طلسمات

خانه » همه » مذهبی » بیست دلیل براهمیت نماز (1)

بیست دلیل براهمیت نماز (1)

بیست دلیل براهمیت نماز (1)

اين پژوهش به بحث وبررسي پيرامون وجوه اهميت نماز درآیات وروایات مي پردازد . در ميان واجبات وفرایض ما مسلمانان مهم تر و با فضيلت تر از اين عمل، نمی توان يافت كه متأسّفانه توسط برخي از انسانهامورد غفلت وسهل انگاري واقع شده ، با اندکی تفکر ودقت پیرامون آیات وروایات مربوط به آن یا شواهد وقراین دردست به درجه اهمیت این

40358245 d1a3 4d7a b1d9 6a4ff3aaa60b - بیست دلیل براهمیت نماز (1)

002143 - بیست دلیل براهمیت نماز (1)
بیست دلیل براهمیت نماز (1)

 

نویسنده : خدابخش قیصری
منبع : اختصاصی راسخون

 

چكيده
 

اين پژوهش به بحث وبررسي پيرامون وجوه اهميت نماز درآیات وروایات مي پردازد . در ميان واجبات وفرایض ما مسلمانان مهم تر و با فضيلت تر از اين عمل، نمی توان يافت كه متأسّفانه توسط برخي از انسانهامورد غفلت وسهل انگاري واقع شده ، با اندکی تفکر ودقت پیرامون آیات وروایات مربوط به آن یا شواهد وقراین دردست به درجه اهمیت این فریضه می توان دست یافت.اين تحقيق شامل دلایل اهميت نماز در آيات وروايات با عنوانهایی همچون: همراهي با تمام موجودات ، اولين و محبوبترين فريضه نزد خدا و…. می باشد.روش كار به صورت كتابخانه اي بوده كه بر اين مبنا از اسناد ومدارك ديني بهره برده وبه نقل وتوصيف موارد مذكور پرداخته ايم و سعي نموده ايم درحد توان ازمنابع دست اول روايي بهره گيري نماييم و در پايان مي توان گفت ، نماز به عنوان ، جوششي از اعماق ذرات عالم كه عطر جانبخش آن، همه‌جا گسترده و پرتو انوارش، هستي را روشن ساخته و راز آفرينش و اصلي‌ترين نياز بشر مي‌باشداز اهم واجباتی است که سود آن فقط برای شخص نمازگزار حاصل می شود وبا تفکربه دلایل مطرح شده،اهتمام مابه آن دوچندان خواهد شد.
واژه كليدي : نماز ،اهمیت نماز

وجوه اهميت نماز
 

نهال وجودآدمي در بوستان پرزرق و برق ومزرعه بي كشت و زرع دنيا فقط به منظورتحصيل معرفت ودرك عبادت حضرت احديت – عزشأنه – نهاده شده(1) و با توجه به اينكه در اين محل زرع ، انسان بايد اعمالي را انجام دهد كه موجب بالا رفتن درجه و رسيدن وي به مقام قرب جناب منعم بي زوال گردد وباز با توجه به اينكه عقل انسان از درك وشناخت چنين اعمالي قاصر است ، خلاق جهان آفرين –جَلّت عظمته – كه در منتهاي رأفت وعطوفت به مخلوقين خود مي باشد توسط انبياء عظام ورسل مقربين خويش به منظور هدايت وارشاد بندگان ، اعمالي را كه موجب رسیدن به نعمتهای خداوند متعال است . همچون نماز وروزه وزكات وخمس وحج و… را تعيين وبه عمل كردن به آنها دستور فرموده و بنده مكلف است بعضي را درمدت عمر يك مرتبه وبعضي را هر سال يك مرتبه وبعضي را در هر شبانه روز پنج مرتبه انجام دهد و با عمل به آن اعمال حسنه‌ ، بنده مطيع سعادت يافته ودر روز محشر اكبر از خسران تهي دست و ندامت بي حاصلي و بي ثمري سالم و از حوادث پر شرو شور ميدان عظيم قيامت محفوظ و از نعمت هاي بي پايان حضرت كريم وهاب بهره مند شود.(2) اعمال واجب شده مذكور با اشتراك در اصل محبوبيت نزد حضرت حق- عزوجل– درمراتب فضيلت متفاوت مي باشند واشرف وافضل از همه آنها « نماز» است كه فوق همه طاعات بدني وسرمايه افتخار واجبات عملي و موجب غبطه فرصت از دست دادگان بر اهل دنياست. (3) حال با توجه به نزول اين رحمت الهي(4) در طي شبانه روز براي دستيابي به معرفت بيشتر به اين واجب مهم وجوهي را ذكر مي نماييم :

