خانه » همه » مذهبی » تفسير به رأيي كه حرام است، چيست و چگونه مي توان بين تدبر صحيح و تفسير به رأي تفاوت قائل شد؟

تفسير به رأيي كه حرام است، چيست و چگونه مي توان بين تدبر صحيح و تفسير به رأي تفاوت قائل شد؟

منظور از رأي در اصطلاح تفسير به رأي، اعتقاد و ديدگاهي است كه شخص بدان متعهد است، خواه اين ديدگاه صحيح باشد يا اصلا مطابق واقع نباشد.[1] بنابراين تفسير به رأي تفسيري است كه در آن، نظر و انديشه مفسّر محور استنباط است و مفسر خود را در فهم معانى و مقاصد آيات آزاد دانسته، مقيّد به تفكّر و تعقّل در محدوده خاصّى نمي كند.
روايات بسيار و متواتر كه با لحنى شديد در تقبيح تفسير به رأى و منع از آن وارد شده، موجب آن گشته است كه اين روش تفسيرى در نظر تمام مفسّران، طريقى ممنوع، مذموم و غيرقابل قبول تلقّى گردد. به عنوان مثال روايتي از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمودند: «من فسّر القرآن برأيه، فليتبوّأ مقعده من النّار» كسى كه قرآن را به رأى و نظر خود تفسير كند، جايگاهش آتش جهنّم است. با اينكه مذموم بودن تفسير به رأي را همه مي دانند، اما باز هم برخي مفسران به اين ورطه كشيده شده اند و براي اثبات سخن خود آيات را مطابق رأي خود تفسير نموده اند. برخي از متكلمان يا فلاسفه متعصب و برخي از صوفيه ناخواسته در مواردي به اين ورطه افتاده اند. يا برخي كه سعي مي كنند آيات قرآن را بر علوم روز تطبيق دهند و از اين طريق به قول خودشان بين علم و دين رابطه برقرار كنند، نيز دچار تفسير به رأي شده اند.
در رواياتي كه از تفسير به رأي منع شده است توضيح روشن و مشخصي از تفسير به رأي آنگونه كه رفع ابهام كند ديده نمي شود؛ به همين دليل مفسران و قرآن پژوهان هريك تعريفي براي آن ارائه داده اند.
برخي تفسير به رأي را تفسير كردن متشابهات قرآن مي دانند كه جز خدا كسي به آن علم ندارد.
برخي تفسير به رأي را تفسيرى مي دانند كه به منظور تأييد مذاهب انجام مى‏ گيرد. يعني مفسر با مذهب خاص خود سعي مي كند آيات را به گونه اي تفسير كند كه مطابق اعتقادات او باشد.
برخي معتقدند تفسيري كه در آن از روايات استفاده نشده باشد تفسير به رأي است.
برخي نيز معتقدند تفسير به رأى، يعنى استمداد از غير قرآن، در فهم و بيان معانى و مقاصد قرآن‏. علامه طباطبايي كه شيوه تفسير قرآن به قرآن را تنها روش صحيح تفسيري مي داند، معتقد است هرگاه كسى بخواهد معانى و مقاصد آيه ‏اى را درك كند، روا نيست كه تنها به مدلول آن آيه توجّه كند و از ساير آيات چشم بپوشد، بلكه بايد با توجه به ساير آيات قرآن، آيه مورد نظر خود را تفسير نمايد.[2] علي رغم وجود تفاسير و معاني مختلف براي تفسير به رأي مي توان گفت مراد از تفسير به رأي تحميل نظر خاصي بر قرآن بر اساس ذوق و نظر شخصي است كه امري مذموم شمرده شده است. اما بايد دانست كه اين مسئله با تدبر و اجتهاد صحيح با استفاده از دلايل و شواهد براي فهم مراد جدي آيات متفاوت است. چنانچه در آيات بسياري به تدبر و فهم آيات تاكيد بسياري شده است: «أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلىَ‏ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»[3]. اين آيات به ضرورت دستيابي به فهمي صحيح و به دور از تحميل آراي شخصي بر آيات اشاره مي كند. بنابراين با توجه به اصول و قواعدي كه براي تفسير و تدبر در آيات بيان شده مي توان خود را از تفسير به رأي مصون كرد و به تدبر در آيات پرداخت. به عنوان مثال برخي از قواعد تفسير صحيح و تدبر در آيات از اين قبيل اند:
1. تبعيت از روايات پيامبر اكرم (ص) و ساير معصومين(ع): «وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَينِ‏َّ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِْم»[4] 2. عدم تبعيت از متشابهات و ارجاع آن ها به آيات محكم: « فَأَمَّا الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ»[5] 3. نفي جزئي نگري: « الَّذينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضين»[6] 4. كسب طهارت روحي: «لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ »[7]  بنابراين با توجه به دستوراتي كه براي تدبر صحيح در قرآن داده شده مي توان از تفسير به رأي دوري گزيد. [8] پي نوشت:
[1] .تفسير به رأي؛ چيستي و چرايي، دكتر عباس تقويان،  مطالعات قرآن و حديث، سال اول،ش دوم، بهار و تابستان1387،ص55
[2] . مبانى و روشهاى تفسير قرآن، عباسعلى عميد زنجانى‏، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى‏، تهران،1373، ص221-233
[3] . آيا آنها در قرآن تدبّر نمى‏ كنند، يا بر دلهايشان قفل نهاده شده است؟! محمد،24
[4] . و به سوى تو ذكر (قرآن) را فرو فرستاديم، تا براى مردم آنچه را كه برايشان نازل شده روشن بيان كنى. نحل،44
[5] . امّا كسانى كه در دلهايشان انحراف است، به جهت ايجاد فتنه (و گمراه كردن مردم) و نيز به جهت تفسير آيه به دلخواه خود، به سراغ آيات متشابه مى ‏روند، آل عمران،7
[6] . همان ها كه قرآن را تقسيم كردند (آنچه را به سودشان بود پذيرفتند، و آنچه را بر خلاف هوس هايشان بود رها نمودند)! حجر،91
[7] . و جز پاكان نمى‏ توانند به آن دست زنند [دست يابند]. واقعه،79
[8] . تفسير به رأي؛ چيستي و چرايي، ص65-64

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد