نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
تحقیق مَناط
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
رسیدگی موضوعی را اصطلاحاً تحقیق مناط (1) گویند. توضیح اینكه برای قیاس چهار ركن ذكر شده است: 1.اصل (مقیس علیه)؛ 2.فرع (مقیس)؛ 3.حكم؛ 4.علت (جهت مشترك بین اصل و فرع).
اهل سنت برای دستیابی به علت حكم سه (2) راه ذكر كردهاند: 1.تحقیق مناط؛ 2.تخریج مناط؛ 3.تنقیح مناط. برای استخراج علت وضع قانون در تحقیق مناط دو طریق (3) وجود دارد:
1 .اجماع:
یعنی فقها اجماعاً مطلبی را علت وضع قانون معین، معرفی كنند.
2.نص قانون شرع:
قانونگذار گاهی در متن قانون علت وضع آن را بیان میكند. چنانكه در مادهی 112 قانون مدنی میگوید: «معامله با اشخاصی كه بالغ یا عاقل یا رشید نیستند به واسطهی عدم اهلیت باطل است.» راه قیاس كردن این ماده چنین است: علت بطلان معامله محجورین، عدم اهلیت است. پس ایقاعات محجورین هم به همین علت باطل است. (راجع به بطلان ایقاعات محجورین در قانون نصّی وجود ندارد). و این قیاس را قیاس منصوص العله نامند.
میرزای قمی میگوید: تحقیق مناط این است كه علت حكم معلوم باشد، و برای پی بردن به وجود یا عدم آن علت در مورد و مصداقی خاص به تحقیق بپردازیم. (4) مثلاً میدانیم علت قبول شهادت، عدالت شاهد است. لذا باید در هر مورد تحقیق شود كه شاهد قضیه عادل است یا نه؟ میتوان گفت تحقیق مناط كاری است كه قاضی در هر قضاوتی انجام میدهد. مثلاً هرگاه بداند وجوب نفقهی اقارب به علت احتیاج آنهاست. در پروندهی كسی كه از فرزندش نفقه مطالبه میكند باید رسیدگی كند و ببیند، خواهان نیازمند نفقه هست یا خیر؟ و این كار زمینهی حكم او را تعیین میكند. این رسیدگی موضوعی را اصطلاحاً تحقیق مناط گویند.
پینوشتها:
1.الاصول العامه للفقه المقارن، ص313؛ قوانین الاصول، ج2، ص 85.
2.مأخذ پیشین، همان جا.
3.الاصول العامه للفقه المقارن، ص314.
4.قوانین الاصول، ج2، ص 85 «فهو عبارةٌ عن النظر و الاجتهاد فی وجود العلة المعلومه علیّتها بنصّ او استنباط فی الفرع».
منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم