خانه » همه » مذهبی » برخی از صفات اخلاقی امام حسین علیه السلام

برخی از صفات اخلاقی امام حسین علیه السلام

برخی از صفات اخلاقی امام حسین علیه السلام

در روایات و تاریخ اسلام صفات و ویژگی‌های بسیاری برای امام حسین (علیه السلام) شمرده شده، از جمله این صفات شجاعت، غیرت، بخشش، رقت قلب است.در این مقاله سعی شده تا به برخی از این صفات و ویژگی‌ها پرداخته شود.

f2cc86db 6509 42a7 8107 2774f9c1fb4c - برخی از صفات اخلاقی امام حسین علیه السلام

ویژگی‌هاى بزرگ اخلاقى اباعبدالله

۱ – روزى یک اعرابى نزد امام حسین آمد و عرض کرد: اى فرزندرسول خداصلى‌ الله‌ علیه‌ و آله من پرداخت دیه ‏اى کامل را ضمانت کرده ‏ام امّا از اداى آن ‏ناتوانم. با خود گفتم که از بزرگوارترین مردم، آن را تقاضا مى‏ کنم و از خاندان رسول اللَّه کسى را بزرگوارتر و بخشنده‏ تر نیافتم.

پس امام حسین به وى فرمود: «اى برادر عرب از تو سه پرسش مى‏کنم ‏اگر یکى از آنها را پاسخ گفتى ثلث آن دیه را به تو مى‏ دهم و اگر دو پرسش ‏را جواب دادى دو ثلث آن را به تو مى‏ پردازم و اگر هر سه پرسش را پاسخ‏ گفتى تمام مالى را که مى ‏خواهى به تو مى ‏دهم.»

اعرابى عرض کرد: آیا کسى مانند تو که اهل علم و شرف است از چون‏ منى مى ‏خواهد بپرسد؟

حضرت فرمود: «آرى. از جدّم رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌وآلهشنیدم که مى‏فرمود.معروف به اندازه معرفت است.»

اعرابى عرض کرد: آنچه مى‏خواهى بپرس اگر پاسخ دادم (که هیچ)و گرنه جواب آنها را از تو فرا خواهم گرفت. و لا قوة الا باللَّه.

امام علیه السلام پرسید: برترین اعمال چیست؟

اعرابى گفت: ایمان به خدا.

حضرت سؤال کرد: راه رهایى از نیستى و نابودى چیست؟

اعراى گفت: اعتماد به خداوند.

امام حسین پرسید: زینت دهنده انسان چیست؟

اعرابى گفت: علم همراه با حلم.

امام پرسید: اگر این نشد؟

اعرابى گفت: مال همراه با مروّت.

حضرت پرسید: اگر این نشد؟

اعرابى گفت: فقر همراه با صبر.

حضرت پرسید: اگر این نشد؟

اعرابى گفت: در این صورت صاعقه‏اى از آسمان بر او فرود آید و بسوزاندش که او سزاوار آن است.

آن‏حضرت براى ترغیب مردم به جود و سخاوت این اشعار رامى‏ خواند: – چون دنیا به تو بخشید تو نیز همه آن را پیش از آنکه از بین برود، بر مردم ببخش

آنگاه امام حسین ‏علیه السلام خندید و کیسه‏اى که در آن هزار دینار بود، به او داد و انگشترى خود را که نگین آن به دویست درهم مى‏ ارزید، بدو بخشید و فرمود: اى اعرابى این طلا را به طلبکارانت بده و انگشترى رابه مصرف خود برسان.

اعرابى تمام آنها را گرفت و گفت: خدا داناتر است که رسالتش را در کجا نهد.(۱)

۲ – انس بن مالک گوید: پیش امام حسین‏ علیه السلام بودم که کنیز آن‏حضرت‏ داخل شد و در حالى که دسته‏اى گل براى آن‏ حضرت آورده بود، به وى‏ سلام داد.

امام به او فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم.

عرض کردم: او به شما با دسته‏اى گل سلام کرد. این امر براى آن کنیز چندان مهم نبود که آزادش کردى؟!

