بحثى پیرامون دعا (1)
دعا یعنى ارتباط پیگیر و مداوم داعى (شخص دعا کننده) با مدعو (طرف خوانده شده) و مترادف کلماتى چون ورد، ذکر، مسئلت (سؤال) و غیره است.
بحثى پیرامون دعا (1)
تعریف دعا
دعا از ریشه «دعو» در لغتبه معنى فراخواندن، دعوت کردن، گوش دادن به کسى یا چیزى و… در اصطلاح: خواندن جملههاى ماثور از پیامبر صلى الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهمالسلام در اوقات معین براى طلب آمرزش و برآورده شدن حاجات است. خواندن و نیایش کردن، مدح و ثنا، نفرین، تحیت و درود و سلام و تضرع و خشوع.
دعا یعنى ارتباط پیگیر و مداوم داعى (شخص دعا کننده) با مدعو (طرف خوانده شده) و مترادف کلماتى چون ورد، ذکر، مسئلت (سؤال) و غیره است.
دعا، عرض نیاز به درگاه الهى و خواستن نیازمندیها از اوست که از فیض و فضل نامتناهىاش به نوید ادعونى استجب لکم، هر که او را بخواند درهاى سعادت به روى او، گشاده شود، چه بندگان را نیاز و حاجت به اوست و امید گنهکاران تنها به فضل او.
اثرهاى دعا
دعا آرامشبخش دلهاست و همین آرامش است که در روح و مغز آدمى نوعى انبساط ایجاد مىکند و روح را از التخمودگى بیرون مىآورد و به حرکت وامىدارد و گاهى روحیه دلاورى و قهرمانى به دعاکننده مىبخشد. دعا به انسان متانت در رفتار، انبساط و شادى درونى، استعداد پیروزى، و استحکام در استقبال از حوادث مىدهد و بدان وسیله آدمى توجه زیادى به ذات خداوند متعال پیدامىکند و مانند سایر عبادات اثر تربیتى دارد. دعا روح ایمان را در نفوس برمىانگیزد. و انسان لذت ارتباط با خداوند را درک مىکند. انسان را متکى به خدا و مستقل مىسازد و از اتکاى به دیگران بىنیاز مىکند. دعا حب الهى را در دل رسوخ مىدهد و نفس را از مشغلههاى بیهوده رها مىکند و چراغ امید را در قلب و دل انسان روشن مىسازد دعا کشش بنده ضعیف و نیازمند به سوى خداوند کریم و توانا است، دعا کلید و وسیله قرب الهى لب عبادت و مغز و اساس طاعات و حیات روح است. دعا موجب نزول برکات و شرح صدر در انسان مىشود، دعا چراغ جان است; جانها را برمىافروزد و زبانها را معطر مىسازد. آرى دعا در فرد و اجتماع اثر سازنده و حیاتى دارد. آنان که به درگاه الهى نیایش نمىکنند همواره زیر پوشش بازتابهاى روانى و اجتماعى قرار مىگیرند. دعا اطمینان بخش دلها و فضیلت هر انسان خداجو است، دعا سدى در برابر گناه و انحراف است. امام خمینى قدس سره مىفرماید: «آیا دیدهاید که اهل دعا و کسانى که مداومت به دعا داشته باشند، این کارهاى ناپسندیدهاى که بعضىها انجام مىدهند آنها هم انجام دهند، مثلا شراب بخورند، قماربازى کنند، کبوتر بازى کنند، و امثال این کارها؟ بیشتر کسانى که محکومیت یافته و در زندانهاى دادگاهها محبوس مىباشند افرادى هستند که با دعا سر و کار ندارند…»
اجتماعى که به دعا و نیایش توجه نکند دچار فساد مىشود و به تباهى مىگراید. دعا باعث تقویت معنویات و ارج و ارتقاى عبادات مىگردد. دعا کننده همواره با ریسمانى استوار خود را با آفریدگار محبوب پیوند مىدهد و بدان وسیله از ورطه گرفتاریها رهایى مىیابد.
درمان غم خود از خدا باید خواست دردى که از او بود دوا باید خواست ناخواسته گرچه مىدهد خواسته را حاجتبه تضرع و دعا باید خواست (۱)
دعا در کلام خداوند
یکى از نامهاى قرآن مجید، ذکر است و به عبارتى تمام قرآن نیایش است اما از آن میان متجاوز از صد آیه به شیوه دعا نازل شده و بندگان را به نیایش و اخلاص دعوت مىکند از جمله:
۰۱ «واذا سئلک عبادى عنى فانى قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لى و لیؤمنوا بى لعلهم یرشدون» (۲) و هنگامى که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند ، بگو من نزدیکم دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا مىخواند پاسخ مىگویم سپس آنها دعوت مرا بپذیرند و سپس ایمان بیاورند باشد که راه راست را بیابند و به مقصد رسند.
در این آیه کوتاه خداوند هفت مرتبه به ذات پاک خود و هفت مرتبه به بندگان اشاره فرموده است، و به این وسیله نهایت پیوستگى و قرب و ارتباط و محبت خود را نسبتبه انسان مجسم ساخته است (۳).
۰۲ « فادعوالله مخلصین له الدین» (۴) خدا را بخوانید در حالى که دین خود را براى او خالص کردهاید.
۰۳ «وقال ربکم ادعونى استجب لکم…» (۵) پرورگار شما گفته است مرا بخوانید تا دعاى شما را اجابت کنم…
از این آیه شریفه نکاتى چند استنباط مىشود که عبارتند از: الف) دعا کردن محبوب الهى و مطلوب اوست. ب) بعد از دعا وعده اجابت داده شده است ولى مىدانیم که این وعده مشروط است (در صورتى اجابت مىشود که شرایط لازم را داشته باشد). ج) دعا نوعى عبادت است چرا که در ذیل آیه واژه عبادت بر آن اطلاق شده است.
۰۴ «قل مایعبؤا بکم ربى لولا دعاؤکم فقد کذبتم فسوف یکون لزاما» (۶) بگو پروردگار براى شما ارجى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد (شما آیات خدا و پیامبران را) تکذیب کردید. این آیه آخرین آیه سوره فرقان و در حقیقت نتیجه تمام سوره است.
گرچه از دعا در این جا معانى متعدد استنباط مىشود ولى ریشه همه معانى به یک اصل بازمىگردد، مفهوم آیه چنین است: آنچه به شما ارزش و بها مىدهد همان توجه به پروردگار است.
تشویق به دعا
حمادبن عیسى مىگوید: «شنیدم از حضرت صادق علیهالسلام که مىفرمود: «دعا کن و مگو کار از کار گذشته است زیرا دعا همان عبادت است» و خداى عزوجل مىفرماید: «آنان که از عبادت من تکبر ورزند زود است که سرافکنده به دوزخ درآیند. (۷)
مجلسى (رحمت الله علیه) مىگوید: مقصود این است که چنانچه در پیش گفته شد دعا به خودى خود عبادت است زیرا در این آیه، آن را عبادت دانسته و خداى تعالى به آن فرمان داده است. پس بر فرض که به اجابت نیز نرسد، به خاطر اطاعت امر او باید انجام شود، مانند سایر عبادات و ترک آن موجب خوارى و کوچکى است، و در وعده خویش تخلف نورزد و این مطلب با تقدیر هم منافات ندارد، زیرا دعا نیز مقدر است و فایدهاى که بر آن مترتب شود، مقدر گردیده است. (۸)
امام صادق علیهالسلام فرمود: «امیرالمؤمنین مىفرماید: محبوبترین کارها در روى زمین براى خداى عزوجل دعاست و بهترین عبادت پرهیزگارى و پارسایى است و امیرالمؤمنین مردى بود که خود بسیار دعا مىکرد».
پیامبران که اسوههاى بشریتند، از آدم تا خاتمعلیهالسلام همواره با نیایش و دعا به خالق خویش تقرب مىجستند و به هنگام شداید با سلاح دعا استقامت مىورزیدند و بدان وسیله به خدا توسل مىجستند. قرآن مجید درباره نوح علیهالسلام مىفرماید: «فدعا ربه انى مغلوب فانتصر ففتحنا ابواب السماء… (۹) او پروردگارش را خواند: من مغلوب شدهام، انتقام بکش و ما نیز درهاى آسمان را روى او گشودیم. و مىگوید: چون یونس علیهالسلام در شدت ظلمات گرفتار آمد خدا را خواند و دعایش مستجاب شد. (۱۰) همچنین از قول زکریا و ایوبعلیهمالسلام و از پیامبران اولوالعزم و قافلهسالار رسولان حضرت ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله نیایشهاى بسیارى آورده است.
فضیلت دعا
قال رسول الله صلى الله علیه وآله «ما من شىء اکرم على الله تعالى من الدعاء» (۱۱) نبىاکرم صلى الله علیه وآله فرمود: هیچ چیز نزد خدا از دعا گرامىتر نیست.
از امام باقر علیهالسلام پرسیدند: کثره القرائه افضل او کثره الدعاء؟ آیا تلاوت زیاد قرآن افضل است یا بسیار دعا نمودن؟ فرمود: «کثره الدعاء افضل» (۱۲) بسیار دعا کردن افضل است.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «هر کس از فضل و احسان الهى درخواست نکند فقیر و بیچاره مىشود».
قال النبى صلى الله علیه وآله: «لا یرد القضاء الا الدعاء» قضاى الهى را جز دعا برنمىگرداند.»
قال رسول الله صلى الله علیه وآله: الدعاء سلاح المؤمن وعمود الدین و نور السموات والارض.» رسول خدا فرمود: دعا اسلحه مؤمن و عمود دین و روشنى بخش آسمانها و زمین است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «محبوبترین اعمال روى زمین در نزد خداى متعال دعاست».
عن ابى عبدالله و ابى جعفر علیهمالسلام قال: «والله ما یلح عبد على الله الا استجاب له».
از امام پنجم و ششم نقل شده که فرمودند: «بخدا قسم هیچ بندهاى به درگاه حق الحاح نکند مگر آن که خداوند جوابش دهد».
در حدیثى از پیامبر گرامى صلى الله علیه وآله آمده است: «الدعاء هوالعباده» (۱۳) دعا خود عبادت است.
در حدیث دیگرى از امام صادقعلیهالسلام نقل شده است که یکى از یارانش پرسید: «ما تقول فى رجلین دخلا المسجد جمیعا کان احدهما اکثر صلاه والآخر دعاء فایهما افضل؟ قال کل حسن». کدام یک از دو نفر که هر دو با هم وارد مسجد شدند یکى نماز بیشترى بجا آورد، و دیگرى دعاى بیشتر کرد از دیگرى برتر است؟ فرمود: هر دو خوبند. سؤال کننده باز پرسید: «قد علمت، ولیکن ایهما افضل؟» مىدانم هر دو خوبند ولى کدام خوبتر است؟ امام علیهالسلام فرمود: «اکثرهما دعاء ، اما تسمع قول الله تعالى: ادعونى استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنم داخرین». آن کس که دعا مىکند، افضل است مگر سخن خداوند متعال را نشنیدهاى که مىفرماید: مرا بخوانید تا (دعاى) شما را اجابت کنم…
سپس افزود: «هى العباده الکبرى» (۱۴) دعا عبادت بزرگ است.
در حدیث دیگرى از امام باقرعلیهالسلام نقل شده است که در جواب این سؤال که کدام عبادت افضل است؟ فرمود: «ما من شىء افضل عندالله من ان یسئل و یطلب مما عنده، و ما احد ابغض الى الله عزوجل ممن یستکبر عن عبادته ولایسئل ما عنده» (۱۵) چیزى نزد خدا افضل از این نیست که از او تقاضا کنند و از آن چه نزد اوست، بخواهند و هیچ کس مبغوضتر و منفورتر نیست نزد خداوند از کسانى که از عبادت او تکبر مىورزند و از مواهب او درخواست نمىکنند. و نیز امیرالمؤمنین مىفرماید: «دعا کلید نجات و گنجینههاى رستگارى است، و بهترین دعا، آن است که از سینههاى پاک و دلى پرهیزگار برآید و وسیله نجات در مناجات است و خلوص به اخلاص آید و چون فزع و بیتابى سختشود مفرع و پناهگاه خداست».
و نیز مىفرماید: «امیرالمؤمنین مىفرمود: دعا سپر مؤمن است».
حضرت رضا علیهالسلام همیشه به اصحاب خود مىفرمود: «بر شما باد به اسلحه پیغمبران». عرض شد: اسلحه پیغمبران چیست؟ فرمود: «دعا». (۱۶)
دعا بلا و قضا را دفع مىکند
عمربن یزید گوید: «از حضرت ابىالحسن امام کاظم علیهالسلام شنیدم که مىفرمود: همانا دعا برمىگرداند آنچه را که مقدر شده و آنچه را مقدر نشده است; عرض کردم مقدر شده را دانستم، مقدر نشده کدام است؟ فرمود: «دعا جلوى تقدیر را مىگیرد».
حضرت صادق فرمود: «دعا برمىگرداند قضایى را که از آسمان نازل گردیده و بسختى ابرام شده و محکم گردیده است. امام صادق علیهالسلام فرمود: «الدعاء انفذ من السنان» دعا از نیزه برندهتر است و نیز به علاء بن کامل فرمود: «علیک بالدعاء فانه شفاء من کل داء» بر تو باد به دعا، همانا دعا درمان هر دردى است.
حضرت رضا مىفرماید: على بن الحسین علیهالسلام فرمود: «همانا بلا و دعا تا روز قیامت با هم رفاقت مىکنند و همراهند و همانا دعا برمىگرداند بلایى را که به سختى ابرام شده است».
حضرت صادق علیهالسلام فرمود: خداى عزوجل هر آینه دفع مىکند به وسیله دعا آنچه را که مىداند اگر براى آن دعا شود، اجابت خواهد شد. و اگر نبود که بنده بر این دعا موفق شود، به او بلایى مىرسد بالاتر که او را از روى زمین بردارد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «الدعاء مفاتیح النجاح و مقالید الفلاح» دعا کلید نجات و گنجینه رستگارى است. و نیز فرمود: «الدعا ترس المؤمن» دعا سپر مؤمن است. (۱۷)
آیا دعا با قضا و قدر منافات دارد؟
آنها که حقیقت و روح دعا و اثرات تربیتى و روانى آن را نشناختهاند ، ایرادهاى مختلفى به مساله دعا کرده و احیانا در این زمینه بحثهایى مطرح شده است; از قبیل این که دعا منافى با اعتقاد به قضا و قدر است! با قبول این که هر چیزى با قضا و قدر الهى تعیین شده است اثر دعا چه مىتواند باشد؟! و گاهى مىگویند: اصولا آیا دعا کردن فضولى در کار خدا نیست؟! خدا هر چه را مصلحتبداند انجام مىدهد او مصالح ما را بهتر مىداند پس چرا ما از او چیزى بخواهیم؟ و بعضىها پا را فراتر از اینها گذاشته مىگویند: دعا عامل تخدیر است، چرا که مردم را بجاى فعالیت و کوشش و استفاده از وسایل پیشرفت و پیروزى به سراغ دعا مىفرستد و به آنها تعلیم مىدهد که به جاى همه این تلاشها دعا کنند!
براستى آنهایى که چنین ایرادهایى را مطرح مىکنند از آثار روانى، اجتماعى، تربیتى و معنوى دعا و نیایش غافلند; ما در ضمن این مقاله به پارهاى از این آثار اشاره خواهیم کرد.
دعا و حکمت بالغه الهى
از جمله ایرادها و اشکالاتى که بر دعا کردهاند آن است که با اعتقاد به این که خداوند حکیم است و کارها را بر وفق مصلحت انجام مىدهد، دعا یا مخالف مصلحت است و یا موافق آن; اگر موافق حکمت است نه ما باید از خدا خلاف حکمت را بخواهیم و نه خداوند چنین دعایى را مستجاب مىکند، مگر ممکن است در این عالم که طبق مشیتحکیمانه بارى تعالى جریان مىیابد، امرى برخلاف حکمت و مصلحت واقع شود؟!
2- دعا و مقام رضا: بعضى گفتهاند، دعا با مقام رضا و تسلیم و این که انسان به آنچه از جانب خدا مىرسد راضى و خشنود باشد، ناسازگار است! این بحثها و سؤالها سابقه زیادى دارد، همه این سؤال از این جا پیدا شده که گمان کردهاند خود دعا بیرون از حوزه قضا و قدر الهى و خارج از حکمت الهى است در صورتى که دعا و استجابت دعا نیز جزئى از قضا و قدر الهى است و احیانا جلوى قضا و قدرهایى را مىگیرد و به همین دلیل نه منافى رضاى به قضا است و نه حکمت الهى. (۱۸)
پیامبران با دعا به مقصود مىرسیدند
این مطلب نمونههاى فراوانى دارد و موارد زیادى در قرآن مجید آمده است از جمله: اجابت دعاى حضرت زکریا علیهالسلام در امر مهم خارقالعاده، پس از آگاهى حضرت از رسیدن میوه براى حضرت مریم در زمستان در حالى که خود و همسرش به دوران پیرى رسیده بودند از خدا فرزند مىخواستند، پروردگار مهربان در نتیجه دعاى زکریا حضرت یحیى را به او کرامت فرمود». (۱۹)
روحانیت دعا
دعا انسان را به معرفتخدا که برترین سرمایهها است دعوت مىکند و باعث مىشود که خود را نیازمند او ببیند و در برابرش خضوع کند و از مرکب غرور که سرچشمه انواع بدبختیهاست فرود آید و از سوى دیگر همه نعمتها را از او ببیند و به او عشق ورزد و رابطه عاطفى او از این طریق با ساحت مقدس الهى محکمتر گردد. از طرفى چون خود را نیازمند او و مرهون نعمتهاى او مىبیند، موظف به اطاعت از خواست او مىشود. دعا به انسان اعتماد به نفس مىبخشد و وى را از ناامیدى دور مىکند و به تلاش و کوشش بیشتر وامىدارد.
براستى وقتى انسان توجه خود را یکسره معطوف به درگاه الهى مىکند و روى به ساحت مقدس او مىآورد همچون آیینهاى که در برابر تابش آفتاب قرار گیرد انوار فیوضات الهى را به تناسب استعداد و آمادگى خود دریافت مىکند و آثار آن را منعکس مىگرداند، هر اندازه دل از تیرگیها و آلودگیها منزه و به صفا و پاکى نزدیکتر باشد به همان اندازه قدرت دریافت انوار ازلى معبود در او افزونتر مىشود. آثار روحى و معنوى توجه به خدا به تناسب شدت و ضعف تفکر و توجه متفاوت است که گاهى در مراتب عالى همراه با جاذبه خاصى صورت مىپذیرد که در تعالیم اسلامى از آن تعبیر به نور دلها شده است. امیرالمؤمنین على علیهالسلام مىفرماید: «علیک بذکر الله فانه نور القلوب». (۲۰)
قطع نظر از پاداش و اجر مترتب بر دعا و جدا از اثر استجابتى که متضمن آن است، دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگ شود و روح انسان به اهتزاز درآید، روحانیتى متعالى خواهد داشت. آن وقت انسان درک مىکند که در سایر اوقات چه امور بىارزشى او را به خود مشغول مىداشته و او را آزار مىداده، و تا چه اندازه اسیر حقارتها بوده است. براستى انسان وقتى که از غیر خدا چیزى مىخواهد، احساس مذلت مىکند و هنگامى که تنها از خدا مىخواهد احساس عزت مىکند. لهذا دعا، هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه. بهترین لذاید در نظر اولیاى خدا لذت دعا و نیایش با خدا بود همه خواهشها و آرزوهاى دل خود را با محبوب حقیقى در میان مىگذاشتند و بیش از آنچه که به مطلوبهاى خود اهمیت مىدادند، به خود، طلب و راز و نیاز در نظر آنان اهمیت داشت و هیچگونه احساس خستگى و ملالت نمىکردند (۲۱).
دعا و انقطاع
آنها که لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشیدهاند، هیچ لذتى را بر این لذت مقدم نمىدارند، این است که گفتهاند:
تو گر لذت ترک بدانى دگر هیچ لذت، تو لذت ندانى
از اینرو حضرت سجاد علیهالسلام مىگوید: «واستغفرک من کل لذه بغیر لذه ذکرک» خدایا از هر لذتى جز لذت ذکر تو طلب مغفرت مىکنم». (۲۲)
راهى از دل به خدا
هر کس از دل خود به خدا راه دارد، شخصى از صادق آل البیت علیهمالسلام پرسید: چه دلیلى بر وجود خدا هست؟ فرمود: «آیا تا کنون سوار کشتى شدهاى؟» عرض کرد: بلى. فرمود: «آیا اتفاق افتاده که کشتى دچار طوفان شود و در شرف غرق شدن باشد و امید تو از همه جا بریده شود؟» گفت: بلى. چنین اتفاقى افتاده است. فرمود: آیا دلت در آن وقت متوجه به جایى بود و پناهى مىجست و از یک نقطهاى خواهش مىکرد که تو را نجات دهد؟ عرض کرد: بلى. فرمود: همان خدا است.
آرى امام صادق علیهالسلام خداوند را از راه دل او به او شناساند. «وفى انفسکم افلا تبصرون». (۲۳)
شرایط پیش از دعا
۰۱ شناختخدا و اخلاص به او، خداى متعال مىفرماید: «فادعو الله مخلصین له الدین» (۲۴) خدا را در حالى که عقیده و دین خود را براى او خالص کردید بخوانید».
۰۲ یقین به اجابت. پیامبر اسلام مىفرماید: «خدا را نیایش کنید و یقین به اجابت داشته باشید». (۲۵)
۰۳ باید از نظر ظاهر و معنى پاکیزه باشد. «خداوند توجه کنندگان و پاکیزگان را بسیار دوست دارد». (۲۶) البته کسى را که خدا دوست دارد دعایش را اجابت مىکند.
۰۴ ترک محرمات و عمل به اوامر الهى. چنان که در قرآن مجید آمده است: «شما به پیمانى که با من بستید وفادار باشید تا من هم به پیمان خویش عمل کنم». (۲۷)
از جمله وعدههاى خدا اجابت دعوات استبنابر این شرط وفاى به این وعده، وفا کردن بندگان اوست. حضرت صادق مىفرماید: هر گاه بندهاى خدا را به نیت درستى بخواند و دلش براى خدا خالص شده باشد پس از آن که به پیمانهاى خدا وفا کرده دعایش مستجاب مىشود و هر گاه بندهاى خدا را بدون نیت و اخلاص بخواند دعایش مستجاب نمىشود. آیا خدا نفرموده استبه عهد من وفا کنید، تا من هم به عهدى که با شما کردهام وفا کنم؟ پس کسى که به عهد خدا وفا کند به وعدهاى که به او داده شده وفا مىشود. (۲۸)
۰۵ – صدقه دادن ، رفتن به مسجد و استعمال عطر:
حضرت امام صادقعلیهالسلام مىفرماید: پدرم گاهى که حاجتى داشت وقت زوال آفتاب را انتخاب مىکرد و قبلا صدقه مىداد و عطر مىزد و به مسجد مىرفت و تا آنجا که خدا مىخواست دعا مىکرد و حاجتخود را از خدا مىخواست. (۲۹)
۰۶ درخواست حقیقى و از صمیم دل ، پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: خداى تعالى دوست دارد که بنده نیازمند، صمیمانه عرض حاجت کند و در پیشگاه او زارى نماید.
گفت پیغمبر که چون کوبى درى عاقبت زان در برون آید سرى چون نشینى بر سر کوى کسى عاقبتبینى تو هم روى کسى چون ز چاهى مىکنى هر روز خاک عاقبت اندر رسى در آب پاک (۳۰)
در حدیث آمده است: وانه لیس باب یکثر فرعه الا یوشک ان یفتح. (۳۱) درى نیست که زیاد کوبیده شود مگر عاقبت گشوده گردد.
پي نوشت :
۱- بیست گفتار، ۱/۲۲۱.
۲- بقره /۱۸۶.
۳- تفسیر نمونه، ۱/۶۳۸.
۴- مؤمن /۱۴.
۵- مؤمن /۶۰.
۶- فرقان /۷۷.
۷- مؤمن /۶۰.
۸- اصول کافى، ترجمه رسولى، ۴/۲۱۴، ۲۱۱.
۹- قمر /۱۰ ، ۱۱.
۱۰- انبیاء /۸۷.
۱۱- مکارم اخلاق، تالیف رضىالدین ابىنصر، ترجمه سید ابراهیم میرباقى، صص۷-۵.
۱۲- تفسیر صافى، ذیل آیه۷۷ سوره فرقان.
۱۳- مجمع البیان، ۸/۵۲۸.
۱۴- همان، ص۵۲۹.
۱۵- کافى، ج۲، باب فضل الدعا، ص ۳۳۸.
۱۶- اصول کافى (مترجم)، ۲/۲۱۴.
۱۷- همان، ج۴، صص ۲۱۴-۲۱۷-۲۱۹.
۱۸- بیست گفتار، استاد شهید مطهرى، چاپ ششم، ص۲۳۶-۲۳۵، چاپ پنجم، ص۲۹۷.
۱۹- آئین درود و سلام و صلوات، از حسن مظفرى معارف، ص۲۳۳.
۲۰- غررالحکم.
۲۱- بیست گفتار، چاپ ششم، ص۲۲۷.
۲۲- مناجات الذاکرین.
۲۳- بیست گفتار، چاپ پنجم، ص۲۸۷.
۲۴- مؤمن /۱۴.
۲۵- وسایل الشیعه، ۴/۱۱۰۵.
۲۶- بقره /۲۲۲.
۲۷- بقره /۴۰.
۲۸- اصول کافى (مترجم)، ۴/۲۶۷.
۲۹- وسایل الشیعه، ۴/۱۱۱۶.
۳۰- مثنوى مولوى.
۳۱- عدهالداعى، ص۱۴۳.
/س