برزخ (3)
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((هر که سه چیز را انکار کند, شیعه ما نیست: ۱ـ معراج, ۲ـ پرسش قبر, ۳ـ شفاعت)).۵۹
برزخ (3)
پرسشهاى برزخ
بازرسان قبر
((پرسش قبر)) از مهم ترین موضوعات این مبحث است که در بسیارى از روایات این باب, از آن سخن رفته است و در اهمیت این موضوع همین نکته بس که انکار کننده آن, شیعه اهل بیت (ع) نیست.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((هر که سه چیز را انکار کند, شیعه ما نیست: ۱ـ معراج, ۲ـ پرسش قبر, ۳ـ شفاعت)).۵۹
از روایات استفاده مى شود که پرسشهاى قبر را دو فرشته به نامهاى نکیر و منکر انجام مى دهند:
پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ((خداوند تعالى, دو فرشته به نامهاى نکیر و منکر, جهت پرسش به قبر مى فرستد))۶۰
از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) پرسیدند: سیماى فرشتگان بازرس قبر چگونه است؟
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ((بسیار تند خو و زشتند; صدایشان همچون رعد غران و چشمانشان چون برق تابان است.
موهایشان (به گونه اى بلند است که از پشتشان آویزان و) به روى زمین کشیده میشود; دندانهایشان (به گونه اى تیز است که وقتى آنها) را در زمین فرو کنند, گودالى پدیدار شود))۶۱.
امام کاظم (علیه السّلام) فرمود: ((هنگام ورود موئمن به قبر, بازرسان قبر (با احترام) او را نشانند و سوئالاتشان را پرسند (و چون پاسخ به نیکى شنوند) قبرش را تا چشم کار مى کند, بگشایند و از طعامهاى بهشتى برایش (ارمغان) آورند)).۶۲
حال این سوال به ذهن مى رسد که آیا سیماى فرشتگان بازرس قبر, نسبت به نیکان و بدان یکسان است یا تفاوت دارد؟
براى پاسخ به این سوئال, به نکاتى چند اشاره مى شود:
الف: بازرسان قبر با این سیماى وحشتناک و هراسنده فقط به سراغ بدکاران مىآیند و این دیدار نامیمون سزاى کمى از گناهان بزرگ آنهاست.
ب: سیماى بازرسان قبر نسبت به نیکوکاران بسیار زیبا و برخورد آنها همراه با مهربانى و محبت است.
ج: در برخى اخبار و ادعیه نیز بین بازرسان قبر, تفاوت گذاشته شده است; نسبت به بدکاران ((نکیر و منکر)) و نسبت به نیکوکاران ((بشیر و مبشر)) نامیده شده اند.۶۳
((نکیر و منکر)) را بدین سبب نام نهاده اند که از منکران خدا, پیامبر, امام و… همچنین از انجام دهندگان منکرات و زشتى ها سوئال مى کنند.
((بشیر و مبشر)) را از این رو که بشارت دهنده و مژده آور براى اهل ایمان و نیکوکاران هستند, بدین اسم نامها نهاده اند.
شایان ذکر است که گاهى از فرشتگان بشارت نیز, تعبیر به ((نکیر و منکر)) مى شود.
