امام زمان ـ عليه السّلام ـ در توقيع[1] شريف خود به آخرين نايب خاص يعني علي بن محمد سمري، رحمة الله عليه فرموده اند: و لا توص الي احد يقوم مقامك بعد وفاتك فقد وقعت الغيبة التامة،[2] به كسي وصيت نكن كه بعد از رحلت تو جانشين تو گردد زيرا غيبت دوم يا كامل (كبري) واقع شد.
شيخ مفيد در مورد اين توقيع مي فرمايد: وقتي امام مهدي ـ عليهم السّلام ـ منصب امامت را برعهده گرفت تبليغ دين را شخصاً عهده دار شد و توسط نواب خاص سؤالات شيعيان به حضرت مي رسيد و امام با توقيع جواب آن ها را مي دادند تا غيبت صغري تمام شد و غيبت كبري آغاز گرديد در اين دوران امر تبليغ به صورت عام … بر عهده فقها، و محدثان گذارده شد.[3]چنانكه ملاحظه مي شود امام عصر ـ عليه السّلام ـ صراحتاً و به روشني نيابت خاص را در دوران كبري نفي نموده اند. و چنان كه از سخن شيخ مفيد نيز استفاده مي شود نقش نايب خاص، گرفتن سؤالات از مردم و برگرداندن جواب بود يعني نايب خاص واسطه مردم در رساندن مطلب مردم به امام و پيام امام به مردم بود. و امام عصر ـ عليه السّلام ـ بعد از شروع غيبت كبري اين منصب خاص را تعطيل اعلام نمودند.
لذا امام عصر ـ عليه السّلام ـ تنها چهار نايب خاص داشته است كه چنين نقشي داشته اند. و پيغام رسان امام بوده اند.
با توجه به مطالب بالا معلوم مي شود اينك كه ما در غيبت كبري هستيم كسي چنين منصبي -نيابت خاص- ندارد لذا هركس ادعاي ارتباط با امام زمان ـ عليه السّلام ـ را نمايد با اين عنوان كه سخن شما را به امام مي رسانم يا پيام امام را به شما مي رسانم بايد تكذيب شود و چنين ادعايي در دوران غيبت كبري به تصريح توقيع امام زمان ـ عليه السّلام ـ از هيچ كس پذيرفته شده نيست.
بنابراين با آن كه ما ملاقات در عصر غيبت را مي پذيريم و امكان اين كه كسي در اين زمان به محضر امام عصر ـ عجّل الله فرجه ـ برسد انكار نمي كنيم اما اين را نيز مي دانيم كه رسيدن به محضر مبارك امام مهدي ـ عليه السّلام ـ فيضي است كه تنها نصيب خواص و كساني كه از نظر مقامات معنوي رتبه هاي بالا دارند مي شود و عموماً اين افراد براي پرهيز از شهرت راز خود را براي كسي آشكار نمي كنند. بنابراين كساني كه ادعاي ارتباط با امام مهدي ـ عليه السّلام ـ را دارند و پيوسته از تشرف خود به محضر حضرت سخن مي گويند به دنبال سوء استفاده از احساسات پاك انسان هاي ساده لوح اند.
براي حسن ختام سخن صريح مرجع عاليقدر شيعه حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني كه معاصر ما هستند را مي آوريم:
«شبهه اي نيست كه هركس ادعاي رابطه كند، بايد نفي شود، اين باب مسدود است.
اصل ارتباط به نحو موجبة جزئيه (براي تعداد معدودي) امكان دارد و واقع هم شده است، اما نفس ادعا، دليل اجنبي بودن است، خود دعوا مبطل ادعا است … بزرگترين خيانت را كسي كرده است كه از اين ادعاها مي كند.»[4]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مهدي منتظر، نوشتة محمد جواد خراساني.
2. مير مهر، نوشتة مسعود پور سيد آقايي.
پي نوشت ها:
[1] . توقيع به نامه صادر شده از طرف امام ـ عليه السّلام ـ گويند.
[2] . كمال الدين، ص 516.
[3] . الفصوص العشرة، ص 10.
[4] . پور سيد آقايي، مسعود، مير مهر، ص 247.