بعضی می گویند که هر انسانی برای خود یک فرشته دارد که اسم مخصوص به خود را دارد و همه هر کاری که داشته باشند و اسم فرشته خود را بدانند و او را با اسم صدا کنند آن کار انجام می شود. می خواستم بدانم که آیا چنین چیزی وجود دارد یا نه؟ و آیا شما در این علم تبحر دارید یا نه؟

اینکه با هر انسانی فرشتگانی هستند سخن درستی است فرشتگانی هستند که اعمال انسان را ثبت می کنند؛ و فرشتگانی هستند که انسان را محافظت می کنند ؛ فرشتگانی هم هستند که رزق مادی و معنوی انسان را به او می رسانند و …
علم تسخیر ملک نیز گویا در بین علوم غریبه وجود دارد. اما باید توجه داشت که مدعیان دروغین این گونه علوم بسیار زیادتر از مدعیان واقعی آنند ؛ و در هر لباسی هم پیدا می شوند ؛ بنابراین ،این ادّعاها را نباید به راحتی قبول کرد . شرعاً نیز داخل شدن در این گونه علوم برای هر کسی جایز نیست ؛ و تجربه نشان داده که اولا اکثر افرادی که وارد این گونه علوم می شوند ابزار دست شیطان می شوند و ثانیا دچاراختلالات روحی و روانی می گردند رجوع به اینگونه افراد نیز کار صحیحی نیست و می تواند پیامدهای ناگوار ، روانی ، دینی و اخلاقی و اجتماعی داشته باشد مگر اینکه مدعی این علم از علمای بزرگ اسلام یا تأیید شده از جانب علمای بزرگ باشد.
برخی از این علوم غریبه از القائات شیاطین است و بعید نیست که افراد ابزار دست شیطان باشند و از این طریق به نام فرشته یکی از شیاطین جنّ را بر شخص مسلّط سازند. آنچه خدا در قرآن برای انسان فرستاده است برای سعادت او کافی است و نیازی به این گونه علوم ندارد و کسانی هم که این علوم را از راه حقّ بدست بیاورند،‌ آن را علنی مطرح نمی کنند و با آن دکّان کسب مال و شهرت باز نمی کنند. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
« وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ
وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ
وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ »( بقره / 101، 102 ، 103)
( و هنگامى که فرستاده اى از سوى خدا به سراغشان آمد، و با نشانه هایى که نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعى از آنان که به آنها کتاب(آسمانى) داده شده بود، کتاب خدا را پشت سر افکندند؛ گویى هیچ از آن خبر ندارند!!
و(یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى کردند. سلیمان هرگز(دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولى شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم سحر آموختند. و(نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل«هاروت» و«ماروت»، نازل شد پیروى کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، براى آشنایى با طرز ابطال آن، به مردم یاد مى دادند. و) به هیچ کس چیزى یاد نمى دادند، مگر اینکه از پیش به او مى گفتند: «ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات، سوء استفاده نکن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى آموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند؛ ولى هیچ گاه نمى توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زیان برسانند. آنها قسمتهایى را فرامى گرفتند که به آنان زیان مى رسانید و نفعى نمى داد. و مسلما مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى دانستند!!
و اگر آنها ایمان مى آوردند و پرهیزکارى پیشه مى کردند، پاداشى که نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند!!)