دوست گرامی. بله اصولا فلسفه دین همین است که انسان و استعدادهای او را شکوفا نماید و او را به نهایت کمال و سعادت واقعی خود برساند. به مطالب زیر توجه نمایید:
انسان برترین، پراستعدادترین و تواناترین آفریده و مظهر تمام کمالات خداوند است. آنگاه که خداوند انسان را آفرید از کار خویش در شگفت ماند و بهخاطر خلقت چنین آفریدهای، به خود آفرین گفت و خویش را ستود و چون فرشتگان بهدلیل ناآگاهی دم برآوردند که با وجود ما نیازی به آفرینش چنین موجودی نبود، تمام اسماء و صفات خویش را به آدم آموخت و فضیلت او را بر ملائکه به ایشان گوشزد کرد و او را شایسته ولایت خویش نمود و به او ردای خلافت خدا در زمین پوشاند و زندگی بخشید.
فلسفه زندگی انسان در این دنیا نیز چیزی جز تلاش برای شکوفاسازی استعدادها و توانمندسازی و آشکار سازی مظهریت خود نسبت به خداوند و تأمین هدف آفرینشی خدا از خلقت انسان نبوده و نیست. آدمی به این سرای آمده تا همگام با سایر مخلوقات، خط سیر تکاملی خویش را بپیماید و با تخلق به صفات و اخلاق الهی، به نهایت هدف خلقت برسد و رستگاران و سعادتمندانه خویش را برای سفر بعدی و عالم آخرت آماده نماید.
فلسفه وجودی دین نیز در همین راستا است. دین الهی آمده تا با معرفی راه هدایت و صراط مستقیم توحید و عبودیت خدا و هدف اصیل زندگی، در مسیر آشکار سازی استعدادها و توانمندیها به او یاری رساند، موانع راه را از سر راه او بردارد، شرایط و زمینههای رشد او را فراهم آورد، منازل و مقامات صراط تکاملی را به او آموزش دهد و همه گونه نیازهای معرفتی و عملی را برای او تأمین نماید و مانع غفلت و ناهشیار او شود و انسان را با عوامل بیداری و حیات بخشی آشنا سازد و اگر به خطا رفت راه بازگشت را به او نشان دهد و نعمت و رحمت خویش را بر او مستولی نماید، تا آدمی با انگیزه و اراده خویش راه خدایی شدن را در پیش گیرد و با تلاش و مجاهدت با دشمنان بیرونی و درونی بستیزد، خود را برای خداوند خالص نماید تا به سرمنزل نهایی و کمال انسانی و مقصد و مقصود حیات وصول یابد.
پیشنهاد دین برای پیمودن مسیر دین و هدف آفرینشی و نزدیک شدن به خداوند، عبودیت خداست. کارکرد عبادت فردی که در قالب مناسک عبادی مانند نماز و روزه و حج و زیارت و ذکر و دعا و مناجات انجاممیشود، تقویت روح تا رسیدن به قله شهود و کرامت و شکوفایی استعدادهای معنوی و روحانی انسان است و کارکرد عبادت اجتماعی که در قالب حضور و مشارکت در مدیریت و پیشرفت و حراست از نظام و عرصههای متنوع خدمت به جامعه اسلامی و مردم انجاممیشود، آشکارسازی توانمندیهای علمی و عملی و مدیریتی و اجتماعی اوست.
عبادت فردی از جایگاه بسیار والایی برخوردار است؛ چراکه استعدادهای معنوی انسان را شکوفا نموده و سالک را به مقام ولایت تکوینی و تصرف در ماده کائنات و کشف و شهود عرفانی و قدرت انجام کارهای خارقالعاده میرساند، اما این عرصه قادر نیست تمام استعدادهای انسانی را پرورش دهد و قسمت عمده استعدادها و مهارتها و توانمندیهای انسانی در عرصه فعالیتهای اجتماعی و تخلق به اخلاق الهی و روابط انسان با جامعه شکوفا میشود.
کسی که در صدد وصول به بالاترین و والاترین مقام دینی و مرتبه انسانی شامل ولایت و امامت جامعه و خلافت خدا در زمین واصل شود، برای او ضرورت دارد تا به زندگی خود بعد اجتماعی بدهد و در مدیریت و پیشرفت و امور جامعه، نقش فعال و پویا ایفا نماید.
انسان برترین، پراستعدادترین و تواناترین آفریده و مظهر تمام کمالات خداوند است. آنگاه که خداوند انسان را آفرید از کار خویش در شگفت ماند و بهخاطر خلقت چنین آفریدهای، به خود آفرین گفت و خویش را ستود و چون فرشتگان بهدلیل ناآگاهی دم برآوردند که با وجود ما نیازی به آفرینش چنین موجودی نبود، تمام اسماء و صفات خویش را به آدم آموخت و فضیلت او را بر ملائکه به ایشان گوشزد کرد و او را شایسته ولایت خویش نمود و به او ردای خلافت خدا در زمین پوشاند و زندگی بخشید.
فلسفه زندگی انسان در این دنیا نیز چیزی جز تلاش برای شکوفاسازی استعدادها و توانمندسازی و آشکار سازی مظهریت خود نسبت به خداوند و تأمین هدف آفرینشی خدا از خلقت انسان نبوده و نیست. آدمی به این سرای آمده تا همگام با سایر مخلوقات، خط سیر تکاملی خویش را بپیماید و با تخلق به صفات و اخلاق الهی، به نهایت هدف خلقت برسد و رستگاران و سعادتمندانه خویش را برای سفر بعدی و عالم آخرت آماده نماید.
فلسفه وجودی دین نیز در همین راستا است. دین الهی آمده تا با معرفی راه هدایت و صراط مستقیم توحید و عبودیت خدا و هدف اصیل زندگی، در مسیر آشکار سازی استعدادها و توانمندیها به او یاری رساند، موانع راه را از سر راه او بردارد، شرایط و زمینههای رشد او را فراهم آورد، منازل و مقامات صراط تکاملی را به او آموزش دهد و همه گونه نیازهای معرفتی و عملی را برای او تأمین نماید و مانع غفلت و ناهشیار او شود و انسان را با عوامل بیداری و حیات بخشی آشنا سازد و اگر به خطا رفت راه بازگشت را به او نشان دهد و نعمت و رحمت خویش را بر او مستولی نماید، تا آدمی با انگیزه و اراده خویش راه خدایی شدن را در پیش گیرد و با تلاش و مجاهدت با دشمنان بیرونی و درونی بستیزد، خود را برای خداوند خالص نماید تا به سرمنزل نهایی و کمال انسانی و مقصد و مقصود حیات وصول یابد.
پیشنهاد دین برای پیمودن مسیر دین و هدف آفرینشی و نزدیک شدن به خداوند، عبودیت خداست. کارکرد عبادت فردی که در قالب مناسک عبادی مانند نماز و روزه و حج و زیارت و ذکر و دعا و مناجات انجاممیشود، تقویت روح تا رسیدن به قله شهود و کرامت و شکوفایی استعدادهای معنوی و روحانی انسان است و کارکرد عبادت اجتماعی که در قالب حضور و مشارکت در مدیریت و پیشرفت و حراست از نظام و عرصههای متنوع خدمت به جامعه اسلامی و مردم انجاممیشود، آشکارسازی توانمندیهای علمی و عملی و مدیریتی و اجتماعی اوست.
عبادت فردی از جایگاه بسیار والایی برخوردار است؛ چراکه استعدادهای معنوی انسان را شکوفا نموده و سالک را به مقام ولایت تکوینی و تصرف در ماده کائنات و کشف و شهود عرفانی و قدرت انجام کارهای خارقالعاده میرساند، اما این عرصه قادر نیست تمام استعدادهای انسانی را پرورش دهد و قسمت عمده استعدادها و مهارتها و توانمندیهای انسانی در عرصه فعالیتهای اجتماعی و تخلق به اخلاق الهی و روابط انسان با جامعه شکوفا میشود.
کسی که در صدد وصول به بالاترین و والاترین مقام دینی و مرتبه انسانی شامل ولایت و امامت جامعه و خلافت خدا در زمین واصل شود، برای او ضرورت دارد تا به زندگی خود بعد اجتماعی بدهد و در مدیریت و پیشرفت و امور جامعه، نقش فعال و پویا ایفا نماید.