دعا و نیایش، عبادتی است[1] که از سرمایههاى بسیار ارزنده و از حقایق مسلّم اسلام و قرآن است و استفاده صحیح از آن، روح و جسم انسانها را پرورش میدهد، و کسانى که از عبادت او تکبر میورزند و از مواهب او تقاضا نمیکنند، نزد خداوند مبغوضتر و منفورتر از همه هستند.[2]
با آنکه میتوان دعا را از جنبههای مختلف، به گروههای گوناگونی تقسیمبندی کرد، اما یک تقسیمبندی چهارگانهای نیز برای آن در نظر گرفته شده است[3] که در ذیل به آنها اشاره میشود:
1. خواستن امور محال؛ یعنی شخص برای رسیدن به امری که محال است دعا کند و آنرا از خدا بخواهد. به عنوان مثال؛ دعا کند که خداوند متعال را با چشم سر ببیند که طبق آیات قرآن امر محالی است.[4]
2. خواستن چیزی که گناه است؛ یعنی شخص برای کاری که گناه و معصیت است، دست به دعا بردارد و از خداوند متعال انجام آنرا بخواهد.
چنین درخواستی حرام است و اینجا است که یکى از دلایل عدم استجابت برخی از دعاها روشن میشود؛ چراکه گروهى از مردم چیزی را از خداوند متعال میخواهند که محال و یا گناه است. خداوند متعال در قرآن، به یک قانون کلى و اصل اساسى که حاکم بر قوانین تکوینى و تشریعى است، اشاره میکند و میفرماید: «چه بسا چیزى را دوست داشته باشید، در حالیکه آن چیز براى شما شرّ است».[5]
3. خواستن امور دنیوى که در زندگی انسان مورد نیاز است؛ در همین راستا بخشی از دعاهایی که ائمه اطهار(ع) تعلیم نمودهاند، مربوط به امور دنیوی است. به عنوان نمونه؛ زید شحّام، از امام محمد باقر(ع) نقل میکند: «در باب طلب روزى، در نماز واجب در حال سجده اینگونه دعا کن: یا خَیْرَ الْمَسْؤُلِینَ، وَ یا خَیْرَ الْمُعْطِینَ، ارْزُقْنِی وَ ارْزُقْ عِیَالِی مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ؛ فَإِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ اى بهترین سؤالشوندگان! و اى بهترین بخشایندگان! از فضل و عنایت گستردهات، روزیرسان من و خانوادهام باش که بزرگی عنایت تو آشکار است».[6]
این اهتمام به حدی بود که اگر کسی در این زمینه کمکاری میکرد، مورد توبیخ ائمه اطهار قرار میگرفت. ابوبصیر در این زمینه میگوید خدمت امام صادق(ع) از تنگدستی شکایت کردم. حضرتشان ناراحت شد و سپس فرمود بگو: «اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَکَفَّلْتَ بِرِزْقی وَ رِزْقِ کُلِّ دَابَّةٍ، یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ، وَ یا خَیْرَ مَنْ أَعْطى، وَ یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ، وَ یا أَفْضَلَ مُرْتَجًى، افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا؛ خدایا! به درستى که تو [خود را] پابند کردهاى به روزى من و روزى هر جنبنده. اى بهترین خوانده شده! و اى بهترین کسى که عطا کرده! و اى بهترین کسى که سؤال شده! و اى بهترین امید داشته شده!» و بعد حاجت خود را بخواه.[7]
در مورد علت توصیه به طلب دنیای حلال، میتوان گفت که توجه نداشتن به کسب روزی، در مواقعی حتی سبب دور شدن انسان از خدا و ائمه اطهار میشود؛ چنانکه در روایتی وارد شده است که مردى از اصحاب پیامبر(ص) مدت زیادی به خدمت آنحضرت نیامد، و بعد از آن به خدمتش آمد؛ رسول خدا(ص) علت این تأخیر را جویا شد و او بیمارى و پریشانى را بهانه کرد. حضرت فرمود: «نمیخواهى دعایى به تو بیاموزم که خدا بیمارى و پریشانىات را برطرف کند؟» گفت: بله ای رسول خدا! آنحضرت هم به او دعایی را تعلیم داد.[8]
با این وجود گفتنی است؛ نباید انسان تنها برای امور دنیوی دعا کند و آخرت را فراموش نماید، قرآن در اینباره چنین هشدار میدهد: «گروهى از مردم [تنها] میگویند: “خدایا! در دنیا به ما نیکى عطا فرما”؛ ولى در آخرت بهرهاى ندارند».[9]
4. خواستن امور اخروی و دنیوی
گروهی از انسانها فراتر از دنیا فکر میکنند و علاوه بر دنیا به آخرت خود توجه دارند و برای آن نیز دعا میکنند. قرآن در مورد این گروه میفرماید:
«و گروهى میگویند: پروردگارا! به ما در دنیا نیکى عطا کن و در آخرت نیکى مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار».[10]
«و خداوند همسر فرعون براى به عنوان نمونهای برای مؤمنان معرفی کرده است، آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانهاى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!». [11]
این دسته گروهى هستند که هم مواهب مادى دنیا را میخواهند و هم مواهب معنوى را؛ بلکه زندگى دنیا را نیز به عنوان مقدمه تکامل معنوى میطلبند و این است منطق اسلام که هم نظر به جسم و ماده دارد و هم جان و معنا و اوّلى را زمینهساز دوّمى میشمرد و هرگز با انسانهاى یک بُعدى؛ یعنى آنها که در مادیات غوطهورند و براى آن اصالت قائلند، یا کسانى که به کلى از زندگانى دنیا بیگانهاند سازگار نیست؛ لذا بهترین نوع دعا همین قسم است.
با آنکه میتوان دعا را از جنبههای مختلف، به گروههای گوناگونی تقسیمبندی کرد، اما یک تقسیمبندی چهارگانهای نیز برای آن در نظر گرفته شده است[3] که در ذیل به آنها اشاره میشود:
1. خواستن امور محال؛ یعنی شخص برای رسیدن به امری که محال است دعا کند و آنرا از خدا بخواهد. به عنوان مثال؛ دعا کند که خداوند متعال را با چشم سر ببیند که طبق آیات قرآن امر محالی است.[4]
2. خواستن چیزی که گناه است؛ یعنی شخص برای کاری که گناه و معصیت است، دست به دعا بردارد و از خداوند متعال انجام آنرا بخواهد.
چنین درخواستی حرام است و اینجا است که یکى از دلایل عدم استجابت برخی از دعاها روشن میشود؛ چراکه گروهى از مردم چیزی را از خداوند متعال میخواهند که محال و یا گناه است. خداوند متعال در قرآن، به یک قانون کلى و اصل اساسى که حاکم بر قوانین تکوینى و تشریعى است، اشاره میکند و میفرماید: «چه بسا چیزى را دوست داشته باشید، در حالیکه آن چیز براى شما شرّ است».[5]
3. خواستن امور دنیوى که در زندگی انسان مورد نیاز است؛ در همین راستا بخشی از دعاهایی که ائمه اطهار(ع) تعلیم نمودهاند، مربوط به امور دنیوی است. به عنوان نمونه؛ زید شحّام، از امام محمد باقر(ع) نقل میکند: «در باب طلب روزى، در نماز واجب در حال سجده اینگونه دعا کن: یا خَیْرَ الْمَسْؤُلِینَ، وَ یا خَیْرَ الْمُعْطِینَ، ارْزُقْنِی وَ ارْزُقْ عِیَالِی مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ؛ فَإِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ اى بهترین سؤالشوندگان! و اى بهترین بخشایندگان! از فضل و عنایت گستردهات، روزیرسان من و خانوادهام باش که بزرگی عنایت تو آشکار است».[6]
این اهتمام به حدی بود که اگر کسی در این زمینه کمکاری میکرد، مورد توبیخ ائمه اطهار قرار میگرفت. ابوبصیر در این زمینه میگوید خدمت امام صادق(ع) از تنگدستی شکایت کردم. حضرتشان ناراحت شد و سپس فرمود بگو: «اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَکَفَّلْتَ بِرِزْقی وَ رِزْقِ کُلِّ دَابَّةٍ، یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ، وَ یا خَیْرَ مَنْ أَعْطى، وَ یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ، وَ یا أَفْضَلَ مُرْتَجًى، افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا؛ خدایا! به درستى که تو [خود را] پابند کردهاى به روزى من و روزى هر جنبنده. اى بهترین خوانده شده! و اى بهترین کسى که عطا کرده! و اى بهترین کسى که سؤال شده! و اى بهترین امید داشته شده!» و بعد حاجت خود را بخواه.[7]
در مورد علت توصیه به طلب دنیای حلال، میتوان گفت که توجه نداشتن به کسب روزی، در مواقعی حتی سبب دور شدن انسان از خدا و ائمه اطهار میشود؛ چنانکه در روایتی وارد شده است که مردى از اصحاب پیامبر(ص) مدت زیادی به خدمت آنحضرت نیامد، و بعد از آن به خدمتش آمد؛ رسول خدا(ص) علت این تأخیر را جویا شد و او بیمارى و پریشانى را بهانه کرد. حضرت فرمود: «نمیخواهى دعایى به تو بیاموزم که خدا بیمارى و پریشانىات را برطرف کند؟» گفت: بله ای رسول خدا! آنحضرت هم به او دعایی را تعلیم داد.[8]
با این وجود گفتنی است؛ نباید انسان تنها برای امور دنیوی دعا کند و آخرت را فراموش نماید، قرآن در اینباره چنین هشدار میدهد: «گروهى از مردم [تنها] میگویند: “خدایا! در دنیا به ما نیکى عطا فرما”؛ ولى در آخرت بهرهاى ندارند».[9]
4. خواستن امور اخروی و دنیوی
گروهی از انسانها فراتر از دنیا فکر میکنند و علاوه بر دنیا به آخرت خود توجه دارند و برای آن نیز دعا میکنند. قرآن در مورد این گروه میفرماید:
«و گروهى میگویند: پروردگارا! به ما در دنیا نیکى عطا کن و در آخرت نیکى مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار».[10]
«و خداوند همسر فرعون براى به عنوان نمونهای برای مؤمنان معرفی کرده است، آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانهاى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!». [11]
این دسته گروهى هستند که هم مواهب مادى دنیا را میخواهند و هم مواهب معنوى را؛ بلکه زندگى دنیا را نیز به عنوان مقدمه تکامل معنوى میطلبند و این است منطق اسلام که هم نظر به جسم و ماده دارد و هم جان و معنا و اوّلى را زمینهساز دوّمى میشمرد و هرگز با انسانهاى یک بُعدى؛ یعنى آنها که در مادیات غوطهورند و براى آن اصالت قائلند، یا کسانى که به کلى از زندگانى دنیا بیگانهاند سازگار نیست؛ لذا بهترین نوع دعا همین قسم است.