خانه » همه » مذهبی » بازی شطرنج-حلیت شطرنج-فلسفه حرمت قمار

بازی شطرنج-حلیت شطرنج-فلسفه حرمت قمار

در بیان احکام الهى، چند نکته را باید در نظر داشت:

یکم.

احکام الهى، مبتنى بر مصلحت ها و مفسده ها است. گستره مصالح و مفاسد نیز، شامل ابعاد جسمى و روحى، فردى و اجتماعى و امور دنیوى و اخروى است.

دوم.

احکام الهى براى پاسخ گویى به نیازهاى (ثابت و متغیر) بشر است. براى نیازهاى ثابت، احکام ثابت و براى نیازهاى متغیر، احکام متغیر وضع مى شود.

سوم.

احکام الهى، تابع موضوعات است و هر موضوعى، حکم خاص خود را دارد. از این رو ثبات و تغییر احکام، پیوند وسیعى با ثبات و تغییر موضوع دارد. بنابراین ثبات احکام دینى، به لحاظ استوارى موضوعشان است و اگر موضوع عوض شود، دیگر ثبات حکم معنا ندارد. به عنوان مثال خوردن انگور حلال است؛ اما اگر همان انگور تبدیل به شراب شود، خوردن آن نیز حرام خواهد شد.

چهارم.

تغییر موضوع، انواع مختلفى دارد: یکى از انواع آن، استحاله شى ء (تغییر ماهوى) است؛ مانند آنچه در مثال بالا آمد. گونه دیگر آن، تغییر عنوان منطبق بر موضوع است. به عنوان مثال هر شى ء نجسى که داراى منفعت حلال نباشد، از نظر شرعى قابل مبادله اقتصادى نیست. از این رو در گذشته فروش خون حرام بود؛ زیرا فاقد منفعت حلال بود. اما امروزه که با تزریق خون، مى توان جان بیمارانى را از خطر مرگ رهانید، داراى منفعت حلال است. بنابراین با آنکه تغییرى در ماهیت خون پدید نیامده، عنوان منطبق بر آن تغییر کرده؛ یعنى، خون مصداق امورى واقع شده است که منفعت حلال دارند و قابل مبادله اقتصادى است.

پنجم.

بازى با آلات قمار، در اسلام حرام است و حکم به حرمت بازى با پاسور، از باب آن است که به عنوان یکى از ابزارهاى قمار شناخته مى شود؛ هر چند با آن شرطبندى نکنند. بنابراین تا زمانى که به این عنوان شناخته شود، حکم آن حرمت خواهد بود. البته اگر مرجع تقلید در صدق عنوان آلت قمار بودن پاسور تردید کند، فتوا به حرمت نمى دهد.

در مقابل گفته شده است که شطرنج امروزه در سطح جهان، آلت قمار به حساب نمى آید؛ بلکه را نوعى وسیله بازى فکرى شناخته مى شود. بر این اساس شطرنج از نظر موضوع حکم شرعى، تغییر یافته است؛ یعنى، از آلت قمار بودن خارج شده و به تبع آن، حکمش نیز دگرگون شده است.

مضرّات قمار

خداوند متعال قمار را در ردیف مى گسارى و بت پرستى و از کارهاى پلید شیطانى دانسته و دستور به اجتناب از آن داده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ».؛ مائده (5)، آیه 90. «اى کسانى که ایمان آورده اید! بدانید که شراب، قمار، بت ها و چوب هاى مخصوص برد و باخت، به تمامى پلید و ناپاک و از کارهاى شیطانى است؛ پس از این کارها بپرهیزید تا رستگار شوید».

«میسر»؛ یعنى، قمار و لذا قمارباز را «یاسر» گویند. ریشه آن «یسر» به معناى آسانى است و علت نامیدن قمار به «میسر»، این است که قمار باز با آن، مال دیگران را به آسانى و بدون زحمت به چنگ مى آورد. سید على اکبر، قرشى، قاموس قرآن، ج 7، ص 263.

