طلسمات

خانه » همه » مذهبی » بعضي افراد در مجالس عروسي با گذاشتن سي دي هاي مبتذل و انجام كارهاي حرام مثل رقصيدن و… اين را مي گويند كه «يك شب هزار شب نمي شود؛ و يك شب بيشتر نيست؛ بعداً جبران مي كنيم» در مقابل گفته اين افراد، شما ما را راهنمايي كنيد كه چه جوابي بايد به آنها داد تا قانع شوند؟

بعضي افراد در مجالس عروسي با گذاشتن سي دي هاي مبتذل و انجام كارهاي حرام مثل رقصيدن و… اين را مي گويند كه «يك شب هزار شب نمي شود؛ و يك شب بيشتر نيست؛ بعداً جبران مي كنيم» در مقابل گفته اين افراد، شما ما را راهنمايي كنيد كه چه جوابي بايد به آنها داد تا قانع شوند؟

آنچه در مرحلة اول مي توان گفت اينكه وظيفه در اين گونه موارد، امر به معروف و نهي از منكر مي باشد، با رعايت مراتب آن كه يكي از مراتب و مراحل آن ترك جلسه مي باشد. حتي اگر توان اين را دارد كه جلسه را تغيير شكل دهد، بگونه اي كه مشكلات و ضرري پيش نيايد اين كار را بايد انجام داد.
اما در مقابل افرادي كه اين طرز تفكر را دارند اصولاً بايد كار بنيادي و اساسي انجام داد و نمي توان يك شبه آنها را متحول كرد به گونه اي كه ديگر سراغ اين جور كارها نروند.
از طرفي هم بايد توجه داشت كه جلسات گناه و معصيت يك كمك كننده بسيار قوي دارد بنام شيطان كه از درون هم بواسطة نفس اماره تقويت مي شود. و معمولاً دلها در بعضي مواقع آن قدر زنگار مي گيرد كه با چندين شيوه و راه و موعظه نمي توان آن را برطرف كرد. پس لازم به ذكر است نبايد انتظار داشت با يك تذكر اين گونه افراد حرف گوش كنند و متنبه شوند.
اما با كار كردن مستمر و تبليغ و ارشاد دائمي مي توان اين گونه افراد را نسبت به كاري كه انجام مي دهند آگاه كرد و به آنها ياد آور شد كه چه بسا غفلت لحظه اي و آني انسان را به پرتگاه سقوط مي كشاند و انسان نبايد سرنوشت خود را با يك لحظه غفلت سياه و تباه كند، چه بسيار افرادي بوده اند كه در همين مراسمات عمر آنها خاتمه يافته است و يا فرصت توبه را نيافته اند. آيا واقعاً براي اينها ديگر مجالي براي جبران مي باشد؟ و اگر در اين لحظه ها انسان پيمانه اش پر شود و از اين دنيا برود، خدا را در حالي ملاقات كرده كه در معصيت او بوده است؟ و چه خسراني و زياني از اين بالاتر مي تواند باشد و چه بسا اين يك شبي باشد كه صبحي براي آن نباشد و براي هميشه شب بماند.
نكته ديگر كه تذكر آن لازم است اين كه بدانيم ما هميشه در حال امتحان شدن از طرف حضرت حق جل و اعلي هستيم؛ در شاديها، در غم ها، در فقر، غنا، صحت، مرض و غير ذلك. اتفاقاً در جاهايي كه احتمال گناه و معصيت بيشتر باشد امتحان الهي شديدتر و سخت تر مي باشد. داستان حضرت يوسف و زليخا از اين نمونه مي باشد. البته شايد اگر با آنها اين گونه سخن بگوئيد در جواب بگويند ما اين كارها را مي كنيم و هيچ مشكلي هم براي ما پيش نمي آيد، كه در اينجا خوب است به كلامي از حضرت علي ـ عليه السلام ـ در نهج البلاغه توجه كرد كه حضرت در جواب اين گونه طرز تفكر ها و افراد چه مي فرمايند:
حضرت مي فرمايد: چه بسا كسي كه با نعمت هايي كه به او رسيده به دام افتد و با پرده پوشي بر گناهش فريب خورد و با ستايش شدن امتحان گردد و خدا هيچ كسي را همانند مهلت دادن نيازموده است.[1]از اين روايت و كلام حضرت به خوبي روشن مي شود كه انسان در هر حالي مورد امتحان و آزمايش مي باشد لذا بايد هميشه انسان حواسش جمع باشد كه خداي ناكرده در معصيت نباشد زيرا كه انسان از يك لحظه بعد خود هم خبر ندارد. و نكته ديگر اينكه ما بايد ببينيم كه معصيت چه كسي را انجام مي دهيم.
ما در اصل با گناه كردن به ولي نعمت و مالك و صاحب خود دهن كجي مي كنيم كه اين عمل از خود گناه بدتر مي باشد و يك نوع كفران نعمت بحساب مي آيد. چون خداوند اين نعمت ها و امكانات را در اختيار ما قرار داده تا در راه اطاعت او بكار ببريم نه اينكه امكانات را بگيريم در غير موردش مصرف كنيم و به اصطلاح نمك را بخوريم و نمكدان را بشكنيم.
خلاصه اينكه در چنين مواردي وظيفة ما اين است كه:
1. خودمان در چنين مراسم هايي شركت ننمائيم و خود را همانند آنان آلوده گناه نكنيم.
2. اگر موقعيت و شرايط فراهم باشد، صاحبان مراسم و ديگران را نيز ارشاد و نهي از منكر كنيم. حتي عدم حضور ما و يا ترك اين مجالس، موجب تنبيه و نهي از منكر آنان خواهد شد.
البته بايد نسبت به شرايط و مراحل امر بمعروف و نهي از منكر آشنايي كامل داشته باشيم و از تحقير، تندي، اختلاف و اشتباهات ديگر بپرهيزيم.
3. در صورتي كه توانايي لازم را داريم، نحوه برگزاري مراسم شاد و متنوع و به دور از گناه را جايگزين مراسم هاي گناه آلود بنمائيم. چه بسا مجالس شاد و به دور از گناه كه شادي ماندگار و فرح بخش به همراه دارد.
توجه به اين نكته نيز لازم است كه با پرورش ايمان و تقويت اعتقادات و آگاهي بيشتر به جوانب ديني، اينگونه مشكلات حل خواهد شد كه اين هم مستلزم كارهاي طولاني و تبليغ مستمر مي باشد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. رسالت اخلاق در تكامل انسان (ويرايش دوم) نوشته سيد مجتبي موسوي لاري، انتشارات دفتر تبليغات چاپ 4، بهار سال 1376.
2. تربيت و شخصيت انساني،‌سه جلد، نوشته سيد مجتبي هاشمي چاپ 2، انتشارات دفتر تبليغات پائيز 1376.

پي نوشت:
[1] . نهج البلاغه، ترجمه مرحوم دشتي، قم، انتشارات سيد جمال الدين اسد آبادي، چاپ اول، 79، ص 650، ‌حكمت 116.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد