1. اگر زنان نبودند پروردگار خوب عبادت ميشد؟
2. زنان جوجههاي شيطان هستند؟
3. زنان دام شيطانند ؟
يكي از صفات خداوند خالق بودن است كه همة مخلوقاتش را طبق مصلحت آفريد و به تعبير قرآن « الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ …»؛[1] او همان كسي است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد. پس شرّي خلق نكرده است تا اينكه زنان را شر بدانيم.
در سؤال؛ حديث اول را شيعه و سني نقل كردند كه : «لولا النساء لعُبدَ اللهُ حقّاً حقّاً»[2]. علي بن جوزي از علماي اهل سنّت در كتاب «الموضوعات» بعد از نقل حديث گفته: اين حديث اصل ندارد، چون كه در سندش عبدالرحيم فرزند زيد است، سپس، كلام چند نفر را درمورد عبدالرحيم بيان ميكند كه: يحيي گفته عبدالرحيم و پدرش مورد قبول نيستند، و مرّه گفته عبدالرحيم كذّاب و خبيث است و نسائي گفته اين شخص متروك الحديث است و ابن عدي گفته اين حديث مورد انكار واقع شده و از غير اين طريق و سند، نميشناسيم،[3] حديث سوم را مرحوم نوري در كتاب مستدرك الوسائل از تفسير ابوالفتوح رازي نقل ميكند: «النساءُ حبائلُ الشيطانِ»؛[4] امّا حديث دوم با توجه به تفحّص گسترده، در منابع يافته نشده است. اين دو حديث و احاديث مشابه كه دربارة مذمت زنها ميباشند، اولاً اكثرا سند معتبري ندارند، ثانياً بر فرض سند داشتن به يك موضوع كلي اشاره مي كنند كه نياز به توضيح دارد.
ابتدا لازم است به اين نكته توجه شود كه زن و مرد از نظر جسم و روح با يكديگر تفاوت دارند. زن موجودي است سرشار از عاطفه، احساسات، رحم، مهرباني، صبر… و در اثر داشتن همين صفات است كه زود تحت تأثير قرار ميگيرد و به وسيلة او مي توان كارهاي پيچيده را حل كرد. به همين جهت در مؤسسههاي جاسوسي از زيبارويان حداكثر استفاده ميگردد. ناگفته پيداست كه در اسلام زنان فراواني بودهاند كه مورد احترام اسلام، قرآن و مسلمانان ميباشند، و روايات زيادي هم در مدح و ستايش زنان وارد شدند.
اكثر اختلافات و نزاعها و كارهاي خلاف، ريشه در غرائض نفساني دارند، از طرف ديگر، زن مظهر غرائض است لذا به اين جهت از آنها مذمت شده است. البته اين قاعده كليت ندارد يعني نميتوان گفت كه همة زنان مذمت شدهاند بلكه بسياري از زنان از بسياري از مردان مقام بالاتري دارند. علاوه بر اين رواياتي هم در مذمّت بعضي از مردان نقل شدند، و فرقي ندارد كه اين صفات در مردان باشد يا در زنان، به عنوان مثال: دروغ صفت بدي است، چه مرد دروغگو باشد و چه زن، متقابلا راستگويي خوب است چه راست گو مرد باشد و چه زن. پس معيار و ميزان مدح يا مذمّت، صفات خوب و بد هستند نه ذات زن و مرد. خداوند در قرآن ميفرمايد: « زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ …»؛[5] محبت امور دنيوي از زنان و فرزندان و… در نظر مردم جلوه داده شده. در اين آيه نخستين موضوعي كه ذكر شده است همسران و زنان ميباشند و اين همان مطلب است كه امروزه روان كاوان ميگويند غريزة جنسي از نيرومندترين غرائز انسان است. تاريخ معاصر و گذشته نيز تأكيد ميكند كه سرچشمة بسياري از حوادث اجتماعي طوفانهاي ناشي از اين غريزه بوده است، افراط در محبت غريزي به زن، گروهي را آن چنان سرگرم كرد كه جز ارضاء غريزة جنسي منظور ديگري از تشكيل خانواده ندارند، و علت اساسي اين عقيدة بيجا دلبستگي كاملي است كه آنان نسبت به شهوات دنيا پيدا كردند. در عوض برخي نيز همّشان را صرف آخرت و فراهم آوردن وسائل زندگي سراي آخرت كردند و تمام همت خود را مصروف اين كالاي ناچيز دنيا ننمودند.
به طور خلاصه، مطالب نقل شده در سؤال، داراي سند معتبري نيست، و اگر هم سند داشته باشد دالّ بر اين هستند كه شيطان اسباب زيادي براي گمراه كردن بشر دارد كه يكي از آن اسباب هواي نفس و شهوات است. بنابراين زن كه يكي از مظاهر غرائز است، مي تواند مانند ديگر وسايلي كه موجب نافرماني خدا ميشوند چون رياست طلبي، دوست داشتن دنيا و… ، يكي از اسباب انحراف شخص و نافرماني خداوند گردد.
براي اطلاع بيشتر ميتوانيد به ترجمه تفسير الميزان، ج 3، ص 180؛ و تفسير نمونه، ج 2، ص 339؛ و كتاب زن در آيينه جمال، آقاي جوادي آملي مراجعه فرماييد.
پي نوشت ها:
[1] . سجده/8.
[2] . حر عاملي، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، ج20، ص35، حكومت 24962؛ كنز العمال، بيروت، مؤسسه الرساله، ج16، ص286، حكومت 44498.
[3] . الموضوعات علي بن جوزي، المكتبه السلفيه بالمدينه المنوره، چاپ اول، 1386ق، ج2، ص255.
[4] . مستدرك الوسايل، مؤسسه آل البيت، چاپ دوم، 1408ق، ج14، ص159، حكومت 16371.
[5] . آل عمران/15.