خانه » همه » مذهبی » بدون هيچ گونه طرفداري از اديان مختلف لطفا جواب بدهيد، من مي خواهم به آيين زرتشت رو بيارم، ولي نمي توانم نماز و روزه ام را ترك كنم و همينطور به امامان عرب هم احترام مي گذارم. اگر نمازم را به فارسي بخوانم و روزه بگيرم كه البته مغاير دين زرتشت است، ايرادي ندارد؟

بدون هيچ گونه طرفداري از اديان مختلف لطفا جواب بدهيد، من مي خواهم به آيين زرتشت رو بيارم، ولي نمي توانم نماز و روزه ام را ترك كنم و همينطور به امامان عرب هم احترام مي گذارم. اگر نمازم را به فارسي بخوانم و روزه بگيرم كه البته مغاير دين زرتشت است، ايرادي ندارد؟

پذيرش دين و آيين يك سرگرمي و امر دل بخواهي نيست تا بر اساس آن هر ديني را كه انسان بخواهد بپذيرد يا آن را ترك كند و به همين دليل تغيير دين نيز با اين معيارها امر معقول و عقلائي نمي تواند باشد و انسان به خاطر اين كه داراي عقل هدايت گر است، از حكم عقل و عقلاء متابعت مي كند و بر خلاف آن قدم بر نمي دارد.
توضيح اين مطلب اين است كه داشتن دين، آيين و مذهب، مانند داشتن خانه، ماشين، و سائر وسائل زندگي نيست، تا انسان آن را به ميل و سليقه خود بسازد، بلكه پذيرش دين، فلسفه و علت خاص خودش را دارد. به ديگر سخن انسان براي اينكه بتواند در اين دنيا زندگي كند به خانه و لباس و وسائل ضروري زندگي نيازمند است و هر نوع از آن وسايل را كه بخواهد مي تواند انتخاب كند. امّا اين كه مي خواهد دين داشته باشد علت و فلسفه آن چيزي نيست كه در داشتن خانه و ساير ما يحتاج زندگي مطرح است، بلكه فلسفه و علت غايي آن برتر از اين امور است. يعني كسي كه ديني را انتخاب مي كند و به آن متدين مي شود، براي اين هدف است كه با ايمان به تعاليم و اصول اعتقادي آن و با عمل به دستورات آن نجات يافته ورستگار شود و از خرافات و اموري كه هيچ پايه و اساس عقلي و عقلايي ندارد خود را رهانيده و تسليم حق و واقعيات شود.
ثانيا پذيرش و انتخاب دين بايد بر طبق دلايل و براهين عقلي صورت بگيرد يعني يک انسان عاقل و رشيد بعد از اين که در خانواده خود هر ديني را از کودکي و نوجواني پذيرفته، بايد بعد از رشد علمي و عقلي درمورد تعاليم و آموزه هاي آن تحقيق نموده و با علم و يقين حقانيت يا بطلان آنها را به دست آورد و از صورت کورکورانه و تقليدوار خود را بيرون آورده و به ديني که به حقانيت آن علم و يقين پيدا مي کند، ايمان بياورد.
ثالثا يک انسان عاقل و عالم اين توانايي را دارد که از مقايسه آموزه هاي اديان مختلف، به ديني دسترسي پيدا کند که داراي برنامه هاي زندگي در ابعاد مختلف بوده و ازامور معنوي معقول در جهت جلب سعادت اخروي سخن گفته و در اين امور کامل تر و بدون عيب و نقص از ساير اديان باشد و بعد از اين، تشخيص عقل انساني خود به خود او را وادار به تسليم و پذيرش اين دين خواهد نمود مگر اين که از حکم عقل تمرد نموده و تسليم هوا و هوس نفساني خود باشد.
حالا بعد از اين مقدمه سوال مي شود که شما که در خانواده مسلمان به دنيا آمده ايد و در اين خانواده بزرگ شده ايد و از بدو تکليف مسلمان بوده ايد، بعد از رشد عقلي و علمي تا چه اندازه اي درباره اسلام و تعاليم آن تحقيق نموده و نسبت به آموزه هاي معنوي و غير معنوي آن اطلاعات به دست آورده ايد؟ اگر واقعا از باب به دست آوردن راه حق و اجتناب از راه باطل و غير معقول در ابعاد مختلف، در باره آموزه ها و تعاليم اسلامي تحقيق نموده ايد چه چيزي باعث شده که شما را از دين اسلام رو گردان کرده و به دين زرتشت علاقه مند نموده است.
و از طرف ديگر چه چيزي در دين زرتشت از روي تحقيق علمي و حق گرايانه شما را به خود جذب نموده که براي آن دين اسلام را ترک گفته و وارد اين دين مي شويد.
به عبارت کلي تر چه عيب و نقصي را در اسلام ديده ايد که آن را رها مي کنيد و از آن طرف چه مزيت و کمال را در دين زرتشت يافته ايد که به آن گرايش پيدا کرده ايد؟
اگر در مورد هيچ طرف، مطالعه و تحقيقي نداشته واطلاع کافي از آموزه ها و تعاليم اسلام و زرتشت نداريد، روي آوري شما به دين زرتشت هيچ گونه اساس عقلي، علمي و عقلايي ندارد و انسان عاقل برخلاف اين امور قدم بر نمي دارد.
اما اين که شما حالا به هر علتي به دين زرتشت تمايل پيدا کرده ايد. چرا نمي تواني نماز و روزه را ترک کني؟ و چرا به اماماني که شما آنان را امامان عرب تلقي نموده ايد، احترام مي گذاريد؟
از طرف ديگر در مسئله حقانيت يا بطلان دين، مسئله زبان و قوم و نژاد کمترين نقشي ندارد دين يا حق است و يا باطل حالا مي خواهد در هر منطقه جغرافيايي باشد و از ميان هر قوم و زباني برخاسته باشد. و لذا امروز غير عرب که شامل اقوام مختلف مي شود بيشتر از عرب اند که به دين اسلام که پيامبر و امامان آن از منطقه عرب زبان براي هدايت بشر برانگيخته شده اند، ايمان دارند و براي آن فداکاري و خدمت بسيار نموده اند.
بنابراين فارسي زبان و ساير غير عرب ها نمي توانند با اين بهانه که چون پيامبر دين اسلام، عرب بوده و يا کتاب آن به زبان عربي است، از اسلام روي گردان شده و هر کدام به جستجوي ديني باشد که از نژاد يا زبان خودشان برخاسته باشد.
اما اين که شما مي خواهيد از يک طرف دين زرتشت را بپذيريد و از طرف ديگر نماز را به فارسي بخوانيد معناي آن اين است که شما نه دين زرتشت را پذيرفته ايد و نه دين اسلام را، زيرا نمازي که در دين اسلام تشريع شده است، در دين زرتشت کمترين جايگاهي ندارد و کسي که زرتشتي مي شود بايد به تعاليم و دستورات آن پاي بند باشد. و نيز روزه اي که از واجبات عملي دين اسلام است از نظر دين زرتشت اعتباري ندارد. پس چگونه ممکن است کسي هم زرتشتي باشد و هم به احکام اسلام عمل کند!
و باز در عين حالي که تذکر داده مي شود خواندان نماز به زبان غير عربي در دين اسلام صحيح نبوده و موجب سقوط تکليف نمي گردد، يک زرتشتي نبايد صحت و عدم صحت اعمال خود را از مرجع اسلامي جويا شود، زيرا مرجع اسلامي حکم آن را بر مباني دين اسلام پاسخ مي گويد.
بنابراين اگر واقعا مي خواهيد زرتشتي شويد و يا اگر واقعا مي خواهيد راه حق و رستگاري را دريابيد، بهتر بلکه لازم است که در مورد اديان تحقيق داشته باشيد و بدون هيچ گونه پيش فرض و طرفداري نژادي، زباني و منطقه اي، از ميان آنها ديني را که به حقانيت آن علم و يقين پيدا نموده، انتخاب کرده و تا پاي جان از آن دفاع کنيد.
ولي بهتر است تحقيق را از کتاب مقدس زرتشتيان يعني اوستا و بخش ونديداد آغاز کنيد در آنجا احکام زنان را مطالعه کنيد از ديدگاه زرتشتيان زن بعد از دوره حيض و هم چنين بعد از سقط بچه بايد چند جام گميز يعني ادرار و شاش گاو نر آميخته با خاکستر را بخورد تا پاک شود اسلام براي طهارت چنين زني حکم به غسل مي کند و زرتشت براي طهارت چنين زني حکم مي کند که شاش گاو نر بخورد. و همين گونه هست در ساير احکام.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ جهان بيني اسلامي، مرتضي مطهري.
2ـ خاتميت، مرتضي مطهري.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد