خانه » همه » مذهبی » بهائيت به چه دليل و انگيزه اي بودا و زرتشت را در سلسلة پيامبران الهي قرار داده اند؟

بهائيت به چه دليل و انگيزه اي بودا و زرتشت را در سلسلة پيامبران الهي قرار داده اند؟

بهائيت براي اثبات و تبليغ افكار و عقايد باطل خود دست به هر كاري زدند و به هر نيرنگي كه در پيش برد اهدافشان مؤثر بود تمسك كردند و از اين رو يكي از حيله هايي كه به آن تكيه كردند، اين بود كه عده اي از ادياني كه الهي بودن آنها مردود و يا حداقل مورد مناقشه است را، جزء اديان الهي شمرده اند. مثلاً بودا و زرتشت را از انبياء الهي نام برده اند، چنانچه صاحب فرائد كه يكي از مبلغان معروف بهائيت است، مي گويد: «بودا اول شارع الهي است كه در امت صينيه قيام نمود و شريعت معلومي تشريع فرمود.»[1] و در جاي ديگر همان كتاب مي گويد: «تمام اديان روي زمين از بودائيه و… و زرتشتيه همه از اديان الهي و شرايع حقة ربانيه هستند.»[2]اما علت و انگيزه اي كه باعث شده اينها زرتشت و بودا را از انبياء الهي بشمارند، چند عامل زير مي تواند در آن دخيل باشد:
1. چون دشمن و برملاكنندة انحرفات بهائيت، مسلمانان و بالخصوص تشيع است و نزد تشيع و مسلمانان نبوت زرتشت و بودا ثابت نشده براي اينكه احاديثي در اين رابطه وارد شده كه دلالت دارند زرتشت جز انبياء الهي نيست، مانند حديث پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه فرمود: «مجوس پيامبري داشت كه او را كشتند و كتابي داشتند كه پيامبرشان در پوست دوازده هزار گاو نوشته و آورده بود كه آن را سوزاندند.»[3] و حديثي كه از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده كه زنديقي از او مي پرسد آيا زرتشت پيامبر مجوس است؟ امام ـ عليه السلام ـ پاسخ مي دهد كه: «زرتشت در ميان مجوس آمد و ادعاي نبوت كرد و عده اي از آنان به او ايمان آوردند و عده اي او را انكار كرده و بيرونش كردند تا اينكه در بيابان طعمة درندگان شد.» در اين حديث امام صادق ـ عليه السلام ـ بين مجوس و آيين زرتشت فرق گذاشته است.[4] و در مورد بودا هم دليلي كه نبوت او را ثابت كند بدست نيامده است و بهائيان با مطرح كردن اينكه زرتشت و بودا از جمله انبياء الهي هستند، خواسته اند تبليغ كنند كه تنها دين ما نيست كه انبيايش (باب و بهاءالله) در نزد مسلمانان و شيعيان مردود و باطل اعلان شده، بلكه انبيايي چون زردشت و بودا هم نزد اينها از انبياء الهي به حساب نمي آيند. گرچه اين حرفها را صراحتاً نگفته اند، اما از لابلاي حرفهايشان چنين انگيزه هايي بدست مي آيد. چنانچه نويسندة كتاب (راهنماي دين) در تحليل انگيزة بهائيت كه چرا زردشت و بودا را جز انبياء اصلي شمرده اند؟ مي گويد: «اينها براي اينكه دلائل عليل خود را تصحيح كنند تمام اديان باطله را حق دانسته اند.»[5]2. عامل ديگر اين مي تواند باشد كه بهائيت يك سلسله امور قبيحي را جايز شمرده شده است: كه هيچ دين الهي آنها را تأييد نخواهد كرد. براي اينكه اعتقادات انحرافي و اعمال قبيح خود را توجيه كنند بعضي از اديان ديگري را كه در اين جهت با آنان وجه مشترك دارند مانند دين خودشان الهي مي پندارند. مثلاً‌: بهائيت غير از زن پدر، با تمام محارم نكاح را جايز مي دانند. بطوريكه بهاءالله در كتاب اقدس صفحة 30 مي گويد: «حرام شد بر شما زنهاي پدران شما و شرم داريم حكم پسرها را بيان كنيم.» و نمونه هايي از اين احكام در آئين زردشت ديده مي شود گرچه مي گويند اين امر ريشه در عقايد زرتشت ندارد و بعدها دراين آيين متداول شده است.[6]اما بهائيان با ديدن چنين نسبتها، زردشتت را دين الهي شمرده، تا بر اعمال خود صحه بگذارند. بهائيت براي اينكه اعتقادات خود را صحيح جلوه دهد مانند اعتقاد به اولوهيت باب و بهاء به سراغ بودائيت رفته اند، زيرا ديده اند كه فرقه هايي در بودائيت هستند كه به اولوهيت جناب بودا قائل است. مانند فرقه (مهايانا) كه يكي از فرقه هاي بزرگ بودائي است كه معتقدند: «بودا موجودي است، مستحق پرستش و عبادت، از آن روي كه داراي جنبة اولوهيت است… وي پس از طي تناسخهاي مكرّر و ظهور متعدد در بدنها، سير كمالي خود را تا به آنجا طي كرده كه به درجة و مقام اولوهيت دست يافته و در آسمان جاي گرفته است»[7]3. عامل سومي كه مي شود گفت بهائيان به آن انگيزه اين دو دين را جزء اديان الهي شمردند، اين است كه خواسته اند تكثرگرائي يا همان (پلوراليزم ديني) را رواج بدهند كه تا در ساية آن بتوانند عقايد و اعمال انحرافي خود را مطرح كنند.
با توجه به اين سه عامل كه ذكر گرديد، مي توان گفت بهائيان اگر بودا و زردشت و يا حتي اشخاص ديگري را جزء انبياء الهي شمرده اند در مقام بيان حقيقت نبودند بلكه با اين ترفندها خواسته اند دين ساختگي خودشان را تبليغ نموده و آن را بر مردم ناآگاه بقبولانند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. نقد بر اصول دوازده گانة بهائيت، علي نصري.
2. اسطورة زندگي زردشت، ژاله آموزگار و احمد تفضلي.
3. فرق و مذاهب كلامي، علي رباني گلپايگاني.
4. محاكمه، دكتر، ج،م، ت.

پي نوشت ها:
[1] . شاهرودي، احمد، راهنماي دين، ناشر: چاپخانه حيدري، ت 1343 ش، ص 28.
[2] . همان، ص 29.
[3] . مجلة صباح، شماره 8-7، ص 116، به نقل از ثقة الاسلام كليني، الكافي، ج 4، ص 14.
[4] . مجله صباح، ش 8-7، مقاله زردشت، به نقل از مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 10، ص 179، بيروت، چاپ سوم.
[5] . راهنماي دين، ص 28، قسمت سوم.
[6] . مرتضوي، محمد مهدي، امشي بحشرات بهائي، ناشر، محمدرضا طوي، ت 1340 ش، ص 67.
[7] . گروه عقايد، شناخت اديان، ناشر واحد تأليف كتابهاي درسي، چاپ اول، ت 1378 ش، ص 158.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد