یکی دیگر از راه کارهای گمراه کردن شیطان تسویف است یعنی کوتاهی در انجام وظایف و تأخیر انداختن آن هر زمان که بخواهد کاری بکند یا توشه ای بیاندوزد. انسان باید برنامه ای در جهت تصفیه درون خویش از غبار گناهان و خصلت های ناروا داشته باشد. در معاشرتها و دوستی ها تجدید نظری بکند و حقوقی را که از دیگران پایمال کرده یا جفایی که بر بعضی روا داشته تدارک کند و حقوق الهی را نیز ادا نماید اما به محض تصمیم بر انجام کار، شیطان با ظاهری فریبنده انسان را به تسویف و آینده دعوت می کند. اگر در جوانی است پیری را و اگر در غربت است وطن را و اگر زمستان است تابستان را مناسب این اقدامات می داند و بدین ترتیب کار را به تعویق و فردا و فرداهایی که هیچ وقت نمی رسد موکول می کند و این وعده دادن ها را تا لحظه مرگ ادامه می دهد.
قرآن می فرماید: «شیطان وعده شان می دهد و به آینده امیدوارشان می سازد در حالی که او جز وعده های دروغین نمی دهد.» حضرت علی علیه السلام می فرماید: «شیطان انسان گناهکار را در آرزوی توبه نگه می دارد و آن را به تأخیر می اندازد تا زمانی که مرگ او در حال غفلت فرا برسد.» کسی از پایان عمر خود با خبر نیست از کجا معلوم مجالی برای توبه پیدا کند. چه کسی یقین دارد که ساعتی دیگر زنده است مگر ما شاهد انسان های زیادی نبوده ایم که مثل ما خیال می کردند سالها مجال دارند، اما یک دفعه مرگ دست آنها را از همه چیز کوتاه کرد. امام خمینی رحمت الله می فرماید:
«از مکاید بزرگ شیطان و نفس خطرناک تر از آن، این است که به انسان وعده اصلاح در آخر عمر و زمان پیری می دهد، و تهذیب و توبه الی الله را به تعویق می اندازد برای زمانی که درخت فساد و شجره زقوم قوی شده، و اراده و قیام به تهذیب نفس، ضعیف بلکه مرده است.»
مولوی برای کسانی که توبه و تهذیب نفس و جبران گذشته را به آینده موکول می کنند مثال زیبایی آورده است:
تو که می گویی فردا این بدان – که به هر روزی که می گوید زمان
آن درخت بد، جوان تر می شود – وین کننده، پیر و مضطر می شود
خاربن هر روز و هر دم سبزتر – خارکن هر روز زار و خشک تر
او جوان تر می شود تو پیرتر – زود باش و روزگار خود مبر
خاربن دان هر یکی خوی بدت – بارها در پای خار آخر زدت یکی دیگر از راه کارهای شیطان تسویف است یعنی کوتاهی در انجام وظایف و تأخیر انداختن آن هر زمان که بخواهد کاری بکند یا توشه ای بیاندوزد. انسان باید برنامه ای در جهت تصفیه درون خویش از غبار گناهان و خصلت های ناروا داشته باشد. در معاشرتها و دوستی ها تجدید نظری بکند و حقوقی را که از دیگران پایمال کرده یا جفایی که بر بعضی روا داشته تدارک کند و حقوق الهی را نیز ادا نماید اما به محض تصمیم بر انجام کار، شیطان با ظاهری فریبنده انسان را به تسویف و آینده دعوت می کند. اگر در جوانی است پیری را و اگر در غربت است وطن را و اگر زمستان است تابستان را مناسب این اقدامات می داند و بدین ترتیب کار را به تعویق و فردا و فرداهایی که هیچ وقت نمی رسد موکول می کند و این وعده دادن ها را تا لحظه مرگ ادامه می دهد. قرآن می فرماید: «شیطان وعده شان می دهد و به آینده امیدوارشان می سازد در حالی که او جز وعده های دروغین نمی دهد.» حضرت علی علیه السلام می فرماید: «شیطان انسان گناهکار را در آرزوی توبه نگه می دارد و آن را به تأخیر می اندازد تا زمانی که مرگ او در حال غفلت فرا برسد.» کسی از پایان عمر خود با خبر نیست از کجا معلوم مجالی برای توبه پیدا کند. چه کسی یقین دارد که ساعتی دیگر زنده است مگر ما شاهد انسان های زیادی نبوده ایم که مثل ما خیال می کردند سالها مجال دارند، اما یک دفعه مرگ دست آنها را از همه چیز کوتاه کرد. امام خمینی رحمت الله می فرماید: «از مکاید بزرگ شیطان و نفس خطرناک تر از آن، این است که به انسان وعده اصلاح در آخر عمر و زمان پیری می دهد، و تهذیب و توبه الی الله را به تعویق می اندازد برای زمانی که درخت فساد و شجره زقوم قوی شده، و اراده و قیام به تهذیب نفس، ضعیف بلکه مرده است.» مولوی برای کسانی که توبه و تهذیب نفس و جبران گذشته را به آینده موکول می کنند مثال زیبایی آورده است: تو که می گویی فردا این بدان – که به هر روزی که می گوید زمان آن درخت بد، جوان تر می شود – وین کننده، پیر و مضطر می شود خاربن هر روز و هر دم سبزتر – خارکن هر روز زار و خشک تر او جوان تر می شود تو پیرتر – زود باش و روزگار خود مبر خاربن دان هر یکی خوی بدت – بارها در پای خار آخر زدت
محمود اکبری دام ها و گام هاى شیطان
قرآن می فرماید: «شیطان وعده شان می دهد و به آینده امیدوارشان می سازد در حالی که او جز وعده های دروغین نمی دهد.» حضرت علی علیه السلام می فرماید: «شیطان انسان گناهکار را در آرزوی توبه نگه می دارد و آن را به تأخیر می اندازد تا زمانی که مرگ او در حال غفلت فرا برسد.» کسی از پایان عمر خود با خبر نیست از کجا معلوم مجالی برای توبه پیدا کند. چه کسی یقین دارد که ساعتی دیگر زنده است مگر ما شاهد انسان های زیادی نبوده ایم که مثل ما خیال می کردند سالها مجال دارند، اما یک دفعه مرگ دست آنها را از همه چیز کوتاه کرد. امام خمینی رحمت الله می فرماید:
«از مکاید بزرگ شیطان و نفس خطرناک تر از آن، این است که به انسان وعده اصلاح در آخر عمر و زمان پیری می دهد، و تهذیب و توبه الی الله را به تعویق می اندازد برای زمانی که درخت فساد و شجره زقوم قوی شده، و اراده و قیام به تهذیب نفس، ضعیف بلکه مرده است.»
مولوی برای کسانی که توبه و تهذیب نفس و جبران گذشته را به آینده موکول می کنند مثال زیبایی آورده است:
تو که می گویی فردا این بدان – که به هر روزی که می گوید زمان
آن درخت بد، جوان تر می شود – وین کننده، پیر و مضطر می شود
خاربن هر روز و هر دم سبزتر – خارکن هر روز زار و خشک تر
او جوان تر می شود تو پیرتر – زود باش و روزگار خود مبر
خاربن دان هر یکی خوی بدت – بارها در پای خار آخر زدت یکی دیگر از راه کارهای شیطان تسویف است یعنی کوتاهی در انجام وظایف و تأخیر انداختن آن هر زمان که بخواهد کاری بکند یا توشه ای بیاندوزد. انسان باید برنامه ای در جهت تصفیه درون خویش از غبار گناهان و خصلت های ناروا داشته باشد. در معاشرتها و دوستی ها تجدید نظری بکند و حقوقی را که از دیگران پایمال کرده یا جفایی که بر بعضی روا داشته تدارک کند و حقوق الهی را نیز ادا نماید اما به محض تصمیم بر انجام کار، شیطان با ظاهری فریبنده انسان را به تسویف و آینده دعوت می کند. اگر در جوانی است پیری را و اگر در غربت است وطن را و اگر زمستان است تابستان را مناسب این اقدامات می داند و بدین ترتیب کار را به تعویق و فردا و فرداهایی که هیچ وقت نمی رسد موکول می کند و این وعده دادن ها را تا لحظه مرگ ادامه می دهد. قرآن می فرماید: «شیطان وعده شان می دهد و به آینده امیدوارشان می سازد در حالی که او جز وعده های دروغین نمی دهد.» حضرت علی علیه السلام می فرماید: «شیطان انسان گناهکار را در آرزوی توبه نگه می دارد و آن را به تأخیر می اندازد تا زمانی که مرگ او در حال غفلت فرا برسد.» کسی از پایان عمر خود با خبر نیست از کجا معلوم مجالی برای توبه پیدا کند. چه کسی یقین دارد که ساعتی دیگر زنده است مگر ما شاهد انسان های زیادی نبوده ایم که مثل ما خیال می کردند سالها مجال دارند، اما یک دفعه مرگ دست آنها را از همه چیز کوتاه کرد. امام خمینی رحمت الله می فرماید: «از مکاید بزرگ شیطان و نفس خطرناک تر از آن، این است که به انسان وعده اصلاح در آخر عمر و زمان پیری می دهد، و تهذیب و توبه الی الله را به تعویق می اندازد برای زمانی که درخت فساد و شجره زقوم قوی شده، و اراده و قیام به تهذیب نفس، ضعیف بلکه مرده است.» مولوی برای کسانی که توبه و تهذیب نفس و جبران گذشته را به آینده موکول می کنند مثال زیبایی آورده است: تو که می گویی فردا این بدان – که به هر روزی که می گوید زمان آن درخت بد، جوان تر می شود – وین کننده، پیر و مضطر می شود خاربن هر روز و هر دم سبزتر – خارکن هر روز زار و خشک تر او جوان تر می شود تو پیرتر – زود باش و روزگار خود مبر خاربن دان هر یکی خوی بدت – بارها در پای خار آخر زدت
محمود اکبری دام ها و گام هاى شیطان