بررسی امام زاده های کردستان با محوریت و مشاهده میدانی امامزاده های سنندج
منبع:راسخون
در این پژوهش به واکاوی نقش امام زادگان و بقاع متبرکه در استان کردستان با تاکید و مشاهده میدانی، بقاع امامزاده های موجود در شهر سنندج پرداخته می شود. این امامزاده ها شامل بقعه ی هاجره خاتون، پیر عمر و پیر محمد و… می باشد. و با توجه به روایات و شجره ای که برجای مانده منسوب به امامان شیعه (ع) می باشند.
واژه های کلیدی: کردستان، تسنن، کردها، شافعی، امام زاده، سنندج.
مقدمه
با ورود اسلام به ایران، نواحی کردنشین نیز همچون سایر نواحی ایران به تدریج به دین اسلام روی آوردند. مردم این ناحیه از ایران مسلمان و شافعی مذهب هستند.
در بررسی اشعار امام شافعی متوجه این نکته می شویم که وی ارادت خاصی به اهل بیت پیامبر (ص) داشت. همین دیدگاه وی بر روی عقاید مردم کردستان ایران تاثیر بسیاری داشت، به طوری که تاثیر آن را در برخورد و عقاید مردم کرد زبان این ناحیه با امامزاده های مدفون در این مناطق می توان مشاهده کرد.
در این پژوهش با بررسی امامزاده های کردستان متوجه این امر می شویم که بیشتر امامزاده های کردستان نسب مشکوکی دارند و نمی توان به طور قطع نسب آن ها را به اهل بیت منسوب دانست. در واقع می توان گفت این بقاع مربوط به افراد عارف و صوفی و از دو طریقت صوفیانه موجود در کردستان (قادریه و نقشبندیه) نشات می گرفتند.
تنها می توان سه مورد از امامزاده ها را با وجود شجره نامه آن ها نسبشان را به اهل بیت پیامبر (ص) متصل کرد. که هر سه در شهرستان سنندج مدفون بودند. لذا محوریت پژوهش بر این ناحیه قرار داده شد. سنندج دومین شهر بزرگ کرد نشین و بیست و سومین شهر بزرگ ایران و مرکز استان کردستان در غرب ایران می باشد.
با مشاهده ی میدانی این امامزاده ها و بررسی دیدگاه مردم و توجه به شجره نامه و کتیبه ی منصوبه در این بقاع و آثار موجود در میراث فرهنگی و کتابخانه های به واکاوی و بررسی این اماکن متبرکه پرداخته می شود.
خاستگاه کردها در ایران
بررسی مسائل جغرافیایی یک کشور از این جهت اهمیت دارد که دیدی همه جانبه در رابطه با مکان و مسائل مربوط به آنچه از لحاظ طبیعی و چه از منظر انسانی ارائه می دهد.
ناحیه ای که امروزه کردستان نامیده می شود، تا قرن هفتم هجری، با اسامی مختلفی خوانده می شد. نام کردستان، در اواخر دوره ی سلجوقی به ولایت واقع در میان آذربایجان و خوزستان یعنی ولایت همدان، دینور و کرمانشاهان و شرق زاگرس و ولایت شهرزور و ولایت سنجار در مغرب این سلسله اطلاق می شد. زیرا بلاد مذکور در کلیه ی کتب جغرافیایی که تا قرن هفتم هجری تالیف گردیده است جزو بلاد جبال و جزیره یا دیاربکر ذکر شده است.(1)
مولف کتاب گزارشنامه شهرت عنوان کردستان به این ناحیه را از زمان سلجوقیان نمی داند. که « قبل از آن جایی به عنوان کردستان معروف نبوده است. اول کسی که اینجا را به نام کردستان نامید سنجر بن ملکشاه بوده است که این نواحی را به سلیمان شاه به عنوان مقاطعه واگذار نمود و این واقعه در سنوات 554 تا 556 ه.ق بوده است.»(2)
میرزا شکرالله سنندجی مولف کتاب تحفه ناصری، 18 بلوک کردستان سنه را نام می برد که از میان آن ها چهار بلوک را معتبر تر می داند:
1-اسفند آباد 2- ییلاق 3- حسین آباد 4- حسن آباد 5- امیر آباد 6- پلنگان 7- بیلاورات 8- کلاترزان 9- کره وز 10- ژاورود 11- هوباتو- سارال- قراتوره12- خورخوره 13- تیلکو 14-کرفتو 15- سقز 16- بانه 17- مریوان 18- اورامان تخت 19- اورامان لهون 20- جوانرود.(3)
واسیلیوا، کردستان اردلان را متشکل از هفت بلوک عنوان می کند:
1-جوانرود 2- اورامان 3- مریوان 4- بانه 5- سقز 6- اسفند آباد 7- حسن آباد، که هر بلوک هم به چند منطقه ی کوچکتر تقسیم می شد.(4)
کردستان ایران که اردلان و گروس محسوب می شود، واقع در غرب ایران و با حدود زیر مشخص می شود: «حدود طبیعی کردستان ایران فلات مرتفعی است، واقع در مغرب ایران که(5)»، «از طرف شمال آذربایجان باختری، از طرف خاور آذربایجان باختری و همدان، از طرف جنوب ارتفاعات- پرو- شاهو- دالاهو و از طرف باختر مرز عراق. این ناحیه مرکب از فلات مرتفع و کوهستان های بزرگ قابل توجه است (6)».
به طور کلی نویسندگان تاریخ کردستان، این ولایت را به سه بخش تقسیم می کنند:
1- کردستان مکری و گروس. 2- کردستان کرمانشاه. 3- کردستان سنه(سنندج).
اما با توجه به تقسیمات جغرافیای سیاسی، شیخ محمد مردوخ کردستانی، نویسنده تاریخ کرد و کردستان، کردستان ایران را به چهار بخش تقسیم می کند:
1-ولایت اردلان (سنه). 2- ولایت کرمانشاه. 3- ولایت لرستان. 4- ولایت مکریان (ساوجبلاغ).(7) که میر نشین اردلان یکی از مهم ترین این مناطق به شمار می آمد.
کردستان اردلان، تقریبا 25000 کیلومتر مربع مساحت دارد و 180 در 140 کیلومتر می باشد. اما چون معمولا بخش گروس نیز جزو کردستان محسوب می گردد. بنا براین باید 3000 کیلومتر مساحت بخش مزبور را نیز به آن افزود.(8)
تاریخ مردوخ، مساحت سطح کردستان اردلان را تقریبا 2250 فرسنگ مربع عنوان می کند. به جهت این که طول کردستان از بوکان مکری تا سرحد گرمسیر ذهاب 50 فرسنگ است از شمال به جنوب و عرضش از گریوه ی چقان متصل به خاک شهر زور تا کوه آلمرقلاغ همدان 45 فرسنگ و از مغرب به مشرق، ثلث وسعت خاک کردستان تقریبا جنگل و جبال، بقیه جلگه و اراضی است، در این محروسه تقریبا 1500 قریه و دهکده و یک شهر و دو قصبه موجود است.(9)
مفهوم امامزاده:
امامزاده، عنوان مقابر مربوط یا منسوب به اعقاب ائمه، که از رایج ترین ابنیه ی مذهبی مورد علاقه ی شیعیان است، و در بسیاری موارد فرق اسلامی دیگر ایران هم پاس حرمت آن ها را دارند و به زیارت آن ها می روند.
پس از رحلت امام رضا (ع) سادات علوی که به ایران رو آورده بودند، مورد آزار و قتل واقع گشتند. در نتیجه، تعدادی مقابر مربوط یا منسوب به آنان و به اعقاب ائمه ی اطهار در ایران به وجود آمد، و به سبب اعتقاد قلبی ایرانیان به ایشان و به جهت روحیات مخصوص مردم ایران، هرجا چنین قبری سراغ می رفت زیارتگاه مردم می گردید و به فراخور شان مدفون و چگونگی محل بقعه بارگاهی بر آن ساخته می شد. در دوره ی مغول قرون 7 و 8 هجری قمری چنین ابنیه ای بسیار ساخته شد. در دوره ی سلسله س صفوی نیز، یعنی قرون 10 و 12 ه.ق رونق فراوان یافت. تعداد امامزاده های ایران بیش از هزار بقعه می باشند.(10)
بررسی امامزاده های کردستان ایران با محوریت شهر سنندج:
ولایت سنه بخشی از کردستان می باشد، که از سمت مشرق متصل است به خاک همدان و از جانب جنوب به خاک کرمانشاه و از طرف مغرب به خاک سلیمانیه ی ترکیه یعنی شهر زور و از سمت شمال به خاک گروس و افشار و صائن قلعه ی آذربایجان می باشد. این قسمت را که سنه می گویند اردلان نیز می گویند به مناسبت این که مدت ها مقر حکمرانی طایفه ی اردلان بوده است. مرکز حاکم نشین آن شهر «سنه دژ» است، که آن را معرب کرده سنندج می گویند دژ یا دز در کردی و فرس قدیم به معنی قلعه می باشد. «سنه دژ» یعنی قلعه ی سنه یا پایتخت سنه می باشد. شهر سنه در دامنه ی شمالی کوه آبیدر واقع می باشدکه سلیمان خان اردلان در تاریخ 1046 ه.ق آن را آباد ساخته است.(11)
میر نشین اردلان، تنها خانواده ی حکومتگر ایرانی بودند که برای جلب رضایت حکومت مرکزی ایران در دوره ی صفویه و نزدیک شدن به حکومت مرکزی به مذهب تشیع در آمدند. در حالی که اکثریت مردم کردستان پیرو مذهب تسنن بودند، که می توانه گفت عامل درگیری مردم با حکومت اردلان همین بود. به نوعی این خاندان پایگاه اجتماعی خود را در میان مردم از دست دادند. در دروه ی قاجار، حکومت مرکزی می کوشید با اعمال نفوذ در مراتب جانشینی، حاکمان اردلان، این خاندان را به خود وابسته کند.(12)
پذیرش مذهب تشیع توسط حاکمان اردلان بیش از پیش موجب توجه به امامزاده های سنندج که مرکز حکومت کردستان بود، شد. بیشتر وقایعی که در رابطه با این امامزاده ها رخ داد در آثار تاریخی مربوط به دوره ی حاکمان اردلان می باشد. طایفه ی اردلان تنها طایفه ی غیر عشیره ای کرد بودند که به صورت مدنی و شهر نشینی زندگی می کردند. قطعا این امر در واگذاری قدرت از سوی حکومت مرکزی موثر بوده است. (13)
وضعیت دینی کردستان ایران:
مردم این ناحیه از ایران (کردستان) مسلمان اهل سنت و پیرو مذهب شافعی می باشند. محمد بن ادریس شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که به حب و دوستی اهل بیت (ع) مشهور است.
در بررسی نسب امام شافعی، پدرش ادریس نسبش به بنی هاشم و بنی امیه در عبد مناف به هم می رسد. که وی از فرزندان مطلب بن عبد مناف است، عبد مناف جد نهم او محسوب می شود. مادرش فاطمه دختر عبیدالله نسبش از طریق امام حسن (ع) یا امام حسین (ع) به حضرت علی(کرم الله وجهه) و فاطمه (سلام الله علیها) می رسد.
علاقه ی امام شافعی به اهل بیت پیامبر(ص) با توجه به این که خود را از به این نسل منسوب می دانست در آثار و اشعارش نمود پیدا کرده در ذیل می توان به نمونه ای از اشعار ایشان اشاره کرد:
یَا آلَ بَیتِ رَسولِ الله حُبُّکُمُ *** فَرضٌ مِنَ الله فی القُرآنِ أنزَلَهُ
کَفاکُم مِن عظیمِ القَدرِ أنّکُم *** مَن لَم یُصلِّ عَلَیکُم لَا صَلَاةَ لَهُ
ترجمه:
ای خاندان نبوت، محبت شما فرضی است که از جانب خداوند در قرآن آمده است.
همین در عظمت شأن شما کافی است، آنکس شما را در نماز درود نگفت، نمازی ندارد.(14) (نمازش درست نیست)
این اردات و علاقه ی امام شافعی پیشوای این مذهب تسنن موجب گرایش مردم کردستان به احترام و تقرب جستن به امامزاده های مدفون در این ناحیه شده است.
مهم ترین مراسم عزاداری در ایام محرم و عاشورا بود که توسط اهل تشیع در کردستان در منازل خود یا در حسینیه ها و تکایا عزاداری برگزار و همراه با روضه خوانی بود. رسوم عزاداری شبیه سایر شهرهای ایران بود که بیشتر در روستاهای اطراف قروه و بیجار برگزار می شد. و اهل تسنن در این ایام رسوم خاصی چون نذری دادن و رفتن به اماکن مقدس و امامزاده ها را داشتند که با دادن خیرات و صدقات در روزهای تاسوعا و عاشورا در امامزاده هایی چون امامزاده پیر عمر، امامزاده پیر محمد و هاجره خاتون محل تجمعشان بود.(15)
اهل تسنن نیز بیشتر در روزهای اعیاد بزرگ چون عید فطر و عید مبعث و معراج پیامبر (ص) در این امامزاده ها جمع می شدند. که در حال حاضر این رسوم تغییر کرده و بدین صورت نمی باشد و بیشتر در مساجد برگزار می شود.
در شهر سنندج هشت زیارتگاه مشهور وجود دارد که افراد متوفی در آن ها را چون اغلب از مشایخ و عرفای شهر سنندج یا نوادگان امام زین العابدین می دانند، به همین خاطر عنوان امامزاده بر بعضی از آن ها اطلاق نمی شود که به شرح زیر می باشد: 1- امامزاده پیر عمر 2- امامزاده پیر محمد 3- آرامگاه شیخ عبدالله خالصی دری طالبانی مشهور به شیخ عبدالله کوسه 4- شیخ سلام بزرگ خاندان سلامی 5- مقبره ی حاج شیخ محمد باقر غیاثی سنندجی « که 50 سال پیش روی تپه ی شرف الملک سنندج ساخته شده. این عارف به اواخر عصر قاجار تعلق دارد. بنای این بقعه دارای پلان مربع شکل و سقف گنبدی است در این مکان پنج شنبه و جمعه دعا خوانی و قرائت قرآن برگزار می شود. وی را از شاگردان شیخ محمود نودشه ای می دانند.»(16)
6- امامزاده پیر حبیب الله در چهار باغ سنندج 7- امامزاده عزیزالله در محله ی آقا زمان سنندج 8- امامزاده طاقه گه وره.(17) 9- امامزاده هاجره خاتون 10- بقعه ی شیخ نجم الدین نقشبندی در روستای امروله از شهرستان سنندج، که به یکی از مشاهیر طریقت نقشبندی تعلق دارد. این بنا دارای یک فضای مربع با ایوان ستون دار چوبی است که با سنگ و آجر ساخته شده است و از دوره ی قاجاریه بر جای مانده است. 12- بابای نقشبندی 13- مقبره ی پیر غریب 14- مقبره ی کانی دوشمع 15- مرقد سید هدایت الله. در اطراف شهر هم مرقد مراد انصاری است که در محلی به همین نام که به لهجه ی محلی «مراساری » می گویند، مرقد بابا سید ابراهیم، در روستای صلوات آباد در مسیر جاده سنندج به همدان که مورد احترام خاصی است. در قریه ی بیساران نیز شخصی مشهور بود بابه شیخ که در اصل نامش شیخ علی بوده است وی را برادر شیخ نعمت الله ولی که او را شاه نعمت الله می گویند، می دانند. هر دو این بزرگان پسر شیخ ذکریا هستند و از سادات حسنی می باشند و مردم منطقه برایشان احترام خاصی قائل هستند.(18)
در سایر شهرستان های کردستان نیز بقاع اماکن متبرکه ای موجود می باشد؛ ازجمله در شهرستان سقز مزار و مرقد شیخ یاسین که از اماکن متبرکه و مورد توجه مردم می باشد و در آبادی چاشه در 15 کیلومتری غرب سقز قرار دارد. مرحوم شیخ یاسین از همراهان و معاصرین حضرت شیخ حسن مولان آبادی بود و عصر حیاتشان اواخر صفویه و اویل زندیه بود. وی از مشایخ طریقه ی علویه ی قادریه بود.(19)
از دیگر زیارتگاه های سقز؛ مرقد ملا محمد در 5 کیلومتری شمال شرقی سقز، پیر غزایی، پیر میکائیل، پیر محمد، پیر شلالی، شخص کبود سوار، آرامگاه پیر ویس که وی را از صحابه پیامبر (ص) می دانند و آرامگاه امام در کوهی به همین نام در «سته ی سلطان»، مزار شیخ حسن در مولان آباد و شیخ ابراهیم در روستای بست و شیخ عبدالقادر در دوزخ دره و مزار مشایخ نقشبندی و قادری.(20)
از مکان های دیگر در سقز که به قدمگاه و نظرگاه شهرت دارند: چشمه ی امام علی در نزدیک روستای « سه لته گه لتوی » سقز که آن را قدمگاه حضرت علی می دانند، درخت روستای باشماق تیله کو که معتقدند محل عبادت و مناجات شیخ حسن مولان آباد بوده است و زیارتگاهی در آبادی کچل منگان بخش سر شیو.(21)
از امامزاده های دیگر استان می توان به بقعه ی پیر عکاشه در شهرستان کامیاران، مقبره ی پیرشالیار در هورامان «اورامان»، مقبره ی شیخ فاضل گروسی در بیجار و شیخ عباس کومایین در کامیاران نام برد. که هر یک از آن ها زوار خاصی دارند.
بعضی از این امامزاده ها و اماکن متبرکه که علاوه بر منابع، مورد مشاهده و بررسی میدانی نیز قرار گرفت به شرح ذیل می باشند:
1- بقعه امامزاده پیر عمر(ع):
این بقعه در شهر سنندج است و در آن پیر عمر نامی دفن شده است. در نسبت وی اختلاف است، بعضی می گویند، عمر پسر حضرت علی (ع) است و بعضی می گویند؛ پسر زید و عده ای می گویند پسر امام حسین است که طبق شجره ای که در این امامزاده قرار داشت، روایت آخر صحیح تر به نظر می رسد.
در سال 1040ه.ق سلیمان خان اردلان بر سر این بقعه گنبدی ساخت. حسنعلی خان پسر اعتمادالدوله آن را در سال 1116ه.ق خراب کرد و پس از آن خان پاشای بابان گنبدی بر آن ساخت و غلامشاه خان اردلان آن را توسعه داد و ده کانی شیرین و ده قوچاق(22) و مغاره را بر آن وقف کرد. در سال 1297ه.ق نیز میرزا صادق خان مستوفی باشی کردستان اعزازالملک آن را تعمیر کرد و چند حجره هم برای آن ساخت و به توسعه آن پرداخت.(23) در سال 1306ه.ق نیز ابراهیم خان نظام الدوله حکمران کردستان تعمیر دیگری از آن نموده و میان گنبد آن را هم آینه کاری کرده است.(24)
این بقعه در ضلع جنوبی خیابان امام خمینی سنندج، مجاور قلعه ی حکومتی (سنه دژ قدیم) قرار داشته است که امروزه سپاه پاسداران به جای آن قرار دارد، یعنی در قدیمی ترین محله ی شهر سنندج بارگاه و مدرسه ای قدیمی پیر عمر قرار دارد.(25)
این مجموعه شامل مقبره، مسجد، فضاهای مجاور و آرامگاه خانواده های مشاهیر و بزرگان سنندجی است. بنای اصلی مقبره همانطور که اشاره شد، در زمان سلیمان خان اردلان به سال 1046ه.ق برابر با 1015ه.ش( اختلاف تاریخ ساخت این بقعه در منابع مختلف 1040ه.ق و یا 1046ه.ق تصریح شده است) کامل شد و در دوره های بعد در زمان خان پاشای بابان میرزا صادق خان مستوفی باشی کردستان پسر مرحوم میرزا رضای وزیر، محمد ابراهیم خان نوری نظام الدوله ای و … توسعه یافت. بنای امامزاده از سه فضای گنبد دار تشکیل شده و دو قسمت آن به عنوان زیارتگاه و قسمت دیگر به عنوان مسجد مورد استفاده است.(26)
در سال 1132ه.ق خان پاشای بابان حاکم وقت کردستان گنبد و بارگاه را بازسازی نمود و حیاط و مدرسه و مسجد و یک مناره بلند در آن احداث می کند. سپس امان الله خان بزرگ والی در سال 1214ه.ق و غلامشاه خان امان الله خان ثانی در سال 1265ه.ق تغییراتی کلی در مجموعه ی مدرسه، مسجد، بارگاه و حیاط آن می دهد و مناره بزرگ برداشته می شود و در سال 1297ه.ق میرزا صادق خان پسر میرزا رضای وزیر تعمییرات کاملی در این مجموعه می دهد و به جز آیینه کاری سال 1306ه.ق و مرمت کاری سال 1417ه.ق تا به امروز این مجموعه به این شکل باقی مانده است. اوروسی های بزرگ به سبک هلالی گره چین و دو طاق بزرگ شکسته ی دوره ی قاجار، قابل توجه ترین بخش معماری سنتی مجموعه می باشد. در داخل حیاط چندین مقبره ی خانوادگی از جمله خانواده ی حبیبی و لاجوردی مشاهده می شود.(27)
این بنا شامل تزیینات آجری، گچ بری، آیینه کاری و اوروسی های زیبا و نیز خط زیبایی در حاشیه ی گنبد است. این امامزاده را پسر بلافصل حضرت علی (ع) می دانند و نام ایشان را سید عبدالصمد ذکر نموده اند که چون در بلاد اهل تسنن درگذشت او را پیرِ عمری ها «پیر عمر» خوانده اند.(28)
در دوره ی دوم از حکومت خاندان اردلان در سنندج به زمان حکومت حسنعلیخان و اعتمادالدوله به سال 1116ه.ق تا 1118ه.ق از تخریب این امامزاده « پیر عمر» یاد می کند، یا تخریب این امام زاده اینگونه نقل می شود: « در سنه ی یکهزار و یکصد و شانزده هجری حسنعلیخان ولد محمد مومن خان اعتمادالدوله از جانب شاه سلطان حسین به حکومت کردستان مامور و مفتخر گردیده و در سنه یکهزار و یکصد و شانزده هجری حسنعلیخان به دارالایاله کردستان وارد و بر مسند ایالت متمکن شده چون از شیعه های متعصب و بسیار غلیظ بوده به اهل کردستان بر خلاف قانون عشیرتی و تمدن و از روی غرض و تعصب مذهبی رفتار کرده به جان و مال اهالی مملکت را چون شیر مادر بر خود حلال دانسته و تا توانسته در صدد آزار و اذیت رعیت بر آمده و بعد از مدتی روز به عزم شکار از دارالایاله سوار شده و از جنب بارگاه امامزاده عمر (ع) گذشته از حالت مدفون آن بقعه ی شریفه سوال کرده گفته اند این بقعه ی پیر عمر است این شخص حبیثه ی وحشی بی تربیت به محض استماع این اسم و خرابی این بقعه ی شریفه حکم می نماید و خود می گذرد هنگام معاودت به دارالایاله به دروازه عالی قاپی رسیدن همان و از اسب افتادن همان و فریاد برآورده واز شدت دل درد نالید مادر و عیال او خبردار شده و سر و پای برهنه به سر وقت او آمده همینقدر به زبان می آید که ننه پیرِ « عمری ها» مرا زده دیگر به زبان نیامده و جان سپرده».(29)
مدت حکومت حسنعلیخان دو سال کمتر بود. این نشان از قداست و کرامت این امامزاده ها و اماکن مقدسه نزد مردم را داشت که حاکم وقت را با این القاب زشت به خاطر تخریب بارگاه مخاطب قرار می دهد. رسم بست نشینی که در ایران قدیم وجود داشت و با جوار گرفتن در اماکن مقدس موجب بخشوده شدن گناه شخص می شد. این رسم در کردستان هم دیده شده به طوری که به دلیل تقدس و احترامی که مردم برای این امامزاده ها قائل بودند در این مکان ها جوار می گرفتند و بست می نشستند تا این که مورد بخشش قرار می گرفتند و از گناه آن ها گذشت می کردند.
در دوره ی بعد از انقراض حکومت اردلان در کردستان که حکمرانان غیر محلی حاکم بودند نمونه ای از بست نشینی مردم در اعتراض به حاکم را می توان دید: « شهاب الملک به طور ایلی و عشیرتی با مردم کردستان رفتار می نمود نهایت بذل و کرم را داشت. مقدم سادات و خدمت علما را غنیمت می شمرد فقرای نجبای کردستان را فوق العاده رعایت می نمود، شعرا و فضلا را گرامی می داشت. در وسط سال جمعی از بقال و بزاز و اوباش و قلاش سنندج به اشاره ی بعضی از آقایان شورش کرده و یکباره چشم از حقوق نعمای شهاب الملک پوشیده، در جوار امامزاده پیر عمر بست نشین گشتند و این شورش را به شرف الملک نسبت دادند و…»(30)
نویسنده ی حدیقه ی ناصریه که در زمان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه می زیسته از یکی از متولیان امامزاده پیر عمر به نام ملا محمد جعفر متولی باشی نام می برد که مرد بسیار عارف و فاضلی بوده است.(31)
که این نشان از قرار دادن افراد متدین برای تولی امامزاده بود اما در مشاهده ی میدانی این بقعه امروزه افرادی عادی بدون توجه به پیشینه ی علمی و مذهبی و سادات بودنشان برای تولیت این امامزاده قرار داده می شوند و به طور جداگانه برای مسجد امام جماعتی « ماموستا» قرار داده می شود. که جدای از امامزاده می باشد.
امامزاده پیر عمر در خیابان امام خمینی (شاپور سابق) روبروی کوچه یمین لشکر سابق به شماره ثبت 2615 قرار دارد. در کتیبه ی منصوبه در این امامزاده، نسبش را این گونه نوشته: « امامزاده عمر بن یحیی بن ذی الدمعه (حسین) بن زید شهید بن (ابی الحسن) بن سید سجاد علی اوسط ملقب به زین العابدین بن سیدالشهدا (امام حسین بن علی بن ابی طالب)».
با توجه به متن کتیبه که اعلام می دارد او رادر تپه ای که بعدها به نام خود او نامگذاری شده است مدفون نموده اند. یقین حاصل می شود که تاریخ وفات و تدفین او قبل از تاسیس شهر سنندج بوده است که شاید آن زمان قریه ی سین دژ به حساب می آمده است. در حال حاضر اداره ی میراث فرهنگی استان هم آن را با همان ترکیب سابق به شکل جالب توجهی مرمت نموده و به طور جدی در حفظ و حراست آن سعی بلیغ مبذول می دارد.
تاریخ آخرین تعمیر این امامزاده به سال 1351 ه.ش برابر با 1392ه.ق می باشد. چیزی که در حال حاضر در این امامزاده جلب توجه می کند، امامزاده ماُمنی برای مسافران، زائران و متکدیان زائرنمایی که بیش از سایر امامزاده های سنندج می باشند.
در امامزاده پیر عمر نسب نامه ای مستند برای اثبات منسوب شدن وی به اهل بیت (ع) قرار داشت که شکل پاور پوینت آن در انتهای این پژوهش آورده شده، این شجره نامه توسط اداره ی اوقاف و امور خیریه ی شهرستان سنندج تهیه و در این امامزاده نصب شده بود.
منابعی که این شجره نامه از آن تهیه شده بود شامل؛ تهذیب الانساب و نهایه الاعقاب: 144، الشجره المبارکه فی انساب الطالبیه: 144، الفخری فی انساب الطالبین: 40، الدرالمنثور فی انساب المعارف و الصدور: 298، الاساس الانساب الناس: 241، عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب: 337، الاصیلی فی انساب الطالبین:259.
1- تصویری از شکل امروزی امامزاده پیر عمر (ع)
2- بقعه ی امامزاده پیر محمد (ع):
این بقعه در میدان نبوت، در منطقه ی گلشن شهر سنندج بالای تپه ای در گورستان قدیمی «پیر محمد» واقع شده است. این بنا محل دفن امامزاده محمد بن یحیی مشهور به «پیر محمد» فرزند پیر عمر است. او از اولین ساداتی است که در این منطقه سکونت اختیار نمودند.(32)
ضریح و بارگاه این امامزاده به سال 1377هجری شمسی توسط اداره ی کل اوقاف و امور خیریه استان کردستان ساخته و نصب گردیده است. در این امامزاده شبیه همان شجره نامه ای که در امامزاده پیرمحمد قرار داشت نصب شده بود.
2- تصویری از نمای امروزی امامزاده پیر محمد (ع)
3- امامزاده عقیل:
این امامزاده در شهر حسن آباد یاسوکند از توابع بیجار قرار دارد. بنای امامزاده عقیل یکی از قدیمی ترین آثار معماری کردستان در دوره ی اسلامی است و احتمالا به دوره ی سلجوقی تعلق دارد. بنای این امامزاده در یک محوطه ی قدیمی وسیع قرار دارد.
و آثار سفالینه های آن از دوره ی سلجوقی و ایلخانی به جای مانده است پلان این بنا مربع شکل و ابعاد فضای داخلی آن 6 در 5/6 است.(33)
در هر یک از اضلاع بنا، طاق نما و در گوشه ها فیل پا هایی به شکل دایره تعبیه شده است. از مشخصات بارز معماری آن آجرکاری پرکار با طرح ها و نوشته های مختلف است و عبارت سمبله ی آن خوانده شده است. در داخل ساختمان تزیینات گچ بری جالب و کتیبه هایی به خط کوفی است. کتیبه ها حاوی آیات قرآنی و احتمالا زمان ساخت بنا است. گنبد بنا تخریب شده است. نوع معماری و تزیینات به کار رفته در بنا، تاریخ احداث آن را به دوره ی سلجوقیان نسبت داده و تداوم استفاده از آن را در زمان ایلخانان نشان می دهد. ساختمان امامزاده قابل مقایسه با امامزاده «باکندی» و بقعه ی پیر در تاکستان است و به ویژه، از نظر نمادهای تزیینی با بقعه ی پیر در تاکستان شباهت بسیار دارد. این بنا را می توان در شمار مهمترین بناهای دوره ی سلجوقی در ایران به حساب آورد.(34)
4- بقعه امامزاده هاجره خاتون:
هاجره خاتون بر اساس روایات موجود خواهر امام ثامن علی بن موسی الرضا، پسر امام موسی کاظم، پسر امام جعفر صادق، پسر امام محمد باقر، پسر سید سجاد علی اوسط امام زین العابدین پسر سید الشهدا امام حسین می باشد که در شهر سنندج دفن شده است.
این مسجد در آغاز سر تپوله و میدانچه ی جلو آن را قبلا خانه ی ظفر الملک خوانده می شد. در محل مقبره هاجره خاتون خواهر امام رضا (ع) مدفون است. که در تاریخ مردوخ هم به آن اشاره شده است اما معلوم نیست که خواهر امام رضا چه وقت و در چه سالی به سنندج آمده و در آن جا دفن شده زیرا زمان زندگانی امام رضا و ایجاد سنندج فاصله ی زمانی زیادی دارد. این محل به تقدیر به هاجره خاتون مشهورشده است.(35)
شخصی به نام الله یا« لله» یعقوب نامی مسجدی در آن بنا نهاد و بعدا آن مسجد به نام مسجد هاجره خاتون معروف شد و سپس حاج شیخ شکرالله تعمیر آن را به عهده گرفت. این مسجد به واسطه ی قرب جوار آن به امامزاده هاجره خاتون تا ظهور دولت پهلوی بست بود و مردم از ظلم و جور حکام و تعدی متنفذین محلی در آن جا بست می نشستند و عده ای هم از ترس جانشان بدانجا پناهنده می شدند و به خواهش شیخ شکرالله مورد عفو قرار می گرفتند و بعدا علی اکبر خان شرف الملک، روستای ساتیله را برای مسجد مزبور وقف کرد و نیز عده ای از متمولین خیرخواه باغاتی برای اعاشه ی امام و خادم و معتکفین و واردین به مسجد وقف کردند.(36)
بقعه ی امامزاده هاجره خاتون در خیابان صلاح الدین ایوبی، در محله ی قدیمی سر تپوله شهر سنندج واقع می باشد. این امامزاده به صورت مجموعه ای شامل سه حیاط با فضاهای مجاور، مقبره، مسجد و آرامگاه مشایخ و بزرگان سنندج است. مقابر مشایخ با گچ بری های زیبا و نقوش گل و گیاه، کار استادان و هنرمندان بزرگ تزیین شده است. این قسمت از مهمترین ویژگی های این بنا به شمار می آید استفاده از معماری به سبک کردستانی در ایجاد ایوان ستون دار در سمت جنوب از دیگر ویژگی های این بنا است. در این مجموعه در منار مسجد حجره هایی برای آموزش علوم دینی به طلاب ساخته شده است. بعد ها مرحوم عارف شیخ شکرالله شهبازی مشهور به شهباز سنه دژ به بازسازی و توسعه ی امامزاده ها اقدام نمود و موقوفاتی برای این مجموعه در نظر گرفت.(37)
بقعه ی هاجره خاتون در تحفه ی ناصری این گونه توصیف شده است: « در معموره ی سنندج در محله ای که به تپوله مشهور است یعنی تپه ی کوچک حضرت هاجره خاتون خواهر حضر ت امام ثامن ضامن علی بن موسی الرضا علیه السلام مدفون و زیارتگاه خاص و عام این ملک است، الله یعقوب نام در جنب مدفن آن حضرت مسجد کوچکی ایجاد و به مسجد هاجره خاتون موسوم ساخته بود. چندان در زمان قدیم آباد نبود تا اینکه جناب تدوه المحققین حاج شیخ شکرالله که شیخ ارشاد و استاد طریقه ی نقشبندیه و دارای صفات حمیده و صفای باطن و خلق مهذب است در این مسجئ سکونت کرده و تعمیر کلی از آن جا نموده و خیلی وسعت به آنجا داده و جای بسیار خوبی شده است اکنون به واسطه ی قرب جوار آن معصومه و احترام حاج شیخ شکرالله این مسجد هم بست شده و مامن خارج و داخل است و جمعی از اشخاص مرتاض و سالک در آن جا مسکن نموده و چند نفر قاری قرآن همیشه در آن جا اقامت کرده و تکیه ی فقرا، غربا و مساکین است و تمام نان و گذران آن ها را حاج شیخ شکرالله متحمل می شود. یومیه روزی 50 من نان خشک علاوه از خورش و سایر ملزومات مصروف این تکیه و خانقاه است.»(38)
سال های سال مرحوم حاج شیخ شکرالله شهبازی و پس از وی مرحوم حاج شیخ عبدالله شهبازی و پس از وی حاج شیخ عبید شهبازی و پس از وی جوان و عارف بزرگوار شیخ رئوف شهبازی پسر مرحوم شیخ صدیق شهبازی و نوه ی حاج شیخ عبدالله در این مسجد به امامت و سرپرستی موقوفات آن مشغول و به عبادت و اذکار و ارشاد مردم سنندج مشغول بودند مریدان مرحوم شیخ شکرالله و شیخ عبدالله و شیخ عبید صوفی مسلک و در شب های سه شنبه و جمعه پس از نماز مغرب با کم نور کردن چراغ های نفتی داخل مسجد به ذکر و اوراد می پرداختند و مریدان خانواده ی شهبازی در حقیقت مردمانی پرهیزگار و انگشت نما بودند. مرحوم میرزا عبدالرحمن خراط که در مقابل درب جنوبی و سرتپوله دکان خراطی داشت صرف نظر از اینکه منصوبان و مریدان حاج شیخ عبدالله بود سال های دراز موُذن هاجره خاتون بود. در هاجره خاتون مدرسین و طلاب بودند و مخصوصا سال های سال کلاس قرائت و تدریس قرآن داشته که به وسیله ی مرحوم خلیفه علی اکبر خرازی فروش شمس الدینی و سپس به وسیله ی مرحوم استوار ارتش دسته ی سراج ( صنیعی) این کلاس تلاوت و تدریس قرآن برگزار می شد و هم اکنون دایر است. این مسجد در قدیم محل بست نشستن گنه کاران و متهمان دارای زنجیر بوده و در شب ها ی معراج و مولودی در این مکان برگزار می گردید.(39)
آوردن این اسامی در این جا نشان تولیت این امامزاده توسط افراد عالم و فاضل و روحانی بوده و به هرکسی داده نمی شد. و در حال حاضر هم تولیت آن را شخصی به نام سید علی محمد که خود را از سادات می داند بر عهده گرفته است.
در جایی دیگر از تحفه ی ناصری اشاره می کند به این که هاجره خاتون خواهر حضرت معصومه (ع) مدفون در قم و امام ثامن علی بن موسی الرضا (ع) مدفون در مشهد است.(40)
مقبره ی هاجره خاتون در سال 1389هجری شمسی توسط اداره ی کل اوقاف و خیریه استان کردستان بر آن ضریح و بارگاهی ساخته شد. به دلیل بردن کتیبه ی این امامزاده به سازمان اوقاف، کتیبه ای که شناسنامه و نشان از تاریخچه ای بر آن باشد نبود. و لذا بیشتر به منابع موجود و سخنان و تحقیقاتی از اهالی و متولی این امامزاده اکتفا شد.
این امامزاده نیز، بیشتر محلی و مامنی برای استراحت و نماز و زیارت توسط مسافرین و کمتر اهالی شهر می باشد. خادم آن از 12 سال پیش که در این مکان خدمت می کند به نام سید علی محمد بود. وی از اوقاف و بعضی از مردمی که برای زیارت به این مکان می آمدند اعانه ای برای گذران زندگی دریافت می کرد.
همانطور که تاریخ مردوخ نیز اشاره می کند؛ « به علت اردات به خاندان ائمه ی اطهار در نقاط مختلف ایران اراضی و باغات متعدد وقف این مسجد و بقعه بوده است که به مصرف تعمیرات و اعانه ی امام و خادم و معتکفین و واردین آن ها می رسیده است. مسجد هاجره خاتون در سنوات اخیر بازسازی گردیده و یکی از مساجد زیبا و دلنشین و پر برکت شهر سنندج محسوب می گردد. این مسجد دارای دو درب ورودی در اضلاع غربی و شرقی یعنی مسیر بازارچه سرتپوله است. در قدیم مردم به زنجیر درب غربی دخیل می بستند و از روح طاهره ی هاجره خاتون مدد می جستند».(41)
3- تصویری از نمای داخلی و وضعیت سابق امامزاده هاجره خاتون (این تصویر مربوط به دوسال پیش، قبل از تعمیر آن می باشد)
4- تصویری از نمای داخلی امروزه ی امامزاده هاجره خاتون (ع)
5- نمای خارجی امامزاده طاقه گه وره ( سبک سنتی ساخت خانه های سنندجی که امامزاده هاجره خاتون و پیر عمر نیز به همین شکل ساخته شده است.)
5- امامزاده طاقه گه وره :
این مجموعه در خیابان شهدای محله ی جورآباد سنندج قرار دارد و شامل دو بخش امامزاده و مسجد و حیاط در ضلع شمالی است. ساختمان امامزاده با دو گنبد عرق چین مسقف شده است. در طرفین بنای مسجد، دو ردیف پله ی مارپیچی که به حجره های کوچکی منتهی می گردد تعبیه شده است. از عوامل تیز بینی بنا می توان به طاق نماهای آجری با قوس ها نیم دایره، نعل اسبی، خفته و راسته و… اشاره کرد. با توجه به نوع معماری موجود، احتمالا این بنا در دوره ی قاجار ساخته شده است. مسجد این مجموعه دارای شبستانی با چهار ستون چوبی به سبک مساجد کردستان است.(42)
6- بقعه ی بابا گرگر(امامزاده سید جلال الدین):
این بقعه در روستای به نام بابا گرگر و در شهرستان قروه واقع شده است. این بقعه به امامزاده سید جلال الدین بن موسی الرضا (ع) و باوه گرگر نیز مشهور است. بنای مقبره روی صخره ی سنگی حاصل از آب ها و گازهای معدنی ساخته شده است ورودی بنا به صورت دیوار چینی از خشت و قلوه است و پوشش چوبی دارد و اتاق مقبره دارای گنبدی شلجمی است. در ساخت گنبد از سنگ های لاشه ای محلی روی پایه های خشتی و سنگی استفاده شده است. این بقعه دارای تزیینات خاصی نیست. در این محل چشمه های آهک ساز فراوان، برجستگی هایی را به وجود آورده که مشهورترین آن ها اژدها نام دارد. این پدیده حدود سیصد متر طول پنج متر ارتفاع و پهنایی بین 4 تا 7 متر دارد.
مردم منطقه به این بقعه ی شریفه اعتقاد وافری دارند. که در مورد این سنگ که به شکل اژدهاست نقل قول های مختلف شده است. تاریخ دقیق ساخت بقعه مشخص نیست. ولی به نظر می رسد که پیش از دوره ی قاجار توسط معماران محلی ساخته شده باشد.(43)
به نقل از تحفه ی ناصری بابا گرگر عبارت است از یک تپه ی کوچک مقدس و در فاصله ی حدود هزار متری آن تپه، صخره ی بزرگی است به شکل عجیب، در بالای آن صخره نیایشگاهی به عنوان امامزاده ساخته شده است که مراسم تقدیس و نیایش را مقداری در آن تپه انجام می دهند و مقداری نیز در آن امامزاده اجرا می شود که غالبا عبارت است از تقدیم قربانی و بستن دخیل در آن جاست جالبترین چیزی که جلب نظر می کند، صخره مقدس تقریبا به شکل اژهای بزرگی به نظر می رسد که از وسط دو نیم شده، که مردم آن جا اسطوره ای درباره آن تعریف می کنند. چنین به نظر می رسد که تپه ی بابا گرگر در زمان های بسیار دوری مورد تقدیس مردم ابتدایی آن جا بوده باشد که بعدها برای جواز ادامه ی مراسم روی آن صخره یک مقبره به عنوان امامزاده ساخته شده است.(44)
مردوخ درباره ی بابا گرگر نوشته و وجه تسمیه ی آن را چنین می نویسد که « با» در کوردی « باد » است « و» هم عطف است. « گرگر» عبارت است از صدری شبیه مشک پر آب است که چون صدایی که به گوش می رسد مانند صدای مشک پر آبی است که بر اثر تکان دادن مشک به وجود می آید.(45)
7- پیر شالیار اورامی:
خداداد بن جاماسب اورامی در قرن 4و 5 هجری قمری می زیسته و یکی از رهبران کیش زرتشت بوده و کتابی از وی به نام معرفت پیر شهریار به گویش گورانی باقی است که مشتمل بر پند و امثال و راه و روش های مزدیسنان می باشد.(46)
مراسم پیر شالیار ریشه در اساطیر کهن دارد و فقط بر سر مزار پیر شالیار در اورامان اجرا می شود. پیر شالیار یکی از خواص اورامان است که برخی معتقدند زرتشتی بوده است و کتابی دارد حاوی پندها و سخن های حکمت آمیز این مراسم هرسال در بهمن ماه در آغاز چله ی کوچک، در سه مرحله و طی سه هفته انجام می شود.
در اولین هفته ی بهمن ماه گردوهایی که از باغ پیر شالیار چیده شده است، برای اهالی ارسال می شود و به این ترتیب اهالی از شروع مراسم باخبر می شوند. در دومین مرحله ی مراسم، که شب چهارشنبه ی بعدی آغاز می شود، بچه های روستا پیش از طلوع آفتاب به پشت بام می روند و با خواندن اشعار و گرفتن هدایایی از اهالی، خبر از برآمدن خورشید و آغاز مراسم قربانی می دهند. و با طلوع اولین اشعه ی آفتاب، ذبح حیوانات قربانی که معمولا گاو و گوسفند هستند آغاز و گوشت قربانی ها بین مردم تقسیم می شوند.
شب هنگام همگی در خانه ی پیر شالیار جمع می شوند و برای تبرک تسبیح و تخت گیوه ی برجای مانده از پیر را می بوسند سپس مراسم دف نوازی و ذکر آغاز می شود. در سومین جمعه ی بهمن ماه مردان نان هایی را که از آرد گندم و مغز بادام کوبیده تهیه شده بر سر مزار پیر می برند و سپس آن را تکه تکه و همراه ماست بین حاضران تقسیم می کنند. این مراسم خاص اورامان است و هرسال عده ای به قصد دیدن و شرکت در آن جا حاضر می شوند.(47)
6- تصویری از مقبره ی پیر شالیار واقع در اورامان
نتیجه گیری
در بررسی تاریخ میانه ایران، به دوره ی مغول که می رسیم، شاهد تخریب آثار و ابنیه و قبور بسیاری از دانشمندان و عرفا و افراد فاضل در مناطق مختلف ایران توسط الغار مغولان می باشیم. که این امر در کردستان ایران نیز صدق می کرد.
با توجه به اینکه حاکمان مغول، توجه ویژه ای به امامان و اعقاب آن ها به دلایل سیاسی و گاه معنوی داشتند از این امر بهره جسته و مقابر فضلا و دانشمندان را با توجه به علاقه ی ایلخانان به سادات به منظور جلوگیری از تخریب این ها این افراد را به یکی از ائمه منسوب می کردند. و لذا بعدها مشخص کردن امامزاده هایی که به طور قطع منتسب به امامان شیعه باشند مشکل بود.
با توجه به اینکه مردم کردستان ایران، شافعی مذهب می باشند، و امام شافعی برای اهل بیت پیامبر(ص) احترام بسیاری قائل بود. به طوری که اشعاری نیز در وصفشان سروده است. و لذا تاثیر عقاید امام شافعی بر روی پیروانش را می توان توجه مردم این منطقه به امامزاده های مدفون در این استان را دید.
در بررسی میدانی که برای این پژوهش صورت گرفته شد، به بررسی شجره نامه هایی که از منابع نسب شناسی معتبر برگرفته شده بود به صحت انتساب این اشخاص به امامان معصوم(ع) پی برده می شود. در واقع این درستی نسب را به سه مورد از امامزاده ها می توان قرار داد. در بررسی و مطالعه ی سایر بقاع متبرکه کردستان که نزد مردم به احترام زیادی یاد می شود، بیشتر افرادی عارف و صوفی مسلک و دانشمندانی بوده اند که تا حد زیادی می توان آن ها را دروایش و شیوح صاحب کرامت دو فرقه ی نقشبندیه و قادریه دانست که در کردستان ایران رواج بسیاری داشت.
این امامزاده ها اماکن مقدسی در نزد مردم کرد محسوب می شد، به طوری که اگر کسی به آن جا پناه می برد و بست می نشست مورد شفاعت حاکم وقت، قرار می گرفت و گناهش بخشیده می شد. حاکی از قداست و احترامی بود که برای این اماکن قائل بودند.
پینوشتها:
* کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه شهید بهشتی تهران
1. شمیم، علی اصغر، کردستان، نشر مدبر، تهران، چاپخانه تابش، چاپ دوم، 1370، 29-30
2. دهگان، ابراهیم، گزارشنامه یا فقه اللغه اسامی امکنه در مطلع کتاب کرجنامه یا تاریخ آستانه، چاپخانه موسوی، اراک، موسسه پژوهشی مطالعات فرهنگی، خرداد 1342، 355 و 356
3. سنندجی (فخرالکتاب)، میرزا شکرالله، تحفه ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان، تصحیح حشمت الله طیبی، انتشارات امیر کبیر، چاپ دوم، تهران، 1375، 22-47
4. ی. ئی، واسیلیوا، کوردستانی خوراوی روژهه لات (کردستان جنوب شرقی)، ترجمه رشاد میران، هه ولیر، چاپ وه زارتی ره وشنبیری، 1998، 4
5. علی اصغر شمیم، پیشین، 13
6. سرتیپ علی رزم آرا، جغرافیای نظامی ایران (کردستان)، بی جا، بی نا، 1320، 4.
7. کردستانی، محمد مردوخ، تاریخ مردوخ، چاپ اول، تهران، نشر کارنگ، 1379، 76
8. سرگرد احتسابیان، مقدمه ای راجع به جغرافیای نظامی ایران، جهت دانش آموزان سال1 افسری و سال 2 ستوانی، دانشکده افسری، سخنرانی شماره 14، چاپخانه ارتش، سال تحصیلی( 1316-17)، 9
9. مردوخ کردستانی، محمد، پیشین، 270
10. مصاحب، غلامحسین، دایره المعارف فارسی، جلد اول ( ا – س)، چاپ سوم، تهران، نشر امیر کبیر، 1381، 235
11. کردستانی، محمد مردوخ، تاریخ مردوخ، پیشین، 267
12. برزویی، مجتبی، اوضاع سیاسی کردستان از 1285 تا 1325، با مقدمه ابراهیم یونسی، تهران، فکر نو، 1378 ،32
13. قصری، محمد کامبیز، سنندج دارالایاله ایران، سنندج، دانشگاه کردستان، مرکز پژوهش های کردستان شناسی، 1381، 1
14. الشافعی، ابوعبدالله محمد بن ادریس، دیوان الامام شافعی، مقدمه و ترجمه راهب عارفی مینا آباد، تهران، نشر راشدین، 1391، 115
15. قصری، محمد کامبیز، سنندج دارالایاله ی ایران، پیشین، 44-45
16. زارعی، محمد ابراهیم، سیمای میراث فرهنگی کردستان، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، انتشارات و تولید فرهنگی، 1381، 103 و خیریه، بهروز، دیدنیهای کردستان، چاپ اول، تهران، نشر لوح زرین، 1389، 133
17. شعبانی، ناصر، سیمای شهر سنندج، سنندج، نشر هه ژار، 1381، 34- 35
18. همان، پیشین، 134
19. شعبانی، ناصر، سیمای شهر سنندج، پیشین، 207
20. همان، پیشین، 208
21. خیریه، بهروز، دیدنیهای کردستان، پیشین، 109
22. صفی زاده، صدیق، دایره المعارف کردی یا فرهنگ بوره که یی کردی به فارسی، ویراستار: غلامحسین اعرابی، چاپ اول، تهران، نشر پلیکان، 1380، 232؛ و تاریخ مردوخ، پیشین، 285
23. قوچاق واژه ای ترکی به معنی موقوفات و مغاره است.
24. کردستانی، محمد مردوخ، تاریخ مردوخ، پیشین، 285
25. قصری، محمد کامبیز، سنندج دارالایاله ی کردستان ایران، پیشین، 68
26. زارعی، محمدابراهیم، سیمای میراث فرهنگی کردستان، پیشین، 103
27. قصری، محمد کامبیز، سنندج داراالایاله کردستان ایران، پیشین، 68
28. زارعی، محمد ابراهیم، سیمای میراث فرهنگی، پیشین، 104
29. سنندجی، میرزا شکرالله، تحفه ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان، پیشین، 129
30. وقایع نگار کردستانی، علی اکبر، حدیقه ی ناصریه و مرآت الظفر جغرافیا و تاریخ کردستان، به کوشش محمد رئوف توکلی، چاپ اول، تهران، نشر توکلی، 1381، 159
31. همان، پیشین، 204
32. شعبانی، ناصر، سیمای شهر سنندج، پیشین، 105
33. زارعی، محمد ابراهیم، سیمای میراث فرهنگی کردستان، پیشین، 105
34. همان، پیشین، 107
35. ایازی، برهان، آیینه ی سنندج، چاپ اول، نشر مولف، بی جا، 1371، 459
36. صفی زاده، صدیق، دایره المعارف کردی، پیشین، 233 و تاریخ مردوخ، پیشین، 286
37. زارعی، محمد ابراهیم، سیمای میراث فرهنگی کردستان، پیشین، 107و 108
38. سنندجی، شکرالله، تحفه ناصری، پیشین، 19
39. ایازی، برهان، آیینه ی سنندج، پیشین، 459- 460
40. همان، پیشین، 437
41. شعبانی، ناصر، سیمای شهر سنندج، پیشین، 28
42. شعبانی، ناصر، سیمای شهر سنندج، پیشین، 105
43. زارعی، محمد ابراهیم، سیمای میراث فرهنگی کردستان،پیشین، 103
44. فضایی، یوسف، بنیادهای اجتماعی دین، تهران، 1356، 95- 96 و تحفه ناصری، پیشین، 442
45. سنندجی، شکرالله، تحفه ناصری، پیشین، 442 و تاریخ مردوخ، 8 پیشین، 4
46. صفی زاده، صدیق، فرهنگ کوردی، پیشین، 276
47. خیریه، بهروز، دیدنی های کردستان، پیشین، 44
کتابنامه
– ایازی، برهان، آیینه ی سنندج، چاپ اول، بی جا، نشر مولف، 1371.
– برزویی، مجتبی، اوضاع سیاسی کردستان از 1285 تا 1325، با مقدمه ابراهیم یونسی، تهران، نشر فکر نو، 1378.
– خیریه، بهروز، دیدنی های کردستان، چاپ اول، تهران، نشر لوح زرین، 1389.
– دهگان، ابراهیم، گزارشنامه یا فقه اللغه اسامی امکنه در مطلع کتاب کرجنامه یا تاریخ آستانه، چاپخانه موسوی، اراک، موسسه پژوهشی مطالعات فرهنگی، خرداد 1342.
– رزم آرا، علی، جغرافیای نظامی ایران (کردستان)، بیجا، بینا،1320.
– زارعی، محمد ابراهیم، سیمای میراث فرهنگی کردستان، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، انتشارات و تولید فرهنگی، 1381.
– سرگرد احتسابیان، مقدمه ای راجع به جغرافیای نظامی ایران، جهت دانش آموزان سال1 افسری و سال 2 ستوانی، دانشکده افسری، سخنرانی شماره 14، چاپخانه ارتش، سال تحصیلی( 1316-17).
– سنندجی (فخرالکتاب)، میرزا شکرالله، تحفه ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان، تصحیح حشمت الله طیبی، چاپ دوم، تهران، نشر امیر کبیر، 1375.
– شعبانی، ناصر، سیمای شهر سنندج، سنندج، نشر هه ژار، 1381.
– شمیم، علی اصغر، کردستان، چاپ دوم، تهران، چاپخانه تابش، نشر مدبر، 1370.
– صفی زاده، صدیق، دایره المعارف کردی یا فرهنگ بوره که یی کردی به فارسی، ویراستار: غلامحسین اعرابی، چاپ اول، تهران، نشر پلیکان، 1380.
– فضایی، یوسف، بنیادهای اجتماعی دین، تهران، 1356.
– قصری، محمد کامبیز، سنندج دارالایاله ی کردستان ایران، چاپ اول، سنندج، مرکز پژوهش های کردستان شناسی، نشر دانشگاه کردستان، 1381.
– کردستانی، محمد مردوخ، تاریخ مردوخ، چاپ اول، تهران، نشر کارنگ، 1379.
– مصاحب، غلامحسین، دایره المعارف فارسی، جلد اول ( ا – س)، چاپ سوم، تهران، نشر امیر کبیر، 1381.
– وقایع نگار کردستانی، علی اکبر، حدیقه ی ناصریه و مرآت الظفر جغرافیا و تاریخ کردستان، به کوشش محمد رئوف توکلی، چاپ اول، تهران، نشر توکلی، 1381.
– ی. ئی، واسیلیوا، کوردستانی خوراوی روژهه لات (کردستان جنوب شرقی)، ترجمه رشاد میران، هه ولیر، چاپ وه زارتی ره وشنبیری، هه، 1998.
– کتیبه منصوب در امامزاده پیر عمر.
– کتیبه ی منصوب در امامزاده پیر محمد.
– تابلوی درب امامزاده هاجره خاتون.
– شجره نامه ی واقع در امامزاده پیر عمر و امامزاده پیر محمد.
/ج