1. نماز همراهي با هستي
 

آسمان هاو كرات آنها ، زمين وكوههاي آن وهمه موجودات عالم مطيع ومجري فرمانهاي تكويني پروردگار وآفريننده خود هستند وحتي به اندازه سرمويي ازوظايف خود، تخطي نمي كنند بلكه فقط درمدار ومسير وحيطه اي كه براي آنها مشخص شده اجراي وظيفه مي كنند(5) .آنچه هست اينكه انجام وظيفه موجودات ، آزادانه وعالمانه يعني از روي اختيار ودانش نيست وروح سركشي و عصيان در آنها وجود ندارد لذا همگي به تقديس وتسبيح حضرت حق – جل و علي – مشغولند. قرآن كريم درباره تسبيح همه موجودات هستي مي فرمايد: « تُسَبِّحُ لَهُ السَّمواتِ السَبْع وَالاَرْضِ وَمَن فيهنَّ وَانْ مِنْ شَيْ ءٍ اِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَلكِنَ لا تَفْقَهُونَ تَسبيحَهُمْ اَنَّهُ كانَ حَليماً غَفوراً.(6) » « هفت آسمان و زمين وهرچه در آنهاست همه به ستايش وتنزيه خدا مشغولند وموجودي نيست جزآنكه ذكرش تسبيح وستايش حضرت اوست وليكن شماتسبيح آنها را فهم نمي كنيد . همانا او بسيار بردبار وآمرزنده است.» حتي غرش ابرها هم پيام آورتسبيح الهي اند:« يُسَبِّحُ ارَّعْدَ بّحَمْدِهِ.(7) » نماز نه تنها يك تكليف وفريضه عبادي براي انسانها ست بلكه به مفاد برخي از آيات قرآني آفريده ها ومخلوقات ديگر ، همه براي خود، نمازي دارند كه غير از ذكر وتسبيح خداست ، آنجا كه مي فرمايد: « اَلَمْ ترَانّ اللَه يسبّحُ لَهُ مَنْ فِي السَمواتِ وَالارضِ وَالطَّيرِ صافّاتٍ ، كُلَّ قد عَلِمَ صلاتَهُ وتَسبيحَهُ واللهُ عليمٌ بما يفعلون(8)» « اي رسول ما ، آيا نديدي كه هركسي در آسمانها وزمين است تا مرغ كه در هوا پر گشايد ، همه به تسبيح وثناي خدا مشغولند وهمه آنان صلوات وتسبيح خود را بدانند وخدا به هر چه كنند آگاهست.»
طبرسي (ره) مي نويسد:
مراد از« مَنْ» همه مكلفين‌اند يعني همه آسماني ها و زميني ها كه به زبان ، خداي را تسبيح مي گويند وبرخي فرموده اند: همه مخلوقات اعم از عاقل و غير عاقل است وبه كار بردن كلمه من كه در عاقلان ، استعمال مي شود از باب تغليب است ودرمعناي جمله«كُلٌ قَد عَلِمَ صَلاتَهُ وَتَسبيحَهُ» دونظر ابراز شده است كه:
1.ضمير فعل« عَلِمَ» به خدا بر مي گردد ، يعني ؛ خداوند ،نماز و تسبيح وذكر هريك از موجودات را مي داند.
2.ضمير به «كُل » بر مي گردد يعني ، هريك از آسماني ها وهر كدام ازآفريده ها ، نماز وتسبيحشان را مي دانند وطريق دعا و نماز خودرا مي شناسند(9)آن دسته موجودات كه وجودشان آلي و بهره ده است و براي وجودي ديگر آفريده شده اند اينگونه در پي ستايش خالق خويش اند پس چرا انسان كه وجودش استقلالي است وبهره‌مندترين موجودات هستي مي باشد با آنها همراهي نكند!(109 پس انسان نيز در قالب نماز با تمامي هستي همراهي نموده وزيباترين كرنشها را درمقابل هستي بخشي مطلق به عمل مي آورد وعمل اونه از روي جهل واجبار بلكه با اختيار كامل وآگاهي وعلم به ذات خالق بي نياز خودمي باشد.

