در این آیات؛ گوشههایى از حالات روانى و نقاط ضعف اخلاقى افراد بیایمان و کمظرفیت در برابر مشکلات و ناراحتیها و قطع برکات الهى از طرفی و ظرفیت انسانهای نیکوکار از طرف دیگر تشریح شده است.
نتیجه جمعبندی مفاهیم آیات مورد بحث این است: گاهى خداوند به عنوان آزمایش، نعمتى را در اختیار انسان قرار میدهد و سپس آنرا از او میگیرد، در چنین حالتى معمولاً انسان دچار ناامیدى و ناسپاسى میشود؛ و گاهى هم خداوند پس از رنجى که به انسان رسیده گشایشى در زندگى او به وجود میآورد، در این حالت نیز نوع انسانها دچار شادمانى مغرورانه و خودستایى میشوند، به گمان اینکه این نعمت در اثر تلاش خود آنها به دست آمده است. در هر دو حالت، انسان از خدا غافل میشود، در حالت اول با ناامیدى و ناسپاسى، از خدا دور میشود و در حالت دوم با غرور و خودستایى، خدا را از یاد میبرد. در این میان، بندگان خوب خدا و آنها که ایمان و تقوا دارند و کارهاى شایسته انجام میدهند، حساب دیگرى دارند؛ آنها اسیر تمایلات نفسانى خود نمیشوند و همه چیز را از خدا میدانند.
نتیجه جمعبندی مفاهیم آیات مورد بحث این است: گاهى خداوند به عنوان آزمایش، نعمتى را در اختیار انسان قرار میدهد و سپس آنرا از او میگیرد، در چنین حالتى معمولاً انسان دچار ناامیدى و ناسپاسى میشود؛ و گاهى هم خداوند پس از رنجى که به انسان رسیده گشایشى در زندگى او به وجود میآورد، در این حالت نیز نوع انسانها دچار شادمانى مغرورانه و خودستایى میشوند، به گمان اینکه این نعمت در اثر تلاش خود آنها به دست آمده است. در هر دو حالت، انسان از خدا غافل میشود، در حالت اول با ناامیدى و ناسپاسى، از خدا دور میشود و در حالت دوم با غرور و خودستایى، خدا را از یاد میبرد. در این میان، بندگان خوب خدا و آنها که ایمان و تقوا دارند و کارهاى شایسته انجام میدهند، حساب دیگرى دارند؛ آنها اسیر تمایلات نفسانى خود نمیشوند و همه چیز را از خدا میدانند.