تأثیر تربیت در فقه
چنان که فقه در تربیت اثرگذار است، تربیت نیز در فقه اثر می گذارد. در ذیل به برخی از این تأثیرات اشاره می شود:
1. ارائه موضوعات جدید: یکی از زمینه های اثرگذاری تربیت در فقه، ارائه موضوعات جدید است. تعلیم و تربیت به دلیل ارتباط تنگاتنگ با زندگی انسان گستره وسیعی از مسائل انسانی را دربر می گیرد و یکی از رشته های دراز دامن علوم انسانی است و با توجه به توسعه و تحول روزافزون علوم بشری، این حوزه نیز دستخوش دگرگونی می شود و پیوسته موضوعات جدیدی در آن پدید می آید.
از سوی دیگر، تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی نباید در تضاد با اصول ارزشی حاکم بر آن باشد و همه مسائل مطرح در آن، باید به نحوی بر شریعت عرضه و موافقت یا دستکم عدم مخالفت آن با شریعت و قوانین اسلامی حاکم بر جامعه اسلامی احراز گردد. دانشی که این وظیفه خطیر را به عهده دارد، فقه است. بنابراین، تعلیم و تربیت موضوعات جدیدی را فرا روی فقه قرار میدهد و فقه را به اظهار نظر درباره جایز بودن یا نبودن آنها فرا می خواند.
۲. تبیین و تحلیل موضوعات فقهی – تربیتی: مراد از موضوعات فقهی – تربیتی موضوعاتی است که میان فقه و تربیت مشترک است و هر یک به گونه ای درباره آنها بحث می کنند. برای مثال، کودک و مسائل مربوط به وی، هم در فقه بررسی می شود و هم در تربیت؛ هرچند نوع نگاه هر یک به کودک متفاوت با دیگری است. حوزه تعلیم و تربیت، موضوعات متعددی را به فقه عرضه می کند و فقیه پس از شناخت قیود و شرایط این موضوعات، احکام فقهی آنها را بیان می کند. بی شک میزان و نحوه شناخت فقیه از موضوع می تواند در برداشت وی از آنها مؤثر باشد، به گونه ای که گاهی سبب تغییر حکم در نظر فقیه گردد. تأثیری که تعلیم و تربیت در این زمینه می تواند بر فقه داشته باشد این است که با تکیه بر اصول و شیوههای خاص خود به تبیین و تحلیل موضوعات تربیتی بپردازد و نتایج آن را در اختیار فقیه قرار دهد و فقیه در پرتو این نتایج به استنباط احکام بپردازد.
٣. ایجاد عناوین ثانوی فقهی: موضوعات احکام شرعی به عناوین اولی دارای یکی از احکام پنج گانه وجوب، حرمت، کراهت، استحباب و اباحه است؛ ولی ممکن است همان موضوع، عنوان ثانوی به خود بگیرد و حکم آن تغییر یابد. برای مثال، روزه به عنوان اولی بر هر مسلمانی در ماه رمضان واجب است، حال اگر همین روزه درباره شخصی عنوان ثانوی پیدا کند و برای او به سبب بیمار بودن ضرر داشته باشد، حکم آن تغییر می کند و برای چنین فردی واجب نخواهد بود.
یکی از تأثیراتی که تعلیم و تربیت می تواند از جهت موضوعی در فقه داشته باشد ایجاد عناوین ثانوی فقهی است. برای نمونه، در صورتی که تنبیه کودکان به عنوان اولی و با حدود معینی جایز باشد ولی بر اساس تشخیص متخصصان تربیتی، آثار سویی بر آن – به طور کلی یا به صورت موردی – مترتب شود، در اینجا تنبیه عنوان ثانوی می یابد و در نتیجه حکم اولی أن – یعنی جواز تنبیه – تغییر می پذیرد و حکم عدم جواز را پیدا می کند.
۴. توسعه در قلمرو فقه و زمینه سازی برای تدوین «فقه تعلیم و تربیت»: فقه اسلامی عهده دار پاسخ گویی به نیازهای فقهی در عصرهای متمادی و برای نسل های گوناگون بوده است. با تحولات فرهنگی و اجتماعی و پیشرفت علوم انسانی، نیازهای جدیدی در عرصه شریعت رخ می نماید که فقه خود را موظف به پاسخ گویی به آنها می داند و در پرتو ایفای این رسالت به رشد و توسعه می رسد. گردآوری و تدوین مجموعه موضوعات تربیتی و پاسخهای فقهی مربوط به آنها می تواند به تدوین «فقه تعلیم و تربیت» بینجامد و به این ترتیب، همچنان که فقه در عرصه های دیگری چون فقه سیاست، فقه قضاوت و مانند اینها توسعه یافته، در این عرصه نیز توسعه یابد.
۵. ارائه تحلیلهای تربیتی از احکام فقهی: فقه زمینه ساز سعادت و رستگاری انسان مسلمان و هدف از آن، تربیت و پرورش انسان از رهگذر شکل دهی به رفتارهای روزمره اوست. از این رو، جنبه های تربیتی احکام و مباحث آن، مورد توجه قانونگذار شرعی است. با وجود برخورداری احکام فقهی از این ویژگی مهم، هنوز توجه لازم به تبیین و ارائه این جنبهها معطوف نشده و فقه همچنان در اذهان بسیاری از مکلفان، به ویژه تحصیل کرده ها و روشن فکرها مجموعه ای خشک، غیرجذاب و کم اهمیت جلوه می کند.
خدمت بزرگی که تعلیم و تربیت می تواند به فقه بکند، ارائه تحلیلهای تربیتی از احکام و مباحث فقهی و برجسته نمودن و تبیین و توصیف جنبه های تربیتی فقه است. برجسته نمودن جنبه های تربیتی فقه سبب می شود تا جایگاه فقه در زندگی، به ویژه در عرصه تعلیم و تربیت، آشکارتر و بینش ها درباره فقه و احکام آن مثبت تر شود و در نتیجه، روی آوری به فقه و پایبندی عملی به احکام آن افزایش یابد. برای مثال، اگر جنبه های تربیتی نماز در ابعاد فردی، اجتماعی و جسمی به خوبی تبیین شود، گرایش و پایبندی افراد، به ویژه افراد تحصیل کرده به آن بیشتر خواهد گردید.
۶. تأثیر در آموزش و به کار بستن احکام فقهی: نقش دیگری که تعلیم و تربیت می تواند در فقه ایفا کند، استفاده از روشهای تربیتی در آموزش احکام فقهی و به کار بستن آنهاست. تأثیر تعلیم و تربیت در این زمینه از آن جهت است که تعلیم و تربیت، هم اطلاعاتی درباره متربیان و مکلفان ارائه میدهد و هم روشهای نو خود را در آموزش احکام و چگونگی به کار بستن آنها عرضه می کند و از این راه، زمینه ترویج هرچه بیشتر فقه در جامعه و پایبندی به آن را فراهم می سازد.
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