2- نماز بهترين وزيباترين الگوي پرستش وبندگي
 

آن زمان كه خداوندمتعال اراده فرمود ، انسان را خلق كند فرشتگان ازاوپرسيدند:« خدايا براي چه مي خواهي موجودي را كه بر روي زمين فساد به پا مي كند وخون مي ريزد بيافريني ؟ در حاليكه ما فرشتگان پيوسته تو را تسبيح و تقديس مي نماييم(11) .» خداوند – جل واعلي – از راه علم و معرفت ايشان را قانع نمود كه انسان از آنها داناتر وآگاه تر است. يكي از امتيازات انسان بر آنها وجميع مخلوقات اين است كه از قدرت فهم و تفكر و شناخت برخوردار است و امتياز ديگر انسان بر فرشتگان اين است كه انجام عبادات گوناگون ، كار و هنر انسان مي باشد يعني اوتوانايي عبادت وبندگي خدارا به شيوه ها وصورتهاي مختلف دارا مي باشد . درست است كه موجودات هستي همه در حال تسبيح ونمازند اما تسبيح ونماز انسان با ديگران فرق مي كند.رمز عظمت وشرافت او بر ملائكه آن است كه فرشته تنوع عبادت ندارد ،(12) درواقع هر يك از فرشتگان با حالت خاصي درحال عبادت خداي عزوجل مي باشند ، گروهي از فرشتگان پيوسته در حال قيام اند وگروهي ديگر در حال ركوع وبرخي ديگر مدام در حال سجده اند و اين تنها هنر وامتياز انسان است كه در ميدان عبادت ، قادر به انجام و ارائه جلوه هاي متنوع عبادت مي باشد.(13) از اين رونماز نه يك گل كه گلزار عبادت است ،چرا كه تكبير وتحميد وتعظيم ، تسبيح وتهليل وتسليم ، ركوع وسجود وقنوت و تشهد وقيام گلهاي اين بوستانند كه با در آمدن به اين گلزار،روح وجان معطر شده وازعصاره شفا بخش‌آن دلهامداوا مي گردد. ولذا بهترين الگوي عبادت وپرستش كه در كمال حسن‌وخيرمي باشد فقط مخصوص انسانهاست.(14)

3- نماز نخستين فريضه مسلمانان
 

جو اختناق آور مكه به خاطر اذيت وآزار مشركان وهول واضطراب مسلمانان در آنجا ، به آنان اجازه نمي داد كه فرايضي داشته باشند وبتوانند واجبات عملي خود را به جاآورند ، لذا در مدتي كه پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله – درمكه بود، هيچ عبادتي تشريع نشد ، مگرنماز كه بر او واجب وبرامت ، سنت ومستحب مؤكد بود.(15) آنچه مسلم است اينكه در آغاز بعثت ، حضرت خديجه – سلام الله عليها– و امير المومنين – عليه السلام – با پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله – نماز مي خواندند ودرنمازايشان ،عمل ركوع وسجود ، انجام مي شده است .(16) و اين بر وجوب نماز بر پيامبر – صلي الله عليه و آله – قبل از تشريع آن بر مسلمانان دلالت دارد. بر طبق احاديث فراواني كه محدثان شيعه وسني – درمقام بيان وظايف عمده وبزرگ ديني دراسلام – نقل كرده اند نخستين فريضه واول واجب بر مسلمانان نماز ذكر شده است.(17) از جمله اينكه پيامبر – صلي الله عليه و آله – فرموده اند: « أوَّلُ مَا افْتَرَضَ اللهُ عَلي اُمَّتي صَلَواتُ الْخَمْس.(18) » «اول چيزي كه خداوند بر امّتم واجب كرد ،نمازهاي پنجگانه بود.» اين وجوب نماز طبق برخي احاديث(19) وهمچنين كتب تاريخي در شب معراج(20) صورت گرفته ، هرچند تاريخ اين واقعه مهم دقيقاً معين نيست ، اما وقوع آن درمكه يعني قبل از هجرت بنابر آنچه از آيه اول سوره اسراء به دست مي آيد ، قطعي است(21). با توجه به اين مطالب مي توان بيان نمودكه نماز اولين وظيفه ديني واجب بر مسلمانان بوده است.