آزمونى سخت
در برزخ از مسائل کلى (اعمال و عقاید) پرسیده مى شود و رسیدگى به مسائل دیگر, به قیامت واگذار مى گردد:
پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ((از خدا, پیامبر, دین و امام پرسیده مى شود)).۶۴
امام سجاد (علیه السّلام) فرمود: ((دریغا! اى فرزند آدم! غافلى; اما خدایت از تو غافل نیست. مرگ, شتابان سراغت مى آید; تو را در مى یابد; آنگاه تک و تنها به خانه قبر خواهى رفت و فرشتگان پرسش براى آزمونى سخت, نزدت مىآیند و درباره پروردگار, پیامبر, دین, کتاب و امام از تو مى پرسند سپس از شمار عمر و چگونگى گذراندن آن و بعد, از به دست آوردن مال و چگونگى صرف آن خواهند پرسید)).۶۵
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((قبر از پنج چیز (دیگر, نیز) پرسیده مى شود:
۱ـ نماز, ۲ـ زکات, ۳ـ حج, ۴ـ روزه, ۵ـ دوستى اهل بیت (علیهم السّلام) )).۶۶
بنابراین, مهم ترین سوئالات قبرـ تا آنجا که ما یافتیم ـ به شرح زیر است:
۱ـ معبودت که او را پرستش مى کردى, چه کسى بود؟
۲ـ پیامبرت که بود؟
۳ـ کتابش چه نام داشت؟
۴ـ امامى که فرمانش را مى بردى, چه کسى بود؟
۵ـ شمار عمرت چند است و آن را چگونه صرف کردى؟
۶ـ مالت را از کجا آورده و در چه راهى صرف نمودى؟
۷ـ آیات نمازت را بدرستى انجام دادى؟
۸ـ زکات و خمس مالت را پرداختى؟
۹ـ از عهده حج واجبت به نیکى برآمدى؟
۱۰ـ روزه هاى واجبت را به جا آوردى؟
۱۱ـ آیا نسبت به اهل بیت (علیهم السّلام) محبت داشتى؟
غیر از موارد یاد شده, در روایتى آمده است: از دوستان شخص نیز سوئال مى کنند و چنین پرسند: با که دوست بودى؟۶۷
پاسخ به سوئالات بازرسان قبر, ارتباط مستقیم با اعمال و عقاید افراد دارد. آنان که در این جهان به نیکى از عهده این آزمون برآیند, با موفقیت این راه را پشت سر مى گذارند; اما کسانى که در دنیا با کوله بارى از گناه, راهى آن سرا شوند, در برابر آزمونى بسیار سخت قرار دارند. وقتى در آن خانه تنگ و تاریک قرار گیرند و با دو موجود وحشت آفرین و هولناک روبه رو شوند; چنان ترس و هراس بر آنان چیره گردد که تصورش را نتوان کرد.
به برخى از اشخاص در هنگام پاسخ, لکنت زبان دست مى دهد. برخى گویند: در دنیا مى گفتند: خدایى هست, پیامبرى هست ; ولى ما انکار مى کردیم.
گروهى ممکن است از شدت ترس و لرز به آن دو اشاره کنند و گویند: خدا و پیامبر, شمایید.
پس از آن, فرشتگان با گرز آتشین و عمود آهنین برسرشان کوبند; طورى که از قبرهایشان آتش زبان کشد!
شایان ذکر است که میزان پاسخگویى و مجازات, به میزان کردار شخصى بستگى دارد. و مجازات همگان یکسان نیست.
متوسطان ; مستضعفان
از برخى روایات استفاده مى شود که تنها نیکان و بدان محض, مورد سوئال و پرسش قرار مى گیرند:
امام باقر (علیه السّلام) فرمود: ((در قبر پرسش نمى شود, مگر از کسانى که داراى ایمان یا کفر محض هستند))۶۸
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ((فقط از کسانى که داراى ایمان و کفر محض هستند, سوئال مى شود و دیگران به حال خود رها مى گردند))۶۹
بنابراین, از غیر نیکان و بدان محض ـ که از آنان به متوسطان و مستضعفان تعبیر مى گردد ـ پرسش نمى شود.
علامه مجلسى ; در این باره مى گوید: ((از مستضعفان و متوسطان که بین ایمان و کفر قرار دارند, سوئال نمى شود.))۷۰
((متوسطان)) کسانى هستند که توانایى اداى تکالیف خود را ندارند (مانند: ابلهان, دیوانگان و کودکان).
((مستضعفان)) کسانى هستند که زیر سلطه فرهنگى قرار گرفته, لذا از تشخیص حق عاجزند و قادر به هجرت از دیار خود نیستند (مانند: کسانى که در محیط کفر زندگى مى کنند و دسترسى به جایى ندارند و نداى حیاتبخش آیین اسلام نیز بدیشان نرسیده است).
بنابراین, آن دسته از مستضعفان که دسترسى به آیین حق یا امکان هجرت از سرزمین خود را دارند, از عذاب جهان برزخى استثنا نشده اند. آیه زیر نیز بر این مدعا دلالت دارد:
((ان الذین توفاهم الملائکه ظالمى انفسهم قالو فیم کنتم قالوا کنا مستضعفین فى الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها فاولئک ماویهم جهنم وسائت مصیراً))۷۱
پس از مرگ, فرشتگان به انسانهاى بدکردار گویند: چرا در دنیا چنین مى کردید؟
گویند: ما, در زمین, مستضعف و ناتوان بودیم.
فرشتگان پاسخ دهند: آیا زمین خدا گسترده نبود; تا از آن وادى هجرت کنید؟
پس, جایگاه اینان, جهنم است که بسیار بد جایگاهى است .
دنباله آیه فوق, درباره مستضعفینى که مهاجرت و رسیدن به حق برایشان ممکن نیست, چنین مى گوید:
((الا المستضعفین من الرجال و النسا و الولدان لایستطیعون حیلهً ولا یهتدون سبیلاً فاولئک عسى الله ان یعفر عنهم و کان الله عفواً غفوراً))۷۲.
آن گروه از مردان, زنان و کودکان مستضعفى که گریز و چاره اى برایشان میسر نبود و راهى به نجات خود نمى یافتند,
امیدوارم به عفو و بخشش خدا باشند که خدا آمرزنده است و گناهانشان را مى بخشد.
معصومان ; مقربان
گروهى از نیکان نیز که داراى ایمان و تقواى والایى هستند, مورد سوئال و جواب قبر واقع نمى شوند این عده از انسانها برتر که از آنه به معصومان و مقربان تعبیر مى شود ـ عبارتنداز:
الف: پیامبران و امامان (علیهم السّلام) .
ب: دانشمندان پارسا و پیکارگران راه خدا (مجاهدان و شهیدان).
بنا به دلایل زیر از پیامبر و امامان معصوم (علیهم السّلام) پرسش و پاسخ پس از مرگ برداشته شده است:
۱ـ آنان از برترین درجه ایمان و بالاترین مرتبه تقوا برخوردارند ـ تا جایى که از گناه و اشتباه به دور هستند ـ از این رو, خلافى انجام نمى دهند تا سزاوار پرسش و عذاب باشند.
۲ـ آنان میزان عمل دیگران هستند و مقام و منزلتشان از بازرسان قبر برتر است; لذا پرسش ازآنان ـ علاوه بر اینکه بیهوده به نظر مى رسد ـ گستاخى به مقام شامخ آن ستارگان پر فروغ انسانیت است .
۳ـ آنان از پیش, امتحان خود را به نیکوترین وجه ممکن در دنیا پس داده اند ـ که شایستگى به دست آوردن این منصب بزرگ را یافتند ـ از این رو, امتحان دوباره درباره آنان بى مورد است .
۴ـ از طرفى دور ازعقل است که از پیامبران و امامن پرسیده شود که پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟ یا از آنان که خود سرمشق و اسوه دیندارى براى انسانها هستند, بپرسند: دینت چیست؟ یا از آنان که خود از طرف خدا بدین افتخار دست یافته اند, بپرسند: خدایت کیست ؟
غیر از معصومان عده اى دیگر نیز از پرسش قبر مستثنا هستند که به دلیل روایت زیر از آنها به ((مقربان)) تعبیر مى شود:
قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) : ((اقرب الناس من درجه النبوه اهل العلم و الجهاد)) ۷۳
مقرب ترین انسانها به درجه پیامبرى, عبارتنداز: دانشمندان پارسا و پیکارگران راه خدا.
بیشتر دلایلى که در بر داشتن پرسش و پاسخ از معصومان بیان شد, نسبت به دانشمندان پارساى امت اسلامى نیز صادق است. اینان بهترین رهروان راه انبیا مى باشند و چون در دوران ختم نبوت (پایان پیامبرى) قرار دارند, تمام وظایف سنگین پیامبران بر دوش آنهاست, به گونه اى که مقام برخى از دانشمندان پارساى این امت از مقام پیامبران بنى اسرائیل نیز برتر است .
به حدیث نبوى درباره مقام بزرگ علماى صالح بنگرید:
((دانشمندان, چراغهاى زمین, جانشینان انبیا و وارث پیامبران هستند)).۷۴
پي نوشت :
۵۹ـ ((بحارالانوار)), ج ۶, ص :۲۲۳ ((من انکر ثلاثه اشیا, فلیس من شیعتنا: المعراج, و المساله فى القبر, و الشفاعه)).
