تحلیلی بر خطبهی «الکافی»
با این توصیف، در این نوشته، نگاهی به مقدّمهی کتاب شریف الکافی میافکنیم تا از زاویهی نگاه کلینی به این کتاب، آشنا شویم.
خطبهی الکافی در چاپهای کنونی، هشت صفحه است و گویا در برابر هر جلد، یک صفحه نگاشته است. میتوان مطالب این خطبه را در پنج محور قرار داد:
الف. حمد و ثنای خداوند
یک صفحه و نیم از خطبهی کتاب، به حمد و ثنای پروردگار اختصاص دارد. کلینی در این حمد و ستایش، از روایات، بسیار بهره برده است.
ب. گواهی به پیامبریِ حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلم)
یک صفحه و نیم دیگر، به این موضوع اختصاص دارد. در این فرازها نیز کلینی از احادیث و بویژه سخنان امیر مؤمنان (علیهالسلام) (2) بهره برده است.
کلینی گزارش گونهای از فضای دوران نبوّت و سپس امامت را به تصویر میکشد.
ج. تبیین کلامیِ نیاز به دین
در این بند، کلینی از شخصی با تعبیر «أخی (برادرم)» یاد میکند که از مشکلات فرهنگی زمانه، گلایه دارد که مردم به جهالت روی آورده و با دانش و دانشمندان دشمنی دارند و دین خود را در تمامی زمینهها بر استحسان، تقلید و عقل بنا کردهاند.
کلینی در این جا نیاز به دین را بیان میدارد و این که دین شخص، باید از روی دانش و بصیرت باشد.
د. اختلاف روایات و راههای تشخیص آن
شخصی که نزد کلینی، از مشکلات فرهنگی زمانه گلایه داشت، اینک سه مشکل دیگر را بیان میکند:
1. وجود اختلاف در روایات؛
2. فقدان عالِمی که با او مذاکره کند و به دانش او اطمینان کند؛
3. اظهار علاقه به وجود کتابی که همهی فنون علم دین در آن باشد.
کلینی برای تشخیص روایات، سه طریق را بیان میکند:
یک. عرضه بر کتاب؛
دو. عرضه به عامه؛
سه. مجمعٌ علیه بودن.
سپس میگوید: شناخت روایات درست، با این سه طریق، بسیار دشوار است و ما از این طریق، بسیار اندک به تشخیص واقع رسیده ایم. از این رو بهتر آن است که به این سخن امامان (علیهمالسلام) تن دهیم که فرمودهاند: «بأیّهما أخذتَ من باب التسلیم و سعک». (3)
هـ . تألیف «الکافی»
پس از این مطالب، کلینی، از نگارش کتاب الکافی سخن میگوید و به چند نکته در باب کتاب اشاره دارد:
1. کتاب جامع
کلینی میگوید: امیدوارم کتاب، همان گونه باشد که تو خواستی – و او کتابی جامع، آرزو کرده بود -.
2. تفصیل کتاب الحجّة
کلینی میگوید: کتاب الحجة را بسیار تفصیل دادم تا حقّ آن را ادا کنم و امیدوارم کتابی مستقل و مفصّل در باب آن تألیف کنم.
3. تقدیم کتاب العقل و فضائل العلم
کلینی میگوید: کتاب را با عقل و دانش آغاز کردم؛ چرا که: «کان العقل هو القطب الذی علیه المدار». (4)
چند نکته
در پایان، به چند نکتهی دیگر که قابل تأمّل و پژوهش است، اشاره میکنیم:
1. شخصی که با کلینی مکاتبه یا گفتگو کرده، کیست؟ آیا از اهالی ری بوده، یا جایی دیگر؟ کلینی در آن زمان در چه سن و چه سطحی از دانش بود؟
2. شرایط فرهنگی عصر تألیف کلینی، نحلههای کلامی، حدیثی و فقهی، چگونه بوده است؟
3. چرا کلینی در مقدّمات کتاب، از ائمّه (علیهمالسلام) به عنوان علما و عالم یاد میکند؟ وی این مطلب را با تعبیرهای گوناگون در چند نوبت آورده است:
العالم (5 مورد)؛ و قد قال العالم (2 مورد)؛ (5) ما اطلقه العالم (1 مورد)؛ (6) رد علم ذلک کله إلی العالم (1 مورد)؛ (7) العلماء (1 مورد). (8)
4. چرا کلینی در یک جا، تکیه بر عقل را نکوهش میکند (9) و در جای دیگر، عقل را قطب میداند؟
اینها مطالبی هستند که روشن شدنشان میتواند به فهم بهتر جایگاه کتاب الکافی کمک کند.
پینوشتها:
1. این مقاله، پیش از این، در خبرنامهی کنگرهی بین المللی ثقة الاسلام کلینی (ش 2)، منتشر شده است.
2. نهج البلاغه، خطبهی 89 و 158.
3. الکافی، ج 1، ص 66.
4. همان، ص 9.
5. همان، ص 7 و 8.
6. همان، ص 8.
7. همان، ص 9.
8. همان، ص 8.
9. همان، ص 5.
منبع مقاله:
مهریزی، مهدی؛ (1389)، حدیث پژوهی، قم: دارالحدیث، چاپ اول.