین، قوام و جلا یافته است.
به واقع، معمار مسلمان شیعی همواره می کوشد در قالب فرمی متعادل، در عین تنوع و پویایی، دورنمایی از مبانی متقن فکری و اعتقادی را به تصویر بکشاند، بستر ادراک و تأویل(2) مفاهیم ماورایی و آنچه نیاز معنوی انسان است را در ساختار فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و معنوی فراهم آورد و انسان مطرود و بیگانه را به منزلگه مقصود برساند. بدیهی است آنان در دستیابی به این مهم، از اصول و انگاره هایی بهره برده اند که به اختصار و در رویکردی تطبیقی، می توان آنها را در جدول شماره دو مشاهده کرد (نک به: جدول شماره دو).
جدول شماره 2:
مقایسه تطبیقی مساجد شاخص معرفی شده، به منظور دستیابی به اصول مشترک در طراحی آنها
(مأخذ : نگارندگان)

 

انگاره های کلی

اصول مشترک طراحی در نمونه های موردی

ویژگی های شاخص طراحی

نمونه موردی

 

 

وحدت و یگانگی

تعادل و عدالت تمرکز گرایی
نظم هندسی در طراحی
تکرار و ریتم

دعوت کنندگی سادگی آرامش
وحدت گرایی در بستر
کثرات

تنوع رنگ های نغز و دلفریب در تزیینات
ابداع و نوآوری تعادل و عداالت تکرار و ریتم تقارن
طرح هندسی
بهره گیری از نقوش طبیعی و هندسی در تزیینات

مسجد امام اصفهان

1

 

هم آوایی با طبیعت

پویایی و حرکت
هماهنگی و تعادل نقوش هندسی، اسلیمی و گیاهی در تزیینات
سادگی در عین پیچیدگی

 

ابداع و نوآوری

 

 

خلاقیت، ابداع و نوآوری در طراحی

 

سادگی و نجابت ابداع و نوآوری
تکرار
تنوعات رنگی در نقوش به کاررفته وحدت و تمرکز گرایی بهره گیری از هندسه درطراحی، تزیینات و…
هماهنگی و تعادل پویایی و حرکت

مسجد شیخ لطف الله اصفهان

2

 

رازگونگی

سیالیت
تنوع
نمادگرایی و بهره گیری از اشکال هندسی در مقیاس  کلان و خرد در طراحی

 

 

 

پی نوشت ها :

1. اشاره به آیه ی 35 سوره ی مبارکه نور که خداوند متعال می فرماید:«خدا نور آسمان ها و زمین است؛ مثل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی و آن چراغ در شیشه ای است… . خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت می کند و این مثل ها را خدا برای مردم می زند و خدا به هر چیزی داناست».
2. تأویل: به معنای بازگرداندن چیزی است. علامه طباطبایی در این زمینه معتقد است: «تأویل در عرف قرآن به معنای همان حقیقتی است که یک شیء متضمن آن حقیقت است و به سوی آن باز می گردد و مبتنی بر آن است؛ مثلاً تأویل رؤیا همان تفسیر است. تأویل حکم، ملاک آن حکم است و تأویل فعل، همان معنی مترتب به آن است و تأویل واقعه، همان علت واقعی آن است» (طباطبایی، 1363، ج13، ص 376).

منبع: نشریه شیعه شناسی، شماره30.

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد