بررسی فقهی رؤیت هلال ماه
روایات خیلی صریحی از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) است که «صوموا لرویته وافطروا لرویته» یعنی با رؤیت ماه روزه بگیرید و با رؤیت هم عیدفطر را بگیرید. این در روایت مورد اجماع اهل سنت و شیعه است.
گفتاری از: حجتالاسلام والمسلمین علیرضا موحدنژاد*
اثبات هلال ماه در شیعه و سنی با رؤیت هلال ماه صورت میپذیرد. در بین کشورهای اسلامی، فقط لیبی است که به رویت هلال کاری ندارد و یک قراردادی دارند که طبق آن عمل میکنند. ولی در اغلب کشورهای اسلامی با رویت هلال اول ماه شان مشخص میشود.
روایات خیلی صریحی هم از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) در همین زمینه است که «صوموا لرویته وافطروا لرویته» یعنی با رؤیت ماه روزه بگیرید و با رؤیت هم عیدفطر را بگیرید. این در روایت مورد اجماع اهل سنت و شیعه است. پس مسئله رؤیت، اساس محکم فقهی و بسیار قوی دارد. البته موارد خیلی کمی از فقها، اشاراتی داشتهاند به اینکه مثلا به رویت نباشد ولی خیلی نادرند.
مبحث دیگری هم هست که اگر در محاسبات نجومی (که براساس تجربههای نجومی است و سابقهاش در مجامع اسلامی بیش از هزار سال است) منجمین توانستند به صورت یقینآور و مطمئن محاسبه کنند، آیا باز هم لازم است که افراد هلال را ببینند؟
بعضی از مراجع میگویند اگر یقین داشته باشد به این محاسبات، (حالا یا خودش اهل این محاسبات است یا به محاسبات دیگران به هر دلیلی یقین دارد) باید طبق همان عمل کند. بعضیها میگویند، نه یقین هم لازم نیست، اطمینان هم کند ولو یک درصد کمی هم احتمال خطا بدهد، ولی اطمینان هم بکند باید طبق همان عمل کند. پس بنابراین اینکه تصور میکنند که آیا مسائل علمی و تجربی جایی در فقه دارد یا نه؟ مشخص است که در فقه شیعه، اگر کسی یقین یا اطیمنان دارد باید طبق همان عمل کند.
حالا اگر کسی یقین نکرد به این محاسبات، چه؟
آنجا یک راههای دیگر هست. این که مثلا دو تا شاهد عادل رفته باشند و هلال را دیده باشند و بیایند به ما بگویند. یا یک جمع زیادی بگویند که هلال را دیدند؛ به طوری که آدم اطمینان پیدا کرده باشد، ولو هرکدام از آنها را نمیشناسد که چه کسانی هستند. راه دیگر این است که حاکم شرع حکم کند و بگوید اول ماه است (برای او عدهای بیایند شهادت بدهند و او اعلام کند). وقتی ما این اطلاع را کسب کردیم برای ما اثبات میشود. و آخر هم وقتی خود فرد ماه را ببیند، نیازی به شاهد و چیزی دیگری ندارد و میگوید من دیدم و تمام است.
روایات خیلی صریحی هم از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) در همین زمینه است که «صوموا لرویته وافطروا لرویته» یعنی با رؤیت ماه روزه بگیرید و با رؤیت هم عیدفطر را بگیرید. این در روایت مورد اجماع اهل سنت و شیعه است. پس مسئله رؤیت، اساس محکم فقهی و بسیار قوی دارد. البته موارد خیلی کمی از فقها، اشاراتی داشتهاند به اینکه مثلا به رویت نباشد ولی خیلی نادرند.
مبحث دیگری هم هست که اگر در محاسبات نجومی (که براساس تجربههای نجومی است و سابقهاش در مجامع اسلامی بیش از هزار سال است) منجمین توانستند به صورت یقینآور و مطمئن محاسبه کنند، آیا باز هم لازم است که افراد هلال را ببینند؟
بعضی از مراجع میگویند اگر یقین داشته باشد به این محاسبات، (حالا یا خودش اهل این محاسبات است یا به محاسبات دیگران به هر دلیلی یقین دارد) باید طبق همان عمل کند. بعضیها میگویند، نه یقین هم لازم نیست، اطمینان هم کند ولو یک درصد کمی هم احتمال خطا بدهد، ولی اطمینان هم بکند باید طبق همان عمل کند. پس بنابراین اینکه تصور میکنند که آیا مسائل علمی و تجربی جایی در فقه دارد یا نه؟ مشخص است که در فقه شیعه، اگر کسی یقین یا اطیمنان دارد باید طبق همان عمل کند.
حالا اگر کسی یقین نکرد به این محاسبات، چه؟
آنجا یک راههای دیگر هست. این که مثلا دو تا شاهد عادل رفته باشند و هلال را دیده باشند و بیایند به ما بگویند. یا یک جمع زیادی بگویند که هلال را دیدند؛ به طوری که آدم اطمینان پیدا کرده باشد، ولو هرکدام از آنها را نمیشناسد که چه کسانی هستند. راه دیگر این است که حاکم شرع حکم کند و بگوید اول ماه است (برای او عدهای بیایند شهادت بدهند و او اعلام کند). وقتی ما این اطلاع را کسب کردیم برای ما اثبات میشود. و آخر هم وقتی خود فرد ماه را ببیند، نیازی به شاهد و چیزی دیگری ندارد و میگوید من دیدم و تمام است.
پینوشتها:
* عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف و رییس کمیته علمی ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری
منبع: پایگاه دفترحفظ و نشر آثارمقام معظم رهبری (مدظله العالی)
/ج