4- نماز به عنوان واجبي صريح وفريضه اي بزرگ
 

درقرآن كريم ، فرمان قطعي وحتمي پروردگار را مبني بر اقامه نماز درزمانهاي معين مطالعه مي كنيم . فرماني كه اطاعت وپيروي از آن بر هر گرويده اي واجب شده كه جاي هيچ درنگ وتقصيري در اطاعت و انجام آن روا نيست(22) آنجا كه مي فرمايد : «….. فَاقيمُوا الصلوة ، انَّ الصَّلوةَ كانَت عَلَي المُؤمِنينَ كِتاباً مَوقوتاً (23)» «… نماز را به جا آوريد كه نماز براي اهل ايمان حكمي واجب ولازم است.»از امام صادق – عليه السلام – درباره تفسير اين آيه پرسيده شد حضرت فرمودند: « كتابٌ واجبٌ (24)» « يعني يعني فريضه اي واجب.»
ودرحديث ديگري امام باقر –عليه السلام– فرموده اند:« انَّما يَعْني وُجُوبُها عَلَي الْمُؤمِنين.(25) » « يعني همانا وجوبش بر مؤمنين »
در توضيح مطالب بالا بايد گفت: وجوب نماز يكي از ضروريات دين مقدس اسلام وفريضه اي بزرگ ووظيفه اي سنگين در اين آئين پاك است به طوري كه منكر آن از دين خارج و به اتفاق دانشمندان اسلامي ( فقها ) كافر است وتارك آن ، با اعتراف به وجوبش بايد تعزير شود.(26)

5- برابر دانستن نمازبا ايمان
 

از ابتداي هجرت پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله – تا حدود شانزده ماه ، مسلمانان ، نمازها و عبادات خود را به سوي بيت المقدس(27) انجام مي دادند . ولي بنا به مصالحي(28)خاص و با هدف رهايي از سرزنش يهود درمورد عدم استقلال قبله مسلمانان از بيت المقدس ، به سوي كعبه تغيير يافت.(29) به همين جهت ، مسلمانان با اين سوال مواجه شدند كه حكم نمازها وعباداتي كه به سوي بيت المقدس گزارده اند چيست ؟ آيا آنها مورد قبول قرار مي گيرند يا نياز به قضا وتكرار دارد؟ و از طرف يهوديان محكوم شدند كه همه بر ضلالتند. در جواب ايشان اين آيه شريفه نازل شدكه : « … و ما كانَ اللهُ لِيُضيعَ ايمانَكُم… (30)خداوند ايمان شما يعني نمازهاي گذشته شمارا ضايع نمي كند وآنرا مهمل وبدون اجر نميگذارد(31) درتفاسير زيادي در ذيل اين آيه شريفه مقصود از ايمان را نماز مي دانند(32)واين جايگاه رفيع واهميت فراوان نماز را مي رساند كه خداوند آنرا با ايمان برابر مي داند.درحديث مفصلي ازامام صادق –عليه السلام – از ايشان درمورد اينكه آيا ايمان گفتار بدون عمل است يا گفتار وعمل با اعضاء وجوارح بدن ، در بيان آيه فوق فرمودند:«…. فَسَمَّي الصَّلاةَ ايماناً فَمَنْ لَقِيَ اللهَ عَزَّوَجََّل حافِظاً لِجَوارِحِه مَوفياً كُلِّ جارِحَةٍ مِن جوارِحِه ما فَرَضَ اللهُ عَلَيْها ، لَقِيَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ مُسْتَكْمِلاً لِايمانِهِ وَهُوَ مَنْ اَهْلِ الجنه…. (33)» «خداوند‍‍‍] در آيه مذكور ] نماز را ايمان ناميده است ، هركه خدا را ملاقات كند و وظايف لازم هر عضو خودرا انجام داده باشد خدا را با ايمان كامل ملاقات كرده و او اهل بهشت است…. » به اين معنا كه از نماز ،كه گل سر سبد عبادات عملي مي باشد ، در آيات وروايات به ايمان كامل تعبير شده است.

6- نماز برترين عمل، بهترين عبادت
 

در قرآن كريم ، علاوه بر ايمان كه يك فضيلت بزرگ و ارزش والايي در حيات انساني دانسته شده ، همواره از عمل صالح ، برونيكي وانجام كارهاي خير و شايسته در پرتو ايمان سخن به ميان آمده است.يكي از اين اعمال خير كه برترين آنها نيز مي باشد نماز است . چنانچه قرآن درمعرفي رسولان وفرستادگان حق تعالي چنين مي فرمايد: « وَجَعَلْناهُمْ أئِمة ًيَهْدُونَ بِأمرنا وَأوحَينا اِلَيْهِم فِعْلَ الخيراتِ وَاقامَ الصلوة وَايتاءَ الزَّكوةِ وَكانُوا لَنا عابِدين.( 34)»«وآنانرا پيشواي مردم ساختيم تاخلق را به امر ، هدايت كنند وهر كار نيكو را خصوص اقامه نماز واداء زكات را به آنها وحي كرديم وانها هم به عبادت ما پرداختند.» در اين‌آيه عطف اقامه نماز به جمله « فعل الخيرات» ازباب عطف خاص به عام است كه دليل افضليت(35)اقامه نماز وپرداخت زكات به عنوان خصوص اعمال خير مي باشد وچنين چيزي رمز عبوديت وبندگي است(36). واز سوي ديگر هر روز چندين مرتبه طنين شكوهمند اذان واقامه درگوشمان مي پيچد كه « حيّ علي خير العمل» واين تنها بدين معنا نيست كه بهترين عمل نماز است بلكه مبين آن است نماز زادگاه همه اعمال خوب و پسنديده نيز هست ،وقتي دل از اغيار شسته و به يار سپرده شود جز مهبط ومنزل خوبيها نخواهد شد(37)از امام صادق- عليه السلام – :« لَمَّا سُئِلَ عَنْ اَفضَلَ الأَعْمالِ بعد الْمَعْرِفَةِ: قال مامِن شَيءٍ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ تَعْدِل هذِهِ الصَّلاةِ(38)» در پاسخ به سوال از بهترين اعمال بعد از معرفت خدا امام صادق -عليه السلام – فرموند: «بعد از معرفت خدا هيچ چيز با اين نماز برابري نمي كند(39) ». از ابوذر ( رحمة الله عليه ) روايت شده است كه گفت: بر فرستاده صلي الله عليه و آله خدا وارد شدم‌ ، دراين هنگام او در مسجد تنها نشسته بود به من فرمود: اي اباذر ! براي مسجد سلام و درود است.گفتم: سلام و درود بر مسجد چيست ؟ فرمود: دو ركعت نماز كه آن را به جاي آوري ، گفتم: اي فرستاده خدا ، مرا به خواندن نماز سفارش كردي ، اكنون بيان فرماكه نماز چيست ؟ [ چه رتبه دارد ]. فرمود: خيرُ موضوعٍ ، فَمَن شاءَ أقَلَّ وَمَن شاءَ أكثَر. بهترين چيزي كه مقرر شده است و نيكوترين كار از كارهاي پرستشي است. هركه
مي خواهد آن راكمتر بخواند [ يعني به واجبات عمل كند] وهركه ميل دارد زياد بخواند [ به نوافل نيز عمل كند.] (40)با توجه به آنكه ابوذر ( عليه الرحمة ) با نماز آشنا بوده وبا عنايت به پاسخ پيامبرصلي الله عليه و آله روشن مي شودكه پرسش ابوذر درباره حقيقت رتبه نماز، درميان عبادتها بوده نه سؤال از حقيقت خودنماز(41) با اين وصف نماز بهترين كارهاست چون همه كارهاي خوب از آن آغاز مي شود ويا بهتر بگوئيم نماز ، تمرين وتمهيد خوب شدن وخوب ماندن است ونزد خداوند باري تعالي كه همواره خير بندگان وسعادت ايشان را مدنظر داشته محبوبترين كارها نماز مي باشد چنانچه‌پيامبراكرم– صلي الله عليه و آله – فرموده اند:«أحَبُّ الاَعمالِ اِلَي اللهِ الصلوةُ لِوَقتها(42)»« محبوبترين اعمال نزدخداي تعالي نماز در وقت خاص خودش مي باشد.»امير المومنين – عليه السلام – : آمده است كه فرموده اند:« ليسَ عَمَلٌ أحَبَّ اِلي اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الصلاةَ(43) .» « هيچ كرداري درپيشگاه‌خداوندگرامي وبزرگ پسنديده ترومحبوبتر ازنماز نيست.»

پي‌نوشت‌ها:
 

1. اشاره به آيه« وَماخَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِنْسَ اِلّا لِيَعْبُدُون» سوره ذاريات (51) ،آيه 56.
2. برگرفته از : سيد محمد باقر شفتي ، تحفه الابرار ، ص 5 – 4 .
3. رسول خدا – صلي الله عليه و آله– فرمود: هيچ روزي نيست مگر اينكه فرشته اي ( درقبرستان حضور مي يابد ) وبين قبرها ( خطاب به مردگان) مي گويد: شما بر حال چه كسي غبطه مي خوريد ؟ مي گويند: «بر حال اهل مساجد زيرا كه آنان نماز مي گزارند وروزه مي گيرند وماچنين قدرتي نداريم.» رك: ميرزا حسين نوري طبرسي ، مستدرك الوسايل ، ج 1 ص 227 ، وحسين ديلمي ، هزار و يك نكته درباره نماز ص 13.
4. امام علي – عليه السلام – :« الصلاهُ تَسْتَنزِلُ الرَّحْمة َ» رك : عبدالواحد آمدي ، غرر الحكم ، ج 1 ، ترجمه سيد هاشم رسولي محلاتي ،حديث 215205 .
5. حسن راشدي ، نماز شناسی ، ج1 ، ص 158 .
6.اسراء / 44 .
7. رعد / 13 .
8. نور / 41 .
9. فضل بن الحسن طبرسي ، مجمع البیان ، ترجمه علي كرمي ، ج 9 ص 662 وعبد الله شبر ،تفسیر القران الکریم ،ص 343.
10. محمد رضا رضوانطلب ،پرستش آگاهانه ، ص 60.
11. بقره /30
12.خَلَقَهم الله كَيفَ شاء ووضع وجوههم كيف شاء…. ان الملك منهم الي جنب صاحبه ماكَلَّمَه قط و لا رفعوا رووسهم الا ما فَوْقَها ولا خفضوها الي ماتحتها خوفاً من الله وخشوعاً له» ، محمدباقر مجلسي ، بحار الانوار ، ج 18 ، ص 324. و عبد علي بن جمعه عروسي ،نور الثقلين ، ج 3 ، ص 107 .
13. غلامعلي نعيم آبادي ، نماز زيباترين الگوي پرستش ، ص 27 .
14. محمد رضا اكبري ،تفسير ( روايي ، عرفاني ، اخلاقي ، ادبي واجتماعي) نماز ،ص 4 .
15. محمدوحيدي ،دانستنی های نماز ، ص 23.
16. محمدخزائلي ،احکام القران ، ص 340.
17. علي آقا نجفي كاشاني ، برداشتی از نماز ، ص 58.
18. علاءالدين علي المتقي بن حسام الدين هندي ، كنزالعمال في سنن الاقوال والافعال ، ج 7 ص 276 ، ح 18859 .
19. شيخ حر عاملي ،وسايل الشيعه ، ج 2 ص 7 حديث 5 وج 13 ص 35 حديث 14 .
20. برخي تشريع نمازهاي پنجگانه را درسال اول هجرت دانسته اند وگفته اند در سوره روم كه مكي است، آيات 16 و 17 كه اوقات پنجگانه نماز از آنها استفاده مي شود مدني است ، اين نظر درست نمي نمايد زيرا در سوره كوثر وماعون كه هر دو مسلماً مكي است لفظ صلوة به معني نماز بوده واگر در آيه مندرج در سوره كوثر امر به صلوة متوجه شخص پيامبر است آيه مذكور در سوره ماعون عام است ودر مقام سرزنش نمازگزاراني است كه ازنماز خودغفلت كرده اند. ،محمدخزائلي ، همان ، ص 341.
21. محمدباقرمجلسي ،همان ، ج 18 ، ص 302 ، حديث 4 ، كه چندقول مي فرمايد : 18 ماه قبل از هجرت ، يعني يك سال وشش ماه . ومنظور سير شبانه از مسجد الحرام است كه درمكه واقع شده است.
22.علاء الدين حجازي ،فرهنگ نماز ،ص 159
23. نساء / 103.
24. ميرزا حسين نوري طبرسي ، همان ،ج 3 ،ص 10 حديث 2885/3.
25. همان ، حديث 2886/4.
26. علي آقا نجفي كاشاني ،همان ، ص 15.
27. بيت المقدس ( اورشليم) يا مسجد الاقصي ، در آغاز كار و در روزگار صائبه ، جايگاه معبد زهره بوده است ودر ضمن ارمغانهايي كه به آن معبد ميشده روغن زيتون بوده كه آنها را بر روي صخره اي در آن معبدمي ريخته اند.سپس معبد مزبور كهنه شد وپس از آنكه بني اسرائيل آن ناحيه را تصرف كردند ، صخره مزبور را قبله نماز قرار دادند . حسن راشدي ، همان ، ج 1 ، ص 56 و محمود خزائلي ، همان ، ص 462.
28. از جمله آزمايش براي مسلمانان ( لِيَعْلم من يتبع الرسول ) وكناره گيري از جامعه يهود.
29. اين تغيير قبله در مسجد بني سالم بن عوف در روز دوشنبه نيمه ماه رجب ما بين نماز ظهر اتفاق افتاد كه پيامبر – صلي الله عليه و اله – دو ركعت از آنرا به بيت المقدس وبقيه را ررو به كعبه به جا آوردند . جعفر سبحاني ، تاريخ پيامبر خاتم ، ص 151 .
30 بقره (/ ، 143. « خداوند ايمانهاي شما را ضايع نمي سازد .»
31. محمد رضا رضوانطلب ،همان ص 89.
32. ابوالفضل رشيد الدين ميبدي ،کشف الاسرار ،ج 1 ص 392 ، و عبد الله شبر ،همان ، ص 61. ومحسن قرائتي ،تفسير نور ، ج 1، ص 222
33. محمد بن يعقوب كليني ، اصول كافي ، ترجمه محمد باقر كمره اي ، ج 4 ص 122 و 123 ، حديث 1 .
34. انبياء /73.
35. عبدالله شبر‌، همان، ص 319 ، ( عطف الخاص الي العام لِلأفضلية )
36. سيد ابراهيم سيدعلوي ، نماز درقرآن ، ص 50 – 49 .
37. جمعي از نويسندگان ،خانواده و نماز ، ص 114 .
38. ديلمي ، ارشاد القلوب ، ج 1ص 145. شيخ طوسي ،امالي ، ج 2 ص 305
39. محمدمحمدي ري شهري ، ميزان الحكمه، ترجمه حميد رضا شيخي ، ج 7 ، ص 3094 ح 10544 .
40. شيخ صدوق ، خصال ، ترجمه صادق حسن زاده ، ج 2 ص 787- 786 و شيخ صدوق ، معاني الأخبار ، ج 2 ص 282 و ديلمي ،همان ، ج 1 و2 ص 139 ، حسن بن فضل طبرسي، مكارم الاخلاق ، ترجمه سيد ابراهيم مير باقري ، ج 2 ، ص 487 .
41. حسن راشدي ،همان ،ج 1 ، ص 162.
42. علاء الدين هندي ، همان ، ج7 ، ص 285 ، ح 18897.
43. شيخ صدوق ، خصال ، ج 2 ص 950.
 

ادامه دارد…

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد