سعید بن زید بن عمرو بن نفیل عبدالعزّی بن ریاح بن عبدالله،[1] قرشی،[2] عدوی،[3] ابو الاعور[4] یکی از صحابهی خاص رسول خدا(ص) و از نخستین کسانی است که به حضرتشان ایمان آورد.[5]
نسب زید
گزارش شده است که پدر وی(زید)، قبل از ظهور اسلام به دنبال دین حق بود،[6] و از پرستش بتها و مجسمههای سنگی کراهت داشت و مخالفت خود را در عمل نشان میداد؛[7] بعدها سعید بن زید از رسول اکرم(ص) پرسید: شما از وضعیت زندگی پدرم اطلاع دارید. او اگر زمان شما را درک کرده بود، به شما ایمان میآورد. اکنون آیا برای او طلب مغفرت کنم؟! فرمود: آری، برای او آمرزش بخواه و سپس فرمود: او در روز قیامت به تنهایی مانند امّتی خواهد آمد. او در جستوجوی دین حق بود و در اینراه درگذشت.[8]
نام مادر وی فاطمه دختر بعجة بن ملیح خزاعیه بود.[9]
اسلام زید
سعید، مردی بلند قامت، گندمگون و پر مو[10] و از اولین کسانی بود که اسلام آورد. وی قبل از ورود مسلمانان به خانهی ارقم بن ابی ارقم ایمان آورده بود.[11] او را یکی از «عشره مبشره» میدانند که به بهشت بشارت داده شدهاند.[12]
گفته میشود سعید در اسلام آوردن عمر بن خطاب نقش مؤثری داشت.[13]
همسر و فرزندان
سعید بن زید چندین همسر و فرزندان فراوانی داشت[14] که برخی از آنها در دوران حیات پدرشان و بدون اینکه نسلی از آنها باقی بماند از دنیا رفتند:
1. «عبدالرحمن اکبر» از مادری به نام «رمله دختر خطاب بن نفیل».
4-2. «زید»، «عبدالله اکبر» و «عاتکه» از مادری به نام «جلیسه دختر سوید بن صامت».
8-5. «عبدالرحمن اصغر»، «عمر اصغر» ، «ام موسی» و «ام حسن» از مادری به نام «امامه دختر دجیج».
18-9. «محمد»، «ابراهیم اصغر»، «عبدالله اصغر»، «ام حبیب کبری»، «ام حسن صغری»، «ام زید کبری»، «ام سلمه»، «ام حبیب صغری»، «ام سعید کبری» و «ام زید» از مادری به نام «حزمه دختر قیس بن خالد».
20-19. «عمرو اصغر» و «اسود» از مادری به نام «ام اسود» از قبیله بنی تغلب.
22-21. «عمرو اکبر» و «طلحه زجله» از مادری به نام «ضمخ دختر اصبغ».
24-23. «ابراهیم اکبر» و «حفصه» از «دختر قربه» از بنی تغلب.
27-25. «خالد»، «ام خالد» و «ام نعمان» از مادر کنیزی به نام «ام خالد».
- «ام زید صغری» از مادری به نام «ام بشیر دختر ابومسعود انصاری».
32-29. «عائشه»، «زینب»، «ام عبد حولاء» و «ام صالح» از مادری کنیز.[15]
هجرت
سعید از اولین کسانی بود که به مدینه هجرت کرد[16] و در آنجا در خانهی «رفاعة بن عبد منذر» برادر «ابو لبابه» وارد شد.[17]
عقد اخوت
در جریان عقد اخوت، گزارشهای گوناگونی در مورد فردی که توسط پیامبر اکرم(ص) به عنوان برادر سعید معرفی شد، وجود دارد:
طلحه بن عبیدالله،[18] ابی بن کعب،[19] رافع بن مالک زرقی[20] و یا سعد بن ابی وقاص.[21]
جهاد
سعید در تمام جنگهای مهم پیامبر(ص) به جز جنگ بدر حضور داشت؛ علت عدم حضور وی در این جنگ نیز مأموریتی بود که پیامبر(ص) او را به همراه طلحه برای جستوجو در مورد حرکت کاروان قریش داده بود.[22] با این وجود پیامبر(ص) بخشی از غنائم جنگ بدر را برای وی و طلحه کنار گذاشت.[23]
برخی سیرهنویسان، نام دیگر «سریه کرز بن جابر فهری» را «سریه سعید بن زید» دانستهاند.[24]
نقل روایت
وی حدود 48 روایت از پیامبر(ص) نقل کرد و[25] افرادی؛ مانند عبدالله بن عمر، ابوالطّفیل، عمرو بن حریث، زرّ بن حبیش، حمید بن عبدالرحمن، قیس بن ابو حازم، و عروة بن زبیر از وی روایت نقل کردند.[26]
دوران خلفا
سعید بن زید بعد از وفات پیامبر(ص) مانند بسیاری از دیگر مسلمانان با ابوبکر بیعت کرد.[27] بر اساس برخی گزارشها وی نسبت به کسانی که از بیعت با ابوبکر سرباز زدند، نگاه خوبی نداشت و وقتی از وی پرسیدند: آیا کسی با ابوبکر مخالفت کرد؟ گفت نه، مگر بعضی از انصار که مرتد و یا نزدیک ارتداد بودند و خدا آنها را نجات داد! مهاجران نیز بدون آنکه دعوتشان کنند با او بیعت کردند.[28]
البته گزارشهای تاریخی معتبر نشانگر آن است که برخی مهاجران – دست کم در ابتدای کار – از بیعت با ابابکر سرباز زدند.
به هر حال، خلیفهی دوم نیز به سعید اعتماد زیادی داشت، به گونهای که قصد داشت او را در میان اعضای شش نفره شوری قرار دهد؛ اما به سبب خویشاوندی که با وی داشت از این کار منصرف شد.[29]
بعد از مرگ عمر، وی به همراه عبدالله بن عمر، عثمان بن عفان و عبدالرحمن بن عوف وارد قبر شده و وی را دفن کردند.[30]
سعید هنگام رأیگیری در شورای خلافت برای جانشینی عمر، میل داشت که عبدالرحمان بن عوف به خلافت برسد.[31]
با این وجود، وی بعد از قتل عثمان به همراه صحابه دیگر با امام علی(ع) بیعت کرد.[32]
وفات
سعید بن زید در سال 50 یا 51 هجری،[33] در سن 78 سالگی،[34] یا 73 سالگی،[35] در منطقهی عقیق از دنیا رفت.[36] پیکر وی را به مدینه انتقال دادند. سعد بن ابی وقاص،[37] سعد بن مالک،[38] عبدالله بن عمر[39] وی را غسل دادند و در مدینه به خاک سپردند.[40]
البته گزارشی نیز وجود دارد که سعید در کوفه و در زمان خلافت معاویه بن أبی سفیان از دنیا رفت و مغیرة بن شعبه که از طرف معاویه در آن هنگام استاندار کوفه بود بر او نماز گزارد.[41]
.[1] ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 2، ص 614، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[4]. همان، ص 614 – 615.
[5]. همان، ج 2، ص 615.
[6]. منهاج سراج، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، تحقیق، عبد الحی حبیبی، ج 1، ص 91، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، 1363ش.
[7]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 3، ص 290، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[8]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 200، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق.
[10]. ابن قتیبه، المعارف، تحقیق، ثروت عکاشة، ص 246، قاهره، هیئت مصری عامة، چاپ دوم، 1992م.
[11]. صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 11، ص 317، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق.
[12]. الاستیعاب، ج 2، ص 615؛ «بررسی روایت «بشارت بهشت به ده نفر از صحابه پیامبر اسلام(ص)»»، 38389.
[13]. همان.
[14]. طبقات ناصری، ج 1، ص 91.
[15]. الطبقات الکبری، ج 3، ص 292.
[16]. الاستیعاب، ج 2، ص 615.
[17]. الطبقات الکبری، ج 3، ص 292.
[18]. ابن سید الناس، عیون الاثر، ج 1، ص 230، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1414ق.
[19]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، ج 2، ص 423، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[20]. الطبقات الکبری، ج 3، ص 292.
[21]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 2، ص 185، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[22]. ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 5، ص 247، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق.
[23]. الاستیعاب، ج 2، ص 615.
[24]. سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 6، ص 155؛ «سریهی کرز بن جابر فهری»، 80982.
[25]. طبقات ناصری، ج 1، ص 91.
[26]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 4، ص 222، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق.
[27]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 3، ص 207، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[28]. همان.
[29]. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 160، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بیتا.
[30]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 676، بیروت، دار الفکر، بیروت، 1409ق.
[31]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 4، ص 232.
[32]. سبط بن جوزی، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 60، قم، منشورات الشریف الرضی، چاپ اول، 1418ق.
[33]. الطبقات الکبری، ج 3، ص 294.
[34]. طبقات ناصری، ج 1، ص 91.
[35]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 3، ص 88، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[36]. الطبقات الکبری، ج 3، ص 294.
[37]. المنتظم، ج 5، ص 247.
[38]. الطبقات الکبری، ج 3، ص 293.
[39]. همان.
[40]. المنتظم، ج 5، ص 247.
[41]. الطبقات الکبری، ج 3، ص 294.