تأملی در ترجمههای پارسی جدید از عهد جدید
درآمد
آنچه میآید نقد گزارش گونهای است از ترجمههای متأخّر پارسی از عهد جدید. در نگاه نخست تنوّع و تعدّد چاپهای ترجمههای موجود- که بسیاری از آنها بدون تاریخ و مکان نشرند- ذهن خوانندهی عادی را دچار آشفتگی میکند. افزون بر این، مترجمان، پدیدآورندگان و سازمانهای پشتیبان بسیاری از این ترجمهها نامعلومند. در باب این که ترجمهها به کدام یک از شاخههای مسیحیّت مربوطند و نیز روش هر یک، ناگفتهها بسیار است. بررسی این مسائل انگیزهی نگارش سیاههی حاضر بوده است.
عمدهی ترجمههائی که امروزه در بازار داخلی میتوان یافت چاپ یا ویرایشی از پنج یا شش ترجمهی اصلی است. این ترجمهها به نام معروف و مألوف آنها عبارتند از: ترجمهی قدیم ( 1846م. ) و ویرایش پسین آن ( 1895م. )، ترجمهی شریف ( 1976 م. )، ترجمهی تفسیری ( 1979 م./ 1357ش. )، ترجمهی هزارهی نو ( 2003 م. ) و ترجمهی پیروز سیّار ( 1387 ش. ). افزون بر چاپهای یاد شده که از سوی ناشران معتبر داخلی و خارجی طبع شده و قابل ارجاع در مقالات پژوهشی و دانشگاهی است، چاپهائی نیز یافت میشود که بیشتر مورد استفادهی کلیساهای داخلی است. مثلاً چاپهایی که بر اساس قرائت کتاب مقدس در دورههای زمانی مشخّص آماده شدهاند یا ترجمههائی که از کتب خاصّی از عهد جدید و نه همهی آن- مانند ترجمهی انجیل لوقا از نشر ایلام، انگلستان 2004م.- به عمل آمده. اینک به بررسی هر یک از شش ترجمهی اصلی گفته شده میپردازیم.
تأملی در ترجمهها
نخستین و قدیمترین این ترجمهها که از نسخ اصلی عبرانی، آرامی و یونانی صورت گرفته، ترجمهای ست که هنری مارتین (Henry Matrin، 1781)- (1812 و همکاران او به انجام رسانیدند. دربارهی این ترجمه بسیاری گفته و نوشتهاند. به نظر کاملترین مقاله در مورد روند ترجمه و چاپ این اثر مقالهایست که kenneph J. Thomas و Fereydun vahman در دائرة المعارف ایرانیکا ( مدخل Bible بخشهای vii. persian translation و iii. chronology of translations ) نگاشتهاند. این ترجمه، بخش عهد جدید از بازگردان پارسی کلّ کتاب مقدّس است. عهد عتیق آن را مبشّر اسکاتلندی، ویلیام گلن (william Glen) به همکاری جمعی از علمای ایرانی از جمله فاضل خان همدانی ترجمه نموده ست ( نک. صفحهی نخست نسخهای از این ترجمه- چاپ نخست، ادنبورگ- که به شمارهی راهنمای B674.c2 در بخش کتب نفیس کتابخانهی مرکزی دانشگاه تهران موجود است ). بنابراین آنچه که امروزه در باب انحصار انتساب آن به فاضل خان همدانی مشهور است، (1) درست نمینماید. قسمت عهد عتیق آن نخستین بار به سال 1845م. در ادنبورگ شوروی و بعدها (1865م. ) در لندن طبع شده ست. (2) یک سال پس از آن ترجمهی مبشّر انگلیکن، هنری مارتین به یاری همکاران ایرانی وی از عهد جدید به همراه ترجمهی یاد شدهی گلن از عهد عتیق در همین شهر چاپ و روانهی بازار شد، و این نخستین ترجمهی کامل پارسی از کتاب مقدّس بود ( ایرانیکا ). در سال 1379ش. انتشارات اساطیر تهران ترجمهی مطبوعهی گلن ( 1856م. لندن ) و مارتین ( 1876م. لندن ) را که به ترتیب طبع دوم و ششم از چاپهای ادینبورگند افست کرد (3) ( توجّه شود به عبارت « ثانی الحال » و « اجرای ششم » در صفحات نخست عهد عتیق و جدید این چاپ عکسی ). از این رو سخن ناشر دربارهی تاریخ چاپهای این ترجمهها ( صفحهی شش ) که تاریخ عهد عتیق این ترجمه را 1856 م. و عهد جدید را 1876م. دانسته است، اگر معطف به چاپهای نخست بوده باشد، صحیح نیست. این ترجمه تماماً مشکول است و اعلام آن حرکت گذاری شده است. سرفصلها عنوان ندارند و تنها شمارهی ابواب و آیات ذکر شده است.
در سال 1895م. نسخهی تجدیدنظر شدهی رابرت بروس (Robert Bruce) و همکاران او از جمله جیمز باست (James Bassett) از ترجمهی گلن و مارتین عرضه شد. بنابراین برخلاف آنچه که برخی پنداشتهاند، (4) چاپ نخست این ترجمهی اصلاح شده پیشتر از 1904 م. بوده است ( نک. دو نسخه از این ترجمه به شمارههای راهنمای C657 و Bs315-p4k4 مربوط به 1895 م. در بخش نفیس کتابخانهی مرکزی دانشگاه تهران ). این نسخهی اصلاح شده در سالهای بعد ( از جمله 1904 م. ) بارها تجدید چاپ شد و در واقع همان بازگردانی ست که امروزه با عنوان ترجمهی قدیم از آن یاد میشود. نثر آن روزآمدتر از ترجمهی گلن و مارتین است، اگرچه از نظر ادبی و دقّت ترجمه در مرتبهی پائینتری قرار دارد. از بهترین چاپهای آن طبعی است که انتشارات ایلام در لندن در سال 1996 م. با حروف چینی و رسم الخطّ تازه، عنوان بندی و ارجاع به آیات مشابه به عمل آورده.
تا بیش از هفتاد سال پس از ویرایش بروس هیچ ترجمهی مستقلی از عهد جدید و کتاب مقدّس به عمل نیامد. این فترت سبب تثبیت جایگاه این ترجمه در بین خوانندگان کتاب مقدّس شد و اثرات چندی بر ترجمههای بعدی داشت. به عنوان نمونه شیوهی ضبط و تلفّظ اعلام در این ترجمهها ( و حتّی در محافل مسیحی، آکادمیک و غیر آن ) تا حدود بسیاری گرته برداری از شیوهی آن بود.
در سال 1975م. / 1353 ش. بخش نخست طرح انجمن « جوامع متّحدهی کتاب مقدّس » (UBS) (5) برای ترجمهی تازهای از کتاب مقدّس جامهی طبع پوشید. این ترجمه از عهد جدید که حاصل تعامل کلیسای پرسبتیریان (presbyterian church) و کلیسای اونجلیکال (Evangelical church) ایران بود با عنوان انگلیسی Today”s persian version و عنوان پارسی « مژده برای عصر جدید یا عهد جدید » آنچه که امروزه به « انجیل شریف » ( به ترجمهی شمس اسحاق و کشیش Edwin H. Jaeger و ویرایش Louis Johnson و مهدی عبهری ) معروف است، روانهی بازار شد. مجریان طرح پس از ترجمهی عهد جدید کار بر روی بازگردانی عهد عتیق را آغاز کردند. پروژه موقتاً در سال 1980م. متوقّف شد و در 1991 م. از سر گرفته شد. حاصل کار در آگوست 2007م. در استانبول ترکیه رونمائی و توسّط UBS با عنوان « کتاب مقدّس، مژده برای عصر جدید » منتشر گشت. (6) چاپ انجیل شریف در ایران ( طبع نخست 1976م. و چاپهای بعدی 1978م.، 1981 م. و … ) توسّط انتشارات انجمن کتاب مقدّس صورت پذیرفت. این بازگردان نخستین ترجمهای بود که پس از ترجمهی قدیم انجام شد. در این ترجمه برخلاف شیوهی سنّتی و تبلیغی ترجمهی کتاب مقدّس که در آن یک مبلّغ مسیحی به یاری تنی چند از ادباء و علماء بومی زبان مقصد به بازگردانی میپرداخت، از نمایندگان و بزرگان کلیساهای مختلف یاری جسته شده ست.
نیاز به ترجمههای روشنتر و همه فهمتر باعث شد که سازمان ترجمهی تفسیری کتاب مقدّس ایران به سال 1357ش./ 1979م. ترجمهای با رویکرد تفسیری ( بر اساس متن انگلیسی Living Bible، تحت نظر ساروخاچکیان ) ارائه دهد. « ترجمهی تفسیری» بعدها ( سال 1362 ش. و بعد از آن ) با عنوان « انجیل عیسی مسیح: ترجمهی تفسیی عهد جدید » توسّط نشر آفتاب عدالت در تهران تجدید چاپ شد. در سال 1995م. ویرایشی تازه از این ترجمه به همراه عهد عتیق به همّت ساروخاچکیان از سوی « انجمن بین المللی کتاب مقدّس » (7) عرضه شد. بازگردان خاچیکیان نیز با ویرایشی جدید در سال 2000م. مجدّداً به چاپ رسید.
در اواخر سال 1995 م. طرحی از سوی انتشارات ایلامی در انگلستان به یادبود کشیش میکائیلیان با عنوان « پروژهی میکائیلیان » آغاز شد که ترجمهی کلّ کتاب مقدّس را منظور نظر داشت. عهد جدید این ترجمه با عنوان « انجیل عیسی مسیح، ترجمهی هزارهی نو » در قطع جیبی به وزن 150 گرم و به شکلی فاخر توسّط انتشارات ایلام به بازار آمد. طرح یادشده بر آن بود که ترجمهی کتاب مقدّس را بر اساس شیوهی ترجمهی هزارهی نو پی گیرد، امّا تا هنگام ارائهی ترجمهی کامل کتاب مقدّس جهت رفع نیاز متن بازبینی شدهی ترجمهی قدیم ( طبع ایلام که پیشتر گفته آمد ) انتشار داده است.
امّا ترجمهای که بایسته است بیشتر بدان پرداخته شود اثری ست که به تازگی توجّه خوانندگان و پژوهندگان کتاب مقدّس را به خود جلب کرده است. این بازگردان با عنوان عهد جدید، بر اساس نسخهی اورشلیم ترجمهای ست که پیروز سیّار بر اساس ترجمهی فرانسوی کتاب مقدّس موسوم به JB یا TJB (The Jerusalem Bible) بدان اهتمام ورزیده ست. (8) JB نخستین ترجمهی کلیسای کاتولیک از کتاب مقدّس است که در راستای فرمان سال 1943 م. پاپ با تکیه بر نسخ یونانی و عبرانی به جای نسخهی لاتین وولگیت (vulgate) به عمل آمده است. روایت JB نخستین بار در سال 1995م. توسّط پژوهشگران دانشکدهی کتاب مقدّسی دومنیکن اورشلیم (Dominican Biblical school) آماده شد و این وجه انتساب روایت یاد شده به اورشلیم است. (9) نکتهای که بایسته بود در مقدمّهی کتاب سیّار ذکر شود. عهد عتیق JB علاوه بر شصت و شش جزوهی مورد قبول پروتستانها کتب قانونی ثانی را نیز دربر میگیرد. این روایت در سالهای 1973م. و 1998 م. مورد بازبینی قرار گرفته است. در سال 1966 م. ترجمهی انگلیسی آن ارائه و در سال 1985م. به روز شده است. این ترجمهی انگلیسی اصلاح شده (1985 م. ) معروف به « کتاب مقدّس نوین اورشلیم » (New Jerusalem Bible) است که از نسخههای اصلی کتاب مقدّس- و نه ترجمهی فرانسوی- بازگردانی شده است. (10)
باری، پیروز سیّار در ترجمهی خود علاوه بر استفاده از روایت کاتولیک JB از ترجمههای مشهور دیگری چون « ترجمهی جامع کتاب مقدّس » (Traduction oecumenique de la Bible) که روایتی بین کلیسائی و ثمرهی کار محقّقان مذاهب کاتولیک، پروتستان و ارتدکس است بهره برده ست.
در باب ارزش و چگونگی کار سیّار بسیار سخن گفتهاند. (11) در اینجا لازم مینماید به جنبههائی از اثر او که غالباً مغفول مانده است اشاره شود. نخست این که به گمان ما برجستهترین ابعاد کار سیّار نحوهی برخورد بی طرفانهی وی با متن است. توضیح آن که عموم ترجمههای پیشین توسّط مؤمنین مسیحی نگاشته شده که ضرورت مذهبی را منظور داشتهاند. این مؤمنان درصدد بسط و گسترش واژگان ویژهای هستند که امور مذهبی را با آن بیان کنند. غیر مؤمنان عموماً با این زبان کلیسا آشنا نیستند. (12) استفاده از چنین ادبیّاتی که میتوان آنرا زبان حوزوی (Ecclesiastical Language) نامید غالب اوقات واکنش منفی شدیدی در میان غیرمسیحیان به وجود میآورد؛ بدین شرح که استفاده از این زبان برای غیر مؤمن این ذهنیت را پدید میآورد که با متنی تبلیغی روبرو است که در آن بجای « امانت » در ترجمه، بر « ایمان » تأکید شده. از این رو- غالباً به صورت ناخودآگاه- در موضعی قرار میگیرد که مورد انفعال واقع نشود و این یعنی برخوردی پیش داورانه با متن. برای مثال در صفحات آغازین بسیاری از ترجمههای پیشین ( به عنوان نمونه ترجمهی شریف یا بسیاری از چاپهای ترجمهی قدیم ) به عبارت «عهد جدید خداوند و نجات دهندهی ما عیسی مسیح » برمیخوریم که به نظر به واکنش گفته شده میانجامد. به زعم ما ترجمهی سیّار تا حدّ بسیاری از این نقیصه خالی ست. نکتهی مهمّ دیگر این که ارائهی نسخه بدلها و اختلافات ضبط نسخ در JB که در کار سیّار بازتاب یافته است اثر او را از سایر ترجمهها متمایز میکند. ذکر این نسخه بدلها که در پابرگ صفحات آمدهاند اگرچه کامل نبوده و به تناسب صلاح دید گروه مترجمان آورده شده ست به منزلهی فراخوان مشارکت در درک متن است و در واقع واکنش منفی پیش گفته را مانع میشود. چنین برخورد آزادانهای روایت JB را چونان تصحیح انتقادی کتب تاریخی میسازد. این اقدام در مورد متنی مقدّس نه تنها پژوهندهی حرفهای که خوانندهی عادی را نیز خواه ناخواه تحت تأثیر قرار میدهد و به نوعی سعهی صدر الهیّاتی در وی منجر میشود.
موضوع انتخاب زبان و ادبیّات ترجمه هماره از موضوعات مورد مناقشهی نظریّات ترجمه بوده است. این بحث در مورد ترجمهی کتب مقدّس بیشتر معرکهی آراء واقع شده. امروزه در مورد سطح زبان مورد استفادهی ترجمهی کتاب مقدّس اولویّت با انتخاب زبان معمولی یا عامیانه است. به عنوان نمونه در دستورنامهی واتیکان (2001م. ) (13) برای ترجمهی کتاب مقدّس و متون نیایشی چنین میخوانیم: « از آنجا که ممکن است محتوای متون اصلی حتّی برای مؤمنانی که فاقد دانش و اطلّاعات عقلانی ویژهاند دریافتنی باشد، ترجمهها باید به زبانی انجام شوند که به آسانی فهمیدنی باشند » ( اصل 25 از دستورنامهی گفته شده ). در طرح عملیّاتی توصیه شده از سوی UBS نیز بر این شیوه تأکید گردیده است: « ترجمه باید به نحوی باشد که هم برای مسیحیان و هم برای غیرمسیحیان قابل فهم و درک باشد ». (14) بی گمان تأکید چنین دستورنامههائی بر استفاده از زبان عامیانه تا حدّی برخاسته از موضعی تبلیغی است. حال پرسش اینجاست که آیا روشی وجود دارد که مترجم به واسطهی آن هم بازگردانی ادبی و بلاغی ارائه دهد و هم فهم عامّه را منظور کند ؟ به عبارت دیگر آیا ترجمه میتواند در آن واحد روساختها و ژرف ساختهای متن را منعکس سازد ؟ توضیح آن که ترجمههای ادبی و لفظ به لفظ عمدتاً همّ خود را معطوف به روساختهای زبان میکنند. در حالی که بازگردانهای تفسیری سعی در بازتاب درونه، هسته، پیام و معنای اصلی و به عبارتی ژرف ساختهای متن دارند. بی آن که بخواهیم به بحث درباب چگونگی این دو گونه ترجمه در نظریات وارد شویم، بر آنیم که ادغام دو روش یادشده ممکن است. به دیگر سخن مترجم میتواند در آن واحد سطوح مختلف مخاطبان را- از عادی تا حرفهای- در نظر گیرد. این مهم را میتوان از طریق توضیحات و حواشی تفسیری به انجام رساند. در این حالت بازگرداننده میتواند بی دغدغهی خاطر به ترجمهی ادبی خود متن بپردازد. اقدامی که دقیقاً در ترجمهی سیّار صورت پذیرفته ( برای نمونه نک. پابرگ متّی 1:1 و 19:1 ) که شایسته است راهنمای مترجمان و به خصوص مترجمان کتب مقدّس قرار گیرد.
افزون بر این، اقبال جامعهی دانشگاهی امروز به دین پژوهی ترجمههائی ویژه میطلبد؛ ترجمههائی که نقد تاریخی کتب مقدّس و تحقیقات نوین را لحاظ کنند. این مهم در بازگردان سیّار به واسطهی مقدّمههای پیش از هر بخش و نیز پابرگهای توضیحی و ارائهی نسخه بدلها عملی شده ست.
ترجمهی سیّار شرح اصطلاحات فنّی، اصطلاحات مربوط به اوزان و مقادیر، فهرستها و نقشههای مفیدی را شامل است ( اصول 34، 35 و 36 از دستورنامهی USB بر این امر تأکید دارند ). آوانگاری اسامی خاص ( نک. اصل 32 از دستورنامهی USB و اصل 23 از دستورنامهی واتیکان ) در آن یکدستتر و دقیقتر شده ( برای نمونه نک. صص. 39، 44 و 48 چاپ سیّار ). ارجاعات حاشیهای به آیات مرتبط نیز بسیار کاملتر از ارجاعات چاپهائی نظیر چاپ ایلام است و تا حدّ بسیاری خواننده را از مراجعه به کشف الآیات بی نیاز میکند. شاید تنها اشکالاتی که بر این اثر گران ارج وارد است، حجم زیاد و قیمت بالای آن باشد. امری که ممکن است مانع رواج این اثر در محافل برون دانشگاهی شود. این دو نیز با توجّه به جامعیّت کتاب ناچار و مقدّر مینماید. در این مورد شایده راه کاری که برای ترجمهی انگلیسی JB با عنوان « The Jerusalem Bible, Reader”s Edition » ( چاپ لندن 1968 م. و بعدها در نیویورک ) اندیشیده شده است مناسب آید. این ترجمهی انگلیسی مقدّمههای مختصرتر و توضیحات ساده و کمتری را شامل میشود.
امیدواریم به زودی شاهد ترجمهی بخش عتیق از کتاب مقدّس به سبک و سیاق عهد جدید این بازگردان باشیم.
پینوشتها:
1. نک. مجلهی بخارا ش. 70، اردیبهشت 1388ش.، مصاحبه با پیروز سیّار.
2. بنگرید به مدخل پیش گفته از ایرانیکا. نیز نک. فهرست کتب چاپی خانبابا مشار، ذیل عنوان الکتاب المقدّس.
3. کتاب مقدّس، عهد عتیق و عهد جدید، ترجمهی فاضل خان همدانی، ویلیام گلن و هنری مرتن، نشر اساطیر، تهران، 1379ش.
4. نک. مقدمهی چاپ نشر اساطیر؛ نیز نک. قول کامران فانی در روزنامهی خبر، بتاریخ شنبه 1387/10/14، مقالهی همه چیز دربارهی عهد جدید که گزارشی ست از جلسهی نقد و بررسی ترجمهی سیّار.
5. USB یا United Bible societies اتّحادیهای از نمایندگان شعب مختلف کلیسای مسیحی که در سال 1946 م. در لندن و ژنو آغاز به کارکرد. این اتّحادیه امروزه دارای 145 عضو است. از آشناترین این اعضا میتوان ناشر چاپ ترجمهی قدیم یعنی (The British & Foreign Bible society تأسیس 1904 م. ) را نام برد.
6. نک. خبرگزاری کلیسای پرسبیتر به نشانی:
007587/2007/pcnews/org. PCUSA.www.//http. htnml
7. IBS یا International Bible society که مؤسّسهای مستقل از USB است. این بنیاد با نام سابق Biblica در 1809م. تأسیس شده و ترجمههای مهمّی چون (New International version NIV. 1978) را به طبع رسانیده است.
8. عهد جدید بر اساس کتاب مقدس اورشلیم، ترجمهی پیروز سیّار، نشر نی، تهران، 1387 ش.
9. نک. http://www.bible- researcher.com/jerusalem-bible.html
10. همان
11. برای نمونه نک. روزنامهی اعتماد، ش. 1904، چهارشنبه 14 اسفند 1387ش.
12. نک. ادبستان، ش 20، مقالهی چرا ترجمه میکنیم: نکاتی پیرامون ترجمهی انجیل و متون مذهبی، جیکوب آ. لوئن، ترجمهی بهزاد قادری، ص 79.
13. نک. سایت رسمی واتیکان به نشانی:
curia_roman/va. vatican. www.http_ccdds_con_rc/documents/ccdds/congregations html.en_authenticam-liturgiam_20010507_doc
ترجمهی احمد شهدادی از این دستورنامه در پیوست خردنامه از روزنامهی همشهری مورخ 1383/10/30 یافتنی ست.
14. اصل 9 از « تشریح طرح عملیّاتی مفصّل ترجمهی کتاب مقدّس به تمام زبانهای جهان »، یوجین نایدا و چارلز تابر، ترجمهی عباس امام، مجلهی ترجمان وحی، شم. 13 بهار و تابستان 82، ص 68.
منبع مقاله :
کتاب دین ماه، شماره 163 اردیبهشت 1390.