نیت به معناى انگیزه و آگاهى و توجه به هدف است. بنابراین نیت روح عبادت است؛ چنان که پیامبر گرامى اسلام(ص) فرمودند: «لا عمل الا بنیة»؛ اصول کافى، ج 1، ص 70. «هیچ عملى نیست [یعنى داراى ارزش نیست ] مگر اینکه به واسطه نیت باشد». همه اعمال و کردار آدمى، تنها در صورتى ارزش دارد که مبتنى بر نیت باشد؛ زیرا رفتار آدمى بر دو قسم است: یک. برخى رفتارشان مبتنى بر عادت صرف است؛ یعنى، انسان بدون اینکه بداند چه مى کند و بدون توجه به آن؛ عملى را انجام دهد، مثل نمازهاى بسیارى از ما که ابتداء تا انتهاى نماز را بدون توجه به آن انجام مى دهیم. چنین عملى ارزش ندارد، زیرا اگر چه در ظاهر با نیت انجام شده است، اما در واقع عمل بدون نیت؛ یعنى، بدون انگیزه و آگاهى و هدف و توجه به مضمون و مقصد و مقصود آن است. دو. برخى رفتار و کردارشان با توجه و آگاهى بدان عمل است که از آن به عمل با نیت تعبیر مى شود. چنین عملى داراى ارزش است، زیرا از روى توجه است نه صرف عادت.
توضیح این نکته ضرورى است که نیتى ارزش دارد که مبتنى بر اخلاص باشد، یعنى، انگیزه انسان فقط خدا و نزدیکى به او باشد،مطهرى، مرتضى، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 196-193. حال که چنین است، روشن مى شود که در قیامت به ظاهر، رفتار و کردار آدمیان نگاه نمى شود؛ بلکه به باطن و حقیقت و انگیزه درونى بنده توجه مى شود و سنگینى و سبکى اعمال به میزان توجه و اخلاص ما بر مى گردد. از طرف دیگر رابطه نیت با وجودانسان و کمالات او امرى قراردادى نیست؛ بلکه نیت خالص، حاصل معرفت و باورهاى صحیح و محکم انسانها است، هر قدر یقین نسبت به خداوند متعال و حاضر و ناظر بودن او و باور مرگ و معاد و مسؤولیت هاى اخروى درجان آدمى ریشه دارتر شود؛ نیت او هم خالص تر شده و در نتیجه به کمال و قرب الهى نزدیک تر خواهد شد.
البته نیت در کنار اعمال صالح است که انسان را به مراتب عالى مى رساند و در قالب مثال، مى توان نیت را به ضریب اعمال تشبیه کرد و نمودار تکامل و رشد انسان را مى توان بدین گونه ترسیم نمود:
معرفت —-> عقیده —-> عمل صالح و خالص—-> معرفت بالاتر—-> عقیده قوى تر—-> عمل خالص تر—-> …
با این توضیح رابطه نیت با آگاهى، باور و عمل روشن تر شده و معلوم مى شود که نیت خالص چه نقشى در سعادت جاودانه انسان دارد. پس عمل به تنهایى که از روى حرف عادت باشد، ارزشى ندارد. از طرفى نیت بدون عمل نیز بى معنا است؛ بلکه نیت خالص به همراه عمل صالح است که در قیامت به سنجش الهى در مى آید.
توضیح این نکته ضرورى است که نیتى ارزش دارد که مبتنى بر اخلاص باشد، یعنى، انگیزه انسان فقط خدا و نزدیکى به او باشد،مطهرى، مرتضى، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 196-193. حال که چنین است، روشن مى شود که در قیامت به ظاهر، رفتار و کردار آدمیان نگاه نمى شود؛ بلکه به باطن و حقیقت و انگیزه درونى بنده توجه مى شود و سنگینى و سبکى اعمال به میزان توجه و اخلاص ما بر مى گردد. از طرف دیگر رابطه نیت با وجودانسان و کمالات او امرى قراردادى نیست؛ بلکه نیت خالص، حاصل معرفت و باورهاى صحیح و محکم انسانها است، هر قدر یقین نسبت به خداوند متعال و حاضر و ناظر بودن او و باور مرگ و معاد و مسؤولیت هاى اخروى درجان آدمى ریشه دارتر شود؛ نیت او هم خالص تر شده و در نتیجه به کمال و قرب الهى نزدیک تر خواهد شد.
البته نیت در کنار اعمال صالح است که انسان را به مراتب عالى مى رساند و در قالب مثال، مى توان نیت را به ضریب اعمال تشبیه کرد و نمودار تکامل و رشد انسان را مى توان بدین گونه ترسیم نمود:
معرفت —-> عقیده —-> عمل صالح و خالص—-> معرفت بالاتر—-> عقیده قوى تر—-> عمل خالص تر—-> …
با این توضیح رابطه نیت با آگاهى، باور و عمل روشن تر شده و معلوم مى شود که نیت خالص چه نقشى در سعادت جاودانه انسان دارد. پس عمل به تنهایى که از روى حرف عادت باشد، ارزشى ندارد. از طرفى نیت بدون عمل نیز بى معنا است؛ بلکه نیت خالص به همراه عمل صالح است که در قیامت به سنجش الهى در مى آید.