از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است: «المیسر هوالقمار»؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص 119، ح 3. «میسر همان قمار است». بر اساس روایات متعددى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام)، بازى با آلات قمار نیز در ردیف «میسر» شمرده شده است. جابر از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده است: «از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پرسیدند: میسر چیست؟ فرمود: هر آنچه که با آن قمار بازى کنند، حتى مانند قاب یا گردو». «قیل یا رسول اللَّه ما المیسر؟ فقال(صلى الله علیه وآله): کل ما تقومر به حتى الکعاب و الجوز»؛ همان، ح 4.

آیه بعد مى فرماید: شیطان همواره در صدد ایجاد دشمنى و کینه توزى میان شما و بازداشتن شما از یاد خدا و برپایى نماز است. قماربازى و مى گسارى، ابزار شیطان در نیل به این هدف است؛ آیا باز هم دست از این کار برنمى دارید: «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِى الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ».؛ مائده (5)، آیه 91.

آیه اى دیگر، مى گسارى و قماربازى را در یک ردیف و از گناهان کبیره دانسته است؛ گرچه ممکن است احیاناً داراى منافعى هم باشد، اما قطعاً آثار زیان بار آن به مراتب بیشتر از سود آن است: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما»؛ بقره (2)، آیه 219. «درباره شراب و قمار، از تو مى پرسند، بگو: «در آن دو، گناهى بزرگ، و سودهایى براى مردم است، و[لى ] گناهشان از سودشان بزرگتر است.» و از تو مى پرسند: «چه چیزى انفاق کنند؟» بگو: «مازاد [بر نیازمندى خود] را.» این گونه، خداوند آیات [خود را ]براى شما روشن مى گرداند، باشد که در [کار ]دنیا و آخرت بیندیشید».

همچنین آمده است: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ ما اهل لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطِیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ»؛؛ مائده (5)، آیه 3. «بر شما حرام شده است: مردار، و خون، و گوشت خوک، و آنچه به نام غیر خدا کشته شده باشد و [حیوان حلال گوشت ] خفه شده، و به چوب مرده و از بلندى افتاده، و به ضرب شاخ مرده، و آنچه درنده از آن خورده باشد – مگر آنچه را [که زنده دریافته و خود ]سر ببرید – و [همچنین ] آنچه براى بتان سربریده شده، و [نیز ]قسمت کردن شما [چیزى را] به وسیله تیرهاى قرعه؛ این [کارها همه ]نافرمانى [خدا]ست. امروز کسانى که کافر شده اند، از [کارشکنى در] دین شما نومید گردیده اند. پس، از ایشان مترسید واز من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را براى شما [به عنوان ] آیینى برگزیدم. و هر کس دچار گرسنگى شود، بى آنکه به گناه متمایل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد]، بى تردید، خدا آمرزنده مهربان است».

از این آیه مى توان فهمید که تقسیم به «ازلام». اعراب دوگونه ازلام (تیرهاى مخصوص) داشتند: «ازلام» امر و نهى و دیگرى «ازلام قمار». «ازلام قمار» عبارت بود از ده چوب تیر به نام هاى فذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلّى، سفیح، منیح و رغد. هفت تاى اولى داراى سهم بود به ترتیب از یک تا هفت سهم و سه تاى اخیر سهمى نداشتند.

در تفسیر مجمع البیان آمده است: شترى را سربریده و 28 قسمت مى کردند و قماربازان ده نفر به عدد تیرها بودند، آن گاه تیرها را مخلوط کرده، هر کس یک تیر برمى داشت؛ صاحب تیر «فذ» یک قسمت و صاحب تیر «توأم» دو قسمت، تا آنکه تیر «معلى» به نام او آمده بود، هفت سهم مى برد و آنان که سه تیر «سفیح، منیح یا رغد» به دست آنها آمده بود، نه تنها چیزى نمى بردند؛ بلکه پول شتر را هم مى پرداختند (صص 245 – 244).

در آیه، این کار فسق دانسته شده است؛ یعنى، قمار و بازى با آلات قمار، گناهى بزرگ و خروج از طاعت خداوند و روى آوردن به معصیت است. همان، ص 245 و نیز: على اکبر، هاشمى رفسنجانى، تفسیر راهنما، ج 4.

روشن است که نه تیرهاى قمار، خصوصیتى در تحریم داشته و نه حیوان و گوشت آن. بنابراین اموال به دست آمده از هر نوع، برد و باخت و حرام است (همان)؛ جز در مواردى مانند مسابقه تیراندازى یا اسب سوارى که استثنا شده است.
نوعى قمار بوده که در اسلام تحریم شده است.

پس بازى قمار که با برد و باخت مالى همراه است – اعم از اینکه با آلات قمار باشد یا با هر وسیله دیگرى – حرام و داخل در عناوین «میسر» و «ازلام» است و نیز از نمونه هاى تصرف (ناروا) در مال دیگران است که براساس آیه شریفه «لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ».؛ بقره(2)، آیه 188؛ نساء(4)، آیه 29 و نیز ر.ک: نساء(4) آیه 161؛ توبه(9)، آیه 34.حرام مى باشد.

نکته مهم دیگر بازتاب روانى «قمار» است. قمارباز همیشه بازنده است؛ چون اگر ببرد، حریص تر مى شود که باز هم قمار کند و به یقین او همیشه برنده نخواهد بود و در دفعه هاى بعدى، خواهد باخت!! از آنجا که این ثروت باد آورده است – نه نتیجه کار و کوشش – قدر آن را ندانسته و چه بسا به زودى آن را از دست بدهد. از نظر اخلاقى نیز قساوت قلب مى خواهد که کسى اموال و دارایى و گاهى تمام زندگى و کاشانه دوستش را بگیرد و او و خانواده اش را به روز سیاه بنشاند و خود با دارایى آنها، به عیش و نوش بپردازد!!

در بعضى از روایات وارد شده است. ر.ک: وسائل الشیعه، ج 12، صص 119 – 121. قریش آن قدر به قماربازى ادامه مى دادند که حتى زن و بچه خود را بر سر آن گرو گذاشته و مى فروختند! از این رو بازى با آلات قمار – حتى اگر بدون برد و باخت باشد – حرام شمرده شده است تا کسى به این وادى خطرناک نزدیک نشود. به عبارت دیگر احتمال دارد حرمت بازى با آلات قمار، جنبه حریمى داشته و موجب شود که جامعه اسلامى، به طور کامل از این گونه امور، فاصله گیرد و به آن نزدیک نشود.

از دیگر سو کسى که مى بازد، مى کوشد براى جبران شکست روحى و مادى خود، بازى را ادامه دهد و چون عصبانى شده، چه بسا تمام زندگى خود را ببازد و براى تسکین شکست و ناراحتى هاى خود، به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلى کشیده شود!! شاید بدین جهت است که در این آیات شراب و قمار با هم آمده است.

در خصوص بعضى از بازى ها (مانند شطرنج)، باید دانست که «فقه» مرز نهایى میان حرام و واجب را مشخص مى کند؛ اما باید مواظب سایر آثار جانبى آنها بود. برخى مانند «شانتال شوده»، قهرمان شطرنج فرانسوى، برآنند که شطرنج یک ورزش خسته کننده است … پرداختن به شطرنج، سایر منابع ذهنى را از کار مى اندازد و دیگر فعالیت هاى ذهن، بیهوده و پوچ مى شود. شطرنج مى تواند به مفهوم «نظریه پاسکالى» با فشارى که بر یک نقطه از بدن (مغز) وارد مى سازد، اختلال حواس ایجاد کند.

