شعارعمدتا، بيان عاطفي حركت اجتماعي است و به دليل داشتن رنگ عاطفي از قدرت برانگيختن بالايي برخوردار مي باشد به همين دليل شعارهاي سياسي – اجتماعي نوعي همدلي و همدردي به دنبال خود مي آورند.
وقتي كه مبارزه اجتماعي آغاز گرديد، نهضت ناچار است خود را به شكلي مطلوب معرفي نمايد و برنامه خود را براي تغييرات فراگير عرضه نمايد. و تظاهر كنندگان بايستي وحدت عقايد خود را به نوعي نشان دهند شعار سياسي – اجتماعي داراي سابقه تاريخي بسيار زيادي است، از دوران هاي دور در پيكارها، وقتي دو لشكر با يكديگر روبرو مي شدند، سعي مي كردند با فرياد و هلهله روحيه طرف مقابل را تضعيف و روح حركت دسته جمعي را در ميان افراد خودي افزايش دهند. در جنگ هاي تن به تن نيز خواندن رجز و توصيف دلاوري و سلحشوري خود و بيان ضعف و زبوني طرف مقابل از جمله حربه هاي رواني جنگ بوده است
در جنگ هاي صدر اسلام نيز خواندن رجزهاي حماسي رايج بود. مسلمانان در جنگ ها با شعار «الله اكبر» وارد ميدان رزم مي شدند،و اين فرياد تكبير گاهي چنان در دل دشمنان اثر مي كرد كه منجر به عقب نشيني آنان مي گرديد. در ميدان نبرد با هر پيروزي بانك تكبير مسلمانان بلند مي شد. پيامبر اسلام نيز علاوه بر بحث و تحليل علل بعثت خود، گاهي در مسجد حضور مي يافت و با شعارهاي توحيدي ديگرن را متوجه حركت خود مي نمود.
در ساير نهضت هاي مذهبي، ملي و ميهني نيز طلايه داران انقلاب اجتماعي – سياسي از شعار دهندگان بودند. كه نمونه هاي آن در طول تاريخ به وفور يافت مي شود.
ويژگي هاي شعارهاي اجتماعي – سياسي:
شعار اجتماعي بايد در تعقيب اهداف مشخصي باشد پيوستگي بين شعارها و هدف ها نهضت باعث مي شود كه شعارها از انحراف و كجروي دور بماند و نهضت به سمت هدف هاي خود حركت نمايد. اگر مقصود از شعار معرفي نهضت باشد، بايد مشخص كننده سه عنصر اساسي نهضت باشد:
1. نظام رهبري و رهبر: با بيان نام رهبران اجتماعي مي توان توجه را به سوي آنان متمركز كرد. حمل عكس رهبر يا رهبران از معمولي ترين روش ها است. زيرا مشخص كردن رهبر نهضت از ضروري ترين جنبه هاي جنبش اجتماعي است.
2. راه نجات: ايدئولوژي ها بايد قادر باشند وضعيت مورد اعتراض مردم را تغيير دهند. اگر راه نجات از وضعيت نامطلوب،نامشخص باشد، راه آينده گنگ و مبهم خواهد بود.
3. بيان اختلافات: شعارها بايد منعكس كننده اختلافات اساسي و بنيادي نهضت با وضع موجود باشند، و با بيان آرمان ها و اهداف آينده، دشمنان نهضت را معرفي نمايند.
بنيادهاي اصلي قيام اسلامي:
الف) وحدت: از ويژگي هاي بارز انقلاب اسلامي وحدت بالاي گروه هاي گوناگون شركت كننده در آن است. امام نيز به عنوان رهبر قيام هوشيارانه بر مسأله وحدت پاي مي فشرد و تفرقه را موجب تباهي مي دانست.
شدت تأكيد ايشان منجر به وحدت در ميان سران جنبش و انتقال آن به لايه هاي پايين جامعه شد، به گونه اي كه در شعارهاي مردمي تجلي يافت. بر اساس اين شعارها، تنها ضامن آزادي، اتحاد در مقابل رژيم پهلوي بود … برخي شعارها از اقشار مختلف مردم درخواست پيوستن به نهضت را مي كرد،مانند:
1. اتحاد، اتحاد حافظ آزادي است. اختلاف، اختلاف اعاده بردگي است.
2. اتحاد ضامن پيروزي ماست، تشكّل كليد پيروزي ماست. اتحاد، همبستگي، مقاومت.
3. پيروزي انقلاب با اتحاد و وحدت. تفرقه، تفرقه سلاح دشمن ماست. تفرقه، تفرقه سلاح شاه خائن. دانشجو، محصل، معلم پيوندتان مبارك. روحاني، دانشجو پيوندتان مبارك. درد ما درد شماست، مردم به ما ملحق شويد. دين ما دين شماست، مردم به ما ملحق شويد.
4. براي حفظ قرآن مردم به ما ملحق شويد، اتحاد، اتحاد اي دانشجو، ما با هم متحد مي شويم تا بر كنيم ريشه استبداد را. اتحاد، اتحاد اي كارگر ما با هم متحد مي شويم تا بر كنيم ريشه استعمار را.
ب) رهبري: شعارهايي كه موضوع آنها رهبري قيام بود، عمدتاً بر چند محور بود:
تأكيد بر رهبري و مرجعيت امام، حمايت از برنامه هاي رهبري، درخواست هاي مردم از نظام حاكم در مورد امام:
الله اكبر خميني رهبر، الله الله، نصر من الله، رهبر روح الله. اربعين حسيني است، پيروزي از خميني است. بيا خميني وطن انقلاب است. نقشه مخالفين تو بر آب است، ارتش ما ارتش ملي شده، گوش به فرمان خميني شده.
ج) حكومت اسلامي: شعارهاي بسياري به طور صريح به برقراري حكومت اسلامي و نفي سلطنت مطلقه اشاره مي کردند. برخي از شعارها، مشروعيت حكومت منصوب به شاه را در مقابل مشروعيت منصوب به امام زير سؤال مي بردند: خلق بپا مي كند جمهوري اسلامي، خلق بپا مي كند حكومت مردمي، ما مي خواهيم تمامي جمهوري اسلامي، جمهوري اسلامي آري، حكومت خودكامان هرگز، به سلطه جويان شرق و غرب فروش خاك ايران هرگز. يك مملكت يك دولت، آنهم به رأي ملت.
د) استقلال: نظر به ماهيت وابسته رژيم پهلوي به قدرت هاي خارجي، بخشي از شعارها با اشاره به اين مسئله از امتيازات وسيع بيگانگان در تصميم گيري هاي داخلي ابراز نارضايتي مي كردند.
استقلال، استقلال، نتيجه انقلاب. استقلال، آزادي، قانون اساسي. استقلال، آزادي، برايش مي جنگيم. استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي. جمهوري اسلامي تنها ره نجات است، سلطنت پهلوي دشمن آب و خاك است. شاه ايران كند نوكري اجنبي، لعنت بر اين حكومت پهلوي، مرگ بر پهلوي، نوكر اجنبي، نفت را كي برد؟ آمريكا، گاز را كي برد؟ شوروي، پولش را كي خورد؟ پهلوي. مرگ به پهلوي.
و) آزادي: يكي از موضوعات مهم ديگر آزادي بود، يعني رهايي از سلطنت استبدادي، و حق حاكميّت بر سرنوشت خويش، برخي از شعارها با الگوگيري ضمن يادآوري نهضت امام حسين ـ عليه السّلام ـ مردم را دعوت به پيروي از رهبر آزادگان جهان، براي كسب آزادي كرده گاهي نيز در فضاي آزادي به ياد شهدا، از تلاش آنان براي كسب آزادي تجليل مي كردند.مانند: آزادي فرهنگ ماست، خاموش ماندن ننگ ماست. آزادي، آزادي، اين است شعار ملي. مكتب خميني، مكتب آزادگي است، هدف از نهضتش رهايي از بردگي است. آزادي نهايي، جمهوري اسلامي. يا مرگ يا آزادي، يا مرگ يا رهايي، اين نداي آزادي است جاي شهدا خالي، اين طلوع آزادي است جاي شهدا خالي است.
ي) عدالت: يكي از خواسته هاي انقلابيون توزيع عادلانه ثروت هاي ملي بين مردم بود. مردم به انحاء مختلف نفرت خود را از غارت بيت المال و چپاول اقتصادي كشور به وسيله بيگانگان و عوامل داخلي آنها اعلام مي كردند و در مقابل حمايت خود را از طبقات محروم جامعه نظير كارگران و كشاورزان كه در نتيجه سياست هاي غلط اقتصادي بيشترين ضرر را متقبل شده بودند، اعلام مي نمودند. رژيم شاهنشاهي سر منشأ فساد است، جمهوري اسلامي مركز عدل و داد است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. فرهنگ شعارهاي انقلاب اسلامي، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول، 1379.
2. همگام با شعارها در انقلاب اسلامي، انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، چاپ اول.