۶۰ـ ((مدرک پیشین)), ص :۲۴۶
((ان الله تعالى ملکین; یفال لهما: منکر و نکیر; ینزلان على المیت, فیسالانه…)).
۶۱ـ ((مدرک پیشین)), ص ۲۱۵ ـ :۲۱۶
((ملکان فظان غلیظان ; اصواتهما کالرعد القاصف, و ابصارهم کالبرق الخاطف! یطئان فى اشعارهما, و یحفران بانیابهما. فیسالانک)).
۶۲ـ ((مدرک پیشین)), ص :۲۲۲
((فاذا ادخل (الموئمن) قبره, اتاه منکر و نکیر ; فیقعدانه و یقولان له:… فیفحسان له فى قبره مد بصره; و یاتیانه بالطعام من الجنه…)).
۶۳ـ ((اقبال)), ص ۶۴۵, ((بحار)), ج ۹۸, ص :۲۹۱
(به نقل ((مصباح المنیر)), آیه الله على مشکینى, ص ۱۹۰, انتشارات یاسر):
((و امتنى مسرورا و مغفورا, و تول انت نجاتى من البرزخ, و ادرعنى منکراً و نکیرا و ارعینى مبشرا و بشیرا; واجعل لى الى رضوانک و جنانک مصیرا, و عیشا قریرا, و ملک کبیرا; وصل على محمد و آل کثیرا)).
بارالها! مرا شاد و آمرزیده بمیران; رهایى مرا از گفت و گوى برزخ عهده دار شو; منکر و نکیر را از من باز گردان ; بشیر و مبشر را به من بنمایان; مرا به سوى خشنودى و بهشت خود راهى بگشاى; حیاتى با کمال مطلوب که مایه روشنى چشم باشد, عطا کن; و بر محمد و خاندانش درود بى اندازه نثار فرماى. (خواندن این دعا, در هر روز او ماه رجب, بسیار سفارش شده است).
۶۴ـ ((بحار الانوار)), ج ۶, ص ;۲۴۵
((… یسالانه: عن ربه و نبیه و دینه و امامه)).
۶۵ـ ((امالى الصدوق)), ص ۴۰۷, ج ۶, ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴. ((لثانى الاخبار)), ج ۴, ص :۲۵۰
((ابن آدم! ان اجلک اسرع شى الیک… اول ما یسالانک عن ربک الذى کنت تعبده, و عن نبیک الذى ارسل الیک, و عن دینک الذى کنت تدین به, و عن کتابک الذى کنت تتلوه, و عن امامک الذى کنت تتولاه; ثم عن عمرک فیما افنیته؟ و مالک من این اکتسبته و فیما اتلفته؟)).
۶۶ـ ((الکافى)), چ ۳, ص ۲۴۱. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۵ ـ ۲۶۶.
((یسال المیت فى قبره عن خمس: عن صلاته و زکاته و حجه و صیامه و ولایته و ایانا اهل البیت)).
۶۷ـ ((بحار الانوار, ج ۶, ص ۲۶۰.
۶۸ـ ((الکافى)), ج ۳, ص ۲۳۵. (نقل از ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۰):
((انمان یسال فى قبره من محض الایمان محضاً; او محض الکفر محضاً…))
۶۹ـ ((مدرک پیشین)).((المحجه البیضا)), ج ۸, ص :۳۱۰
((لا یسال فى القبر الا من محض الایمان محضاً ; او محض الکفر محضاً و الاخرون یلهون عنهم)).
۷۰ـ ((بحار الانوار)), ج ۶, ص :۲۶۰
((انه لایساله عن المستضعفین و المتوسطین بین الایمان و الکفر)).
۷۱ـ نسا (۴) آیه ۹۷.
۷۲ـ نسا (۴) آیه ۹۸ـ ۹۹.
۷۳ـ ((المحجه البیضا)), ج ۱, ص ۱۴. ((میزان الحکمه)), ج ۶, ص ۴۵۶.
۷۴ـ ((کنز العمال)), ج ۱۰, ص ۱۳۴, الهندى, موئسسه الرساله.((میزان الحکمه)), ج ۶, ص :۴۵۷
((العلما مصابیح الارض, و خلفا الانبیا و ورثه الانبیا)).
منبع: کتاب حیات برزخى – اسدى
/س