به نظر برخى دیگر از مضرات شطرنج، کینه و عداوتى است که میان بازیکنان پدید مى آید. «الخین» (قهرمان دیگر شطرنج) مى گوید: «براى برنده شدن در بازى شطرنج، باید از حریف خود متنفر شد». مهم تر از همه آنکه بازى با پاسور، شطرنج و … عمر انسان را تلف، اعصابش را فرسوده و روانش را آشفته مى سازد!

در پایان گفتنى است: بازى ها به چهار گروه تقسیم مى شوند:

1. بازى با آلات قمار با شرطبندى،

2. بازى با آلات قمار بدون شرطبندى،

3. بازى با غیر آلات قمار با شرطبندى،

4. بازى با غیرآلات قمار بدون شرطبندى.

بدون تردید حکم دو نوع بازى روشن است. قسم چهارم قمار نیست و به هیچ وجه حرمت ندارد؛ همان طور که در قمار بودن قسم اول و حرام بودن آن تردید نیست. نوع سوم نیز تقریباً محل اتفاق نظر علماى دینى است و بسیارى از فقها اصلاً ملاک قماربازى را توأم بودن آن با برد و باخت و شرطبندى مى دانند، حتّى اگر بازى با آلات قمار نباشد! مانند فوتبال که فى نفسه حرام نیست؛ اما اگر با شرط بندى و برد و باخت مالى همراه باشد، قمار شمرده شده، حرام مى گردد. پس شرط بندى در هرگونه بازى حرام است؛ مگر در موارد استثنایى مانند تیراندازى و اسب سوارى.

تنها مورد اختلاف قسم دوم است؛ یعنى، بازى با آلات قمار بى آنکه با برد و باخت و شرطبندى همراه باشد. قبل از هر چیز باید یاد آور شد: قمار و بازى با آلات قمار متفاوت است؛ زیرا همان طور که گفته شد، ممکن است قمار بدون آلات قمار نیز صورت پذیرد. از سوى دیگر، بازى ها تنها به جهت قمار بودن حرمت ندارند. براساس روایات و فتواى فقها، بازى با آلات قمار نیز حرام است. مراد از آلات قمار، ابزارى است که نوعاً با آن قمار بازى مى کنند؛ به عبارت دیگر، چیزى که در عرف متدیّنان و کسانى که تقیّد شرعى دارند، ابزار قمار بازى شمرده مى شود – هر چند به قصد سرگرمى یا پرورش فکر بدون برد و باخت نیز مورد استفاده قرار مى گیرد – این کار بازى با آلت قمار شمرده مى شود و طبق روایات حرام است؛ اگر چه قمار نام نگیرد.

دلیل تغییر حکم بعضى از بازى ها، بدان جهت است که ممکن است یکى از آلات قمار به تدریج تغییر ماهیّت دهد و دیگر در عرف متدیّنان ابزار قمار شمرده نشده و ابزار تفریح و سرگرمى یا پرورش فکر خوانده شود؛ چنان که برخى درباره شطرنج اظهار مى دارند. در این صورت حکم آن تغییر مى کند؛ زیرا حکم تابع موضوع است و با دگرگونى موضوع، تغییر مى یابد. بنابراین، بهتر است در این موارد، به جاى «تغییر حکم» از عبارت «تغییر موضوع» استفاده کنیم تا کسانى که دقّت کافى ندارند، نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر(صلى الله علیه وآله)ابدى است، چرا حکم خدا دگرگونى مى یابد و حرمت، تبدیل به حلیت مى شود!

گاه مرجع تقلید – به عنوان کارشناس امور دینى – یقین دارد وسیله اى ابزار قمار شمرده مى شود؛ در این صورت، بازى با آن را حرام اعلام مى کند و گاه ممکن است در صدق این عنوان، تردید داشته باشد. بنابراین فتواى هر مرجع تقلید، براى مقلدان خودش اعتبار دارد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد