خانه » همه » مذهبی » بررسي حديث « عهد پيامبر با عثمان »!

بررسي حديث « عهد پيامبر با عثمان »!

بررسي حديث « عهد پيامبر با عثمان »!

اين حديث را ابن ماجه درباره فضايل عثمان آورده است. وى در سنن خود مى نويسد:
محمد بن عبداللّه بن نمير و على بن محمد، از وكيع، از اسماعيل بن ابوخالد، از قيس بن ابوحازم نقل مى كند كه عايشه گفت:

0046191 - بررسي حديث « عهد پيامبر با عثمان »!
0046191 - بررسي حديث « عهد پيامبر با عثمان »!

 

نويسنده: آيت الله سيدعلي حسيني ميلاني

 


اين حديث را ابن ماجه درباره فضايل عثمان آورده است. وى در سنن خود مى نويسد:
محمد بن عبداللّه بن نمير و على بن محمد، از وكيع، از اسماعيل بن ابوخالد، از قيس بن ابوحازم نقل مى كند كه عايشه گفت:
رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در هنگام بيمارى خود فرمود: دوست دارم يكى از اصحابم كنار من باشد.
گفتيم: اى رسول خدا! ابوبكر را به نزدتان بخوانيم؟
پيامبر صلى اللّه عليه وآله سكوت كرد.
گفتيم: عمر را به نزدتان بخوانيم؟
پيامبر صلى اللّه عليه وآله سكوت كرد.
گفتيم: عثمان را به نزدتان بخوانيم؟
پيامبر صلى اللّه عليه وآله فرمود: آرى.
ما عثمان را صدا زديم و آمد و با رسول خدا صلى اللّه عليه وآله خلوت كرد. پيامبر صلى اللّه عليه وآله با او سخن مى گفت و چهره عثمان تغيير مى كرد.
قيس مى گويد: ابوسهله غلام عثمان به من گفت: عثمان بن عفّان در يوم الدار گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله با من عهدى نمود و من به سوى آن عهد حركت مى كنم.
على بن محمّد اين حديث را با اين تفاوت آورده است كه عثمان گفت: و من بر آن عهد، صبر مى كنم.
قيس مى گويد: اين اعتقاد، وجود داشت كه اين عهد، همان روز كشته شدن عثمان است.(1)
حاكم نيشابورى اين روايت را به سند خود از اسماعيل بن ابوخالد، از قيس ابن ابوحازم، از ابوسهله ( غلام عثمان)، از عايشه نقل كرده است… .
حاكم در ادامه مى گويد: سند اين حديث، صحيح است؛ اما مسلم و بخارى آن را نقل نكرده اند.(2)

بررسى و نقد حديث

يكى از راويان اين سند قيس ابن ابوحازم است. راوى شناسان درباره قيس سخنان متفاوتى دارند.
ذهبى و ابن حجر سخنى را از يعقوب بن شيبه سدوسى درباره وى نقل كرده اند. ابن حجر در ميزان الاعتدال اين گونه مى نويسد:
اصحاب ما در مورد قيس سخن گفته اند. برخى او را گرانقدر و بزرگ دانسته اند و احاديث منقول از او را جزء صحيح ترين سندها دانسته اند؛ اما برخى به او حمله كرده و گفته اند:
قيس احاديث ناشناخته اى را روايت كرده است.
كسانى كه به تعريف و تمجيد قيس پرداخته اند، اين احاديث را ناشناخته فرض نكرده اند؛ بلكه آن ها را در زمره احاديث عجيب، قرار داده اند. برخى ديگر نيز مكتب قيس را مورد حمله قرار داده اند و گفته اند: او به على عليه السلام مى تاخت.
آن چه از قيس مشهور است اين است كه او عثمان را بر على عليه السلام مقدّم مى داشت. از اين رو بسيارى از كوفيان پيشين از او حديث نقل نكرده اند.(3)
جلال الدين سيوطى نيز درباره او سخن گفته است. وى در تدريب الراوى در ضمن مطلب سودمندى مى نويسد:
در اين جا مى خواهم به ذكر افرادى بپردازم كه به بدعت متّهم شده اند و بخارى و مسلم يا يكى از اين دو، به نقل حديث از آن ها پرداخته اند.
آن گاه سيوطى قيس بن ابوحازم را جزء كسانى مى داند كه به دشمنى با على عليه السلام متّهم شده اند.(4)

پي نوشت ها :

1- سنن ابن ماجه: 1 / 129 و 130، باب فى فضائل أصحاب رسول اللّه، حديث 113.
2- المستدرك على الصحيحين: 3 / 106، كتاب معرفة الصحابه، حديث 4543.
3- ميزان الاعتدال: 5 / 476، تهذيب التهذيب: 8 / 336.
4- تدريب الراوى: 1 / 278 و 279.

منبع مقاله :
آيت الله حسيني ميلاني، سيد علي؛ (1390)، احاديث ساختگي، قم: انتشارات حقايق، چاپ سوم

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد