خانه » همه » مذهبی » بررسی حجیت مفهوم در علم اصول

بررسی حجیت مفهوم در علم اصول

بررسی حجیت مفهوم در علم اصول

مفهوم در اصطلاح اصولیین امامیه به معنای موافق یا مخالفی گویند که از درون یک جمله به دست می‌آید. به تعبیر دیگر جمله‌ای نظیر (اگر هوا آفتابی باشد به گردش می‌روم) دارای یک منطوق است که

29709 mafhom - بررسی حجیت مفهوم در علم اصول
29709 mafhom - بررسی حجیت مفهوم در علم اصول
نویسنده: محمد رضا انصاری
 
مفهوم در اصطلاح اصولیین امامیه به معنای موافق یا مخالفی گویند که از درون یک جمله به دست می‌آید. به تعبیر دیگر جمله‌ای نظیر (اگر هوا آفتابی باشد به گردش می‌روم) دارای یک منطوق است که خود متن جمله است و آن به گردش رفتن گوینده است در صورتی که هوا آفتابی باشد، لیکن از سوی دیگر همین جمله دارای یک معنای مخالفی است که از متن خود جمله استفاده می‌شود – گو این که جمله بدان صراحت ندارد – و آن بیرون نرفتن گوینده برای گردش در صورت نبودن آفتاب است این معنای مخالف را در اصطلاح اصولی مفهوم گویند.
اصولیین امامیه مفاهیم را بر دو گونه تقسیم کرده‌اند: 1) مفهوم موافق، 2) مفهوم مخالف. این مفهوم مخالف خود بر 6 گونه است که عبارتند از: 1) مفهوم شرط، 2) مفهوم وصف، 3) مفهوم حَصر، 4) مفهوم عدد، 5) مفهوم غایت، 6) مفهوم لقب. به اعتقاد اصولیین امامیه تردیدی نیست که اگر جمله‌ای دارای مفهوم بود، مدلول و محتوای آن مفهوم حجت خواهد بود، لیکن بحث و بررسی و اختلاف نظر در اصل، وجود مفهوم در جملات متفاوت است که آیا جمله‌ی شرطیه یا وصفیه یا عددیه یا لقبیه و جز اینها اصالة دارای مفهوم هستند یا نه؟ وگرنه در صورت اثبات مفهوم تردیدی در حجیت آن نمی‌باشد. اصولیین امامیه طی بحثهای دامنه‌دار به بررسی یک یک جملاتی که ادعا می‌شود دارای مفهوم موافق یا مخالف هستند پرداخته و بر این اعتقادند که جمله‌هایی که در آغاز آنها از صیغه‌های شرط استفاده شده و بدانها جمله‌ی شرطیة می‌گویند، با دارا بودن شرایطی دارای مفهوم بوده و حجیت نیز که لازمه‌ی موجود مفهوم است به همراه او خواهد آمد. و هم چنین جملاتی که دارای غایت بوده و محدود به زمان یا مکان معینی هستند نیز دارای مفهوم بوده و حجیت دارند. اما جملاتی که از آنها با عنوان جمله‌ی وصفیه و آنهایی که محدود به عدد معینی هستند نظیر (سه روز روزه بگیر) و یا در آنهایی که انجام کار مقید به لقب و نام معینی هستند مثل آیه‌ی شریفه‌ی (والسّارقُ و السّارقَة فَاقطعوا اَیدَیُهما) که اجرای حکم حدّ دزدی بر کسی است که لقب و نام دزد و سارق را دارا است. در تمام این سه صورت این جملات فاقد مفهوم بوده و طبیعی است که حجت نیز نباشند و هم چنین مفهوم تخیلی آنها نیز عاری از حجیت می‌باشد، برای آگاهی بیشتر از چگونگی بودن یا نبودن مفهوم در این جملات به مدخل رجوع شود.

بیشتر بخوانید: کارآیی روش علم اصول فقه در علوم قرآن

کتابنامه :
کفایة الاصول، 193؛ اجود التقریرات، 413/1؛ فوائد الاصول، 476/2؛ دروس فی علم الاصول، 111/2؛ اصول فقه مظفر، 101/1.

منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد