از نگاه آموزههای دینی، رعایت حد اعتدال در دوستیها ضروری به نظر میرسد؛ یعنی باید حد و مرز دوستی رعایت شود، تا برای آینده انسان خطر آفرین نباشد و یا او را به زحمت نیاندازد. چه در آگاه کردن دوست به اسرار، چه در رفت و آمدهای بیش از اندازه، چه از توقّعات نابجا و …
در همین راستا امام علی(ع) در مقام آسیبشناسی رفاقتها به نکتهای در این زمینه اشاره میفرماید:
«شَرُّ أَصْدِقَائِک مَنْ تَتَکلَّفُ لَه»؛[1] بدترین دوستان تو کسی است که برای ادامه ارتباط با او خود را به زحمت و تکلّف بیاندازى.
«شَرُّ إِخْوَانِکَ مَنْ أَحْوَجَکَ إِلَى مُدَارَاةٍ وَ أَلْجَأَکَ إِلَى اعْتِذَار» بدترین برادران تو کسی است که تو را به رفتار ساختگی محتاج ساخته و به شیوهای رفتار کند که مجبور شوی تا معذرتخواهی بکنی![2]
و…
معنای این روایات آن است که یک دوست خوب باید بیتکلّف و خودمانی باشد، به گونهای که اگر به عنوان نمونه به خانه شما آمد و از همان مختصر چیزی که در خانه بود از او پذیرایی کردی، نزد او و پیش خودت شرمنده نباشی و اگر وامی از شما خواست و نداشتی، نتوانی بدون تکلّف به او بگویی و …
بر این اساس، اگر فردی که برای ادامه دوستی به او نیازمندی، و این نیاز موجب میشود که خود را به دردسر بیاندازی و به زحمت بیفتی، براساس تعالیم دینی دوست خوب محسوب نمیشود.[3]
البته تمام اینها بدان معنا نیست که نباید برای دوستان هیچ کاری کرد و هیچ قدمی برداشت، بلکه مهم آن است که دوستت آنگونه باشد که در دارایی و نداری، در توانمندی و ضعف، در سلامت و بیماری و … با او هیچ رودربایستی نداشته و بدون هیچ تکلفی و به سادگی همواره بتوانی وضعیت فعلی خود را با روابط دوستانهای که دارید منطبق نمایی.
از اینرو بدیهی است که «تکلّف» را نباید به معنای «زحمت» گرفت و این از وظایف دوستان است که در مشکلات یاور هم باشند و برای یکدیگر تلاش کرده و متحمّل زحماتی شوند. آنچه رفیق را نارفیق میسازد، «رودربایستی» و مجبور شدن به «رفتار تصنّعی» در برابر او است.
[1]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 419، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.
[2]. همان، ص 418.
[3]. «ویژگی های دوست خوب»، 13888؛ «تأثیرات دوست بد»، 54836؛ «حد و مرز دوستیها در اسلام»، 71982.