فرمود: خداوند ما را چنین ادب آموخته است. او فرمود: چون به‏شما تحیّت فرستادند شما نیز تحیّتى بهتر از آن یا همانند آن بفرستید.بهتر از تحیّت این زن، آزاد کردنش بود.(۲)
 

یاور ضعیفان‏

این صفت در حقیقت به مثابه شاخه‏اى از صفات پسندیده بخشش ‏و کرم آن‏حضرت است. زیرا هر گاه نفس به بلنداى صفات پاک و والابرسد نسبت به دیگران مهر مى‏ ورزد همچنان که ابر بر زمین و خورشید بردیگر ستارگان مهربانى و محبّت مى‏ بخشد.

۱ – پس از ماجراى عاشورا، بر شانه آن‏ حضرت زخمى عمیق مشاهده‏ کردند. به نظر مى ‏رسید که این زخم در اثر ضربت چند شمشیر بر شانه ‏آن‏ حضرت پیدا شده است. کسانى که این زخم را دیدند دریافتند که این، زخمى عادى نیست. از امام سجاد علیه السلام در این باره پرسش کردند. آن‏حضرت ‏پاسخ داد: این زخم در اثر حمل توبره ‏اى بود که حسین ‏علیه السلام آن را بردوش مى‏ گرفت و به منزل بیوه زنان و یتیمان و بیچارگان مى‏ برد.(۳)

2 – آن ‏حضرت براى ترغیب مردم به جود و سخاوت این اشعار رامى‏ خواند:

– چون دنیا به تو بخشید تو نیز همه آن را پیش از آنکه از بین برود، بر مردم ببخش.

– پس بخشش، نابود کننده آن نعمت هاى رسیده نیست و بخل نمى ‏تواند آن نعمتهاى از دست رفته را نگاه دارد.

در حقیقت او پیش از آنکه گوینده خصال نیک باشد، عامل بدان هابود. داستان زیر از همین ویژگى امام حسین‏ علیه السلام حکایت مى‏کند.
 

شجاعت و دلاورى‏

ما شیعیان بر این باوریم که ائمه معصوم ‏علیهم السلام به قلّه همه کمالات ‏انسانى رسیده و در رسیدن به هر کمالى از همگان گوى سبقت ربوده بودند.امّا شرایط خاصّ‏ اجتماعى که هر یک از ائمه‏ علیهم السلام در آن به سر مى‏ برده ‏اند، موجب مى‏شده تا صفتى مخصوص به همان اوضاع و شرایط در آن نمود بیشترى پیدا کند.

بنابر این مى ‏توان گفت که هر کدام از آنان صفتى متفاوت ‏از دیگرى داشته ‏اند. صفت برجسته امام حسین ‏علیه السلام، که وى را از دیگر ائمه متمایز ساخته، همانا شجاعت و دلاورى آن‏حضرت است.

هر گاه انسان واقعه کربلا را با آن صحنه‏ هاى شگفت انگیز به خاطرمى‏ آورد صحنه‏هایى که در آنها خون با اشک و بردبارى با مروّت و همدلى‏با فداکارى آمیخته بود، چهره قهرمان یکى از دلیر مردان این میدان یعنى‏ حسین بن على‏ علیه السلام در شکوهمندترین و درخشانترین شکل خود نمایان‏ مى‏ شود به گونه‏ اى که اگر از توانایی‌هاى جنگى آن ‏حضرت که آن را دست به‏ دست و سینه به سینه از پدران خویش به ارث برده بود آگاهى نداشتیم و یا آنکه در این باره مدارک و اسناد قطعى تاریخى در دست نداشتیم و اگر براین باور و اعتقاد نبودیم که رهبران معنوى مى‏ بایست آیت خلقت ‏و معجزه خداوند باشند، چه بسا در بسیارى از حقایق ثابتى که عقل و اندیشه و ضمیر ما در برابر آنها سر تعظیم فرود آورده، گرفتار گمان‏ و تردید مى‏ شدیم.

امام حسین ‏علیه السلام در واقعه عاشورا در هر مناسبتى به میدان نبرد گام‏ مى‏ نهاد و در میان تاخت و تاز اسبان براى یافتن جسد صحابى یا هاشمى‏ که شهید شده بود به جستجوى مى ‏پرداخت. و چه بسا تا رسیدن بر سر جسد یاران خود درگیری‌هاى بس خونین میان او و دشمنانش در مى ‏گرفت..

هر یک از این درگیری‌ها و نبردها، خود یورشى بى همتا و دشوار محسوب مى‏ شد. مصیبت، خود از نیروى انسان و اراده او مى‏ کاهد. گرسنگى وتشنگى او را فرسوده و ضعیف مى‏ کند و توان او را کاهش مى‏ دهدو گرماى شدید خود عامل دیگرى است که تلاش بیشترى از وى مى‏ طلبد.

شکیبایى آن است که انسان در سخت ترین شرایط بر اعصاب خود مسلّط باشد. بى‏گمان امام در روز عاشورا در دشوارترین وسخت‏ ترین ‏حالتى بوده که انسان در برابر ظلم و ستم پایدارى کرده است. امّا با این ‏همه آن‏ حضرت شکیبایى ورزید، آن گونه که حتّى فرشتگان آسمانى از مقاومت دلیرانه و قدرت اراده و عزم پولادین وى به شگفت آمدند.

تمام این موارد، در روز عاشورا براى امام حسین به وجود آمده بود. امّابا این حال او نیم زرهى در برکرده بود و با یورش‌هاى شجاعانه خویش بردشمن درنده خوى مى‏ تاخت. همچون صاعقه ‏اى بود که چون فرود مى ‏آمد،دلاوران سپاه دشمن را مانند برگ درخت، در اطراف خود به خاک‏ و خون مى‏ نشاند.

یکى از کسانى که در صحنه عاشورا حضور داشت، مى‏ گفت: هیچ کس را دلیرتر از حسین ندیدم. چون یورش مى‏ آورد، دشمنان‏ مانند حیوان ضعیفى که از پیش روى شیر مى ‏گریزد، از مقابل او مى‏ گریختند. بعلاوه اینکه فصیح ‏تر از ایشان کسى وجود نداشت.

عقاد در این باره مى‏ نویسد: در میان نوع انسان هیچ کس دلدارتر ازحسین ‏علیه السلام در روز عاشورا یافت نمى ‏شود.(۴)
 

بردبار حکیم

۱ – شکیبایى آن است که انسان در سخت ترین شرایط بر اعصاب خود مسلّط باشد. بى‏گمان امام در روز عاشورا در دشوارترین وسخت ‏ترین ‏حالتى بوده که انسان در برابر ظلم و ستم پایدارى کرده است. امّا با این ‏همه آن‏حضرت شکیبایى ورزید، آن گونه که حتّى فرشتگان آسمانى از مقاومت دلیرانه و قدرت اراده و عزم پولادین وى به شگفت آمدند.

۲ – یکى از خادمان آن‏حضرت مرتکب عملى شد که بر وى مجازات‏ لازم بود. امام دستور داد او را حد بزنند. خادم گفت: مولاى من(وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ )(و آنهایى که خشم و غضب خود فرو نشانند) امام ‏فرمود: رهایش کنید. خادم گفت: (وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ) (و از بدى مردم‏ در گذرند) امام فرمود: از تو گذشتم.

خادم گفت: (وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ)(و خداوند نیکوکاران را دوست مى ‏دارد) امام فرمود: تو در راه خدا آزادى و دو برابر مبلغى که پیش از این به تو مى‏ دادم، به تو خواهم داد.(۵)
 
پی نوشت ها
۱ – اعیان الشیعه – سیّد محسن امین، ص‏۴۰ – ۲۹.
۲ – أبو الشهداء – عباس محمود عقّاد.
۳ – اعیان الشیعة، ج‏۴، ص‏۱۳۲.
۴ – أبو الشهداء – عباس محمود عقّاد، ص‏۴۶.
۵ – الفصول المهمّة، ص‏۱۵۹.

منبع: سایت عصر شیعه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد