توبه نخستين گام در راه آزادي
12 ارديبهشت ماه، سالروز شهادت استاد فرزانه مرتضي مطهري است. بزرگ مردي که حضرت امام خميني (ره) در رابطه با مکتوبات حکيمانه ايشاني فرمودند:«من به دانشجويان و طبقه ي روشنفکر متعهد جامعه توصيه مي کنم که کتاب هاي اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسه هاي غيراسلامي فراموش شود.» مطالعه ي آثار استاد، نه تنها آشنايي با شخصيت معنوي و علمي ايشان را ميسر مي سازد، بلکه مي تواند مجراي فيضي باشد براي آن دسته از اشخاصي که مي خواهند در وادي معرفت قدم
توبه نخستين گام در راه آزادي
نويسنده:طاهره دوست کامي
12 ارديبهشت ماه، سالروز شهادت استاد فرزانه مرتضي مطهري است. بزرگ مردي که حضرت امام خميني (ره) در رابطه با مکتوبات حکيمانه ايشاني فرمودند:«من به دانشجويان و طبقه ي روشنفکر متعهد جامعه توصيه مي کنم که کتاب هاي اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسه هاي غيراسلامي فراموش شود.» مطالعه ي آثار استاد، نه تنها آشنايي با شخصيت معنوي و علمي ايشان را ميسر مي سازد، بلکه مي تواند مجراي فيضي باشد براي آن دسته از اشخاصي که مي خواهند در وادي معرفت قدم بردارند اما از عدم شناخت کافي از يک مرشد و راهنما رنج مي برند.
در يک نگاه کلي تمام مشکلات اخلاقي ـ اجتماعي جامعه از نداشتن يک شناخت و تحليسل مناسب از «خود»سرچشمه مي گيرد، حال آن که مطالعه ي کتب اين فيلسوف عارف و سعي در عمل و به کار بستن آن در امورکلي و جزئي زندگي، زمينه را براي خودسازي فراهم مي سازد.
اکنون گزيده اي از کتاب آزادي معنوي ايشان، که مشتمل بر 15 سخنراني در زمان ها و مکان هاي مختلف با محوريت «خودسازي و تزکيه نفس» است را با هم مي خوانيم:
«امشب مي خواهم درباره ي اولين منزل سلوک بحث کنم؛ اولين نقطه اي که اگر انسان بخواهد به سوي پروردگارش سلوک کند و به مقام قرب پروردگار نايل گردد،بايد از اين منزل و از اين مرحله و از اين نقطه شروع کند و آن چيزي که براي ما مورد احتياج است، همين است.يعني براي ما که قدمي به آن سو برنداشته ايم، بحث درباره ي منازل عالي سالکان سودي ندارد.ما اگر مرد عمل باشيم، بايد ببينيم اولين منزل قرب و سلوک به سوي پروردگار کدام منزل است، کدام مرحله است و ما عبوديت و عبادت خودمان را از کجا شروع کنيم. اولين منزل سلوک به خداوند، منزل «توبه»(1) است. امشب مي خواهم بحث خود را در اطراف توبه ادامه بدهم…
…برادر!اگر علي (ع) بيايد و من و تو هم برويم خدمتش و بگوييم آقاجان!ما را نصيحتي کن، چنين جمله اي به ما مي گويد:«از کساني که آخرت را بدون عمل مي خواهند مباش و نيز اميد توبه کردن را با آرزوي طولاني نداشته باش.»
تا کي بگوييم آقا دير نمي شود.وحالا وقت باقي است؟! تا هنوز جوان هستيم مي گوييم اي آقا!جوان بيست ساله که ديگر وقت توبه کردنش نيست.
عجيب اين است که بعضي افراد پير و کهنسال وقتي يک جوان را مي بينند که متوجه عبادت است و به گناه خودش توجه دارد و درحال توبه و ندامت است، مي گويد اي آقا!تو جواني، هنوز وقت اين حرف ها براي تو نرسيده. اتفاقاً جواني بهترين وقتش است.يک شاخه تا وقتي که هنوز تازه است، آمادگي بيشتري براي راست شدن دارد؛ هر چه بزرگتر و خشک تر شود آمادگي اش کمتر مي شود.بعلاوه چه کسي به اين جوان قول داده که او پا به سن بگذارد، ميانه مرد شود، از ميانه مردي بگذرد و پير شود؟ تا جوانيم مي گوييم جوانيم، در ميانه مردي هم که مي گوييم حالا خيلي وقت داريم، توبه وقتش پيري است، وقتي که پير شديم،از همه ي کارها افتاديم و همه قدرت ها از ما گرفته شد. آن وقت توبه مي کنيم، نمي دانيم که اشتباه کرده ايم؛ آن وقت اتفاقاً هيچ توبه نمي کنيم آن وقت ديگر حال توبه برايمان نمي ماند، آن قدر زير بار معاصي کمر ما خم شده است که دل ما ديگر حاضر براي توبه کردن نيست، دل يک جوان آماده تر است براي توبه کردن تا دل يک پير…
…به خدا يک روزش يک روز است، يک ساعتش يک ساعت است، يک شب را اگر به تأخير بيندازيم اشتباه مي کنيم.همين امشب از فردا شب بهتر است همين ساعت از يک ساعت بعد بهتر است. هر لحظه از لحظه ي بعدش بهتر است.عبادت بدون توبه قبول نيست. اول بايد توبه کرد. گفت:«شستشويي کن و آن گه به خرابات خرام» اول بايد شستشو کرد، بعد وارد آن محل پاک و پاکيزه شد. ما تا توبه نکنيم، چه عبادتي مي کنيم؟!ما توبه نمي کنيم و روزه مي گيرم! توبه نمي کنيم و نماز مي خوانيم! توبه نمي کنيم و به حج مي رويم! توبه نمي کنيم و قرآن مي خوانيم! توبه نمي کنيم و ذکر مي گوييم! توبه نمي کنيم و در مجالس ذکر شرکت مي کنيم!به خدا قسم اگر شما يک توبه بکنيد تا پاک بشويد و بعد يک شبانه روز با حالت توبه و پاکي نماز بخوانيد، همان يک شبانه روز به اندازه ي ده سال شما را جلو مي برد و به مقام قرب پروردگار مي رساند. سوراخ دعا را گم کرده ايم، راهش را بلد نيستيم…
…اين حديث قدسي چه قدر عالي توبه را توصيف مي کند: خداي تبارک و تعالي، اين رحمت مطلقه و کامله فرمود:«ناله ي گنهکاران در نزد من محبوب تر است از تسبيح تسبيح کنندگان.»برويد به درگاه خداي خودتان ناله کنيد. فکر کنيد تا گناهان به يادتان بيايد.به کسي نگوييد؛ اقرار به گناهان پيش ديگران گناه است، ولي در دل خودتان گناهان تان را در نظر بگيريد.(خودتان که مي دانيد، خودتان قاضي و مؤاخذ وجود خودتان باشيد.) بعد اين گناهان را ببريد پيش ذات پروردگار، تقصيرهاي خودتان را بگوييد، ناله کنيد، تضرع کنيد، طلب مغفرت کنيد، طلب شست و شو کنيد.
خدا شما را مي آمرزد، روح شما را پاک و پاکيزه مي کند به دل شما صفا عنايت مي کند، لطف خودش را شامل حال شما مي کند و از آن پس يک لذتي يا يک حالتي درشما ايجاد مي شود که شيريني عبادت را در ذائقه ي خودتان احساس مي کنيد، گناهان و لذات گناهان در نظر شما کوچک مي شود، ديگر رغبت نمي کنيد که برويد فلان فيلم شهواني را ببينيد، رغبت نمي کنيد که برويد ناموس مردم نگاه کنيد، رغبت نمي کنيد که غيبت کنيد، دروغ بگوييد يا به مردم تهمت بزنيد، مي بينيد اصلاً همه ي رغبتان به کارهاي نيک و خوب است…»
پي نوشت:در فصل 3 اين کتاب،شهيد مطهري مراحل توبه را با ذکر آيات و روايات از معصومين بيان مي کند که مي تواند روشنايي بخش راه طالبان مغفرت و پارسايي باشد.
منبع:ماهنامه فرهنگي ،اجتماعي ،سياسي فکه(ش 72)
/خ
در يک نگاه کلي تمام مشکلات اخلاقي ـ اجتماعي جامعه از نداشتن يک شناخت و تحليسل مناسب از «خود»سرچشمه مي گيرد، حال آن که مطالعه ي کتب اين فيلسوف عارف و سعي در عمل و به کار بستن آن در امورکلي و جزئي زندگي، زمينه را براي خودسازي فراهم مي سازد.
اکنون گزيده اي از کتاب آزادي معنوي ايشان، که مشتمل بر 15 سخنراني در زمان ها و مکان هاي مختلف با محوريت «خودسازي و تزکيه نفس» است را با هم مي خوانيم:
«امشب مي خواهم درباره ي اولين منزل سلوک بحث کنم؛ اولين نقطه اي که اگر انسان بخواهد به سوي پروردگارش سلوک کند و به مقام قرب پروردگار نايل گردد،بايد از اين منزل و از اين مرحله و از اين نقطه شروع کند و آن چيزي که براي ما مورد احتياج است، همين است.يعني براي ما که قدمي به آن سو برنداشته ايم، بحث درباره ي منازل عالي سالکان سودي ندارد.ما اگر مرد عمل باشيم، بايد ببينيم اولين منزل قرب و سلوک به سوي پروردگار کدام منزل است، کدام مرحله است و ما عبوديت و عبادت خودمان را از کجا شروع کنيم. اولين منزل سلوک به خداوند، منزل «توبه»(1) است. امشب مي خواهم بحث خود را در اطراف توبه ادامه بدهم…
…برادر!اگر علي (ع) بيايد و من و تو هم برويم خدمتش و بگوييم آقاجان!ما را نصيحتي کن، چنين جمله اي به ما مي گويد:«از کساني که آخرت را بدون عمل مي خواهند مباش و نيز اميد توبه کردن را با آرزوي طولاني نداشته باش.»
تا کي بگوييم آقا دير نمي شود.وحالا وقت باقي است؟! تا هنوز جوان هستيم مي گوييم اي آقا!جوان بيست ساله که ديگر وقت توبه کردنش نيست.
عجيب اين است که بعضي افراد پير و کهنسال وقتي يک جوان را مي بينند که متوجه عبادت است و به گناه خودش توجه دارد و درحال توبه و ندامت است، مي گويد اي آقا!تو جواني، هنوز وقت اين حرف ها براي تو نرسيده. اتفاقاً جواني بهترين وقتش است.يک شاخه تا وقتي که هنوز تازه است، آمادگي بيشتري براي راست شدن دارد؛ هر چه بزرگتر و خشک تر شود آمادگي اش کمتر مي شود.بعلاوه چه کسي به اين جوان قول داده که او پا به سن بگذارد، ميانه مرد شود، از ميانه مردي بگذرد و پير شود؟ تا جوانيم مي گوييم جوانيم، در ميانه مردي هم که مي گوييم حالا خيلي وقت داريم، توبه وقتش پيري است، وقتي که پير شديم،از همه ي کارها افتاديم و همه قدرت ها از ما گرفته شد. آن وقت توبه مي کنيم، نمي دانيم که اشتباه کرده ايم؛ آن وقت اتفاقاً هيچ توبه نمي کنيم آن وقت ديگر حال توبه برايمان نمي ماند، آن قدر زير بار معاصي کمر ما خم شده است که دل ما ديگر حاضر براي توبه کردن نيست، دل يک جوان آماده تر است براي توبه کردن تا دل يک پير…
…به خدا يک روزش يک روز است، يک ساعتش يک ساعت است، يک شب را اگر به تأخير بيندازيم اشتباه مي کنيم.همين امشب از فردا شب بهتر است همين ساعت از يک ساعت بعد بهتر است. هر لحظه از لحظه ي بعدش بهتر است.عبادت بدون توبه قبول نيست. اول بايد توبه کرد. گفت:«شستشويي کن و آن گه به خرابات خرام» اول بايد شستشو کرد، بعد وارد آن محل پاک و پاکيزه شد. ما تا توبه نکنيم، چه عبادتي مي کنيم؟!ما توبه نمي کنيم و روزه مي گيرم! توبه نمي کنيم و نماز مي خوانيم! توبه نمي کنيم و به حج مي رويم! توبه نمي کنيم و قرآن مي خوانيم! توبه نمي کنيم و ذکر مي گوييم! توبه نمي کنيم و در مجالس ذکر شرکت مي کنيم!به خدا قسم اگر شما يک توبه بکنيد تا پاک بشويد و بعد يک شبانه روز با حالت توبه و پاکي نماز بخوانيد، همان يک شبانه روز به اندازه ي ده سال شما را جلو مي برد و به مقام قرب پروردگار مي رساند. سوراخ دعا را گم کرده ايم، راهش را بلد نيستيم…
…اين حديث قدسي چه قدر عالي توبه را توصيف مي کند: خداي تبارک و تعالي، اين رحمت مطلقه و کامله فرمود:«ناله ي گنهکاران در نزد من محبوب تر است از تسبيح تسبيح کنندگان.»برويد به درگاه خداي خودتان ناله کنيد. فکر کنيد تا گناهان به يادتان بيايد.به کسي نگوييد؛ اقرار به گناهان پيش ديگران گناه است، ولي در دل خودتان گناهان تان را در نظر بگيريد.(خودتان که مي دانيد، خودتان قاضي و مؤاخذ وجود خودتان باشيد.) بعد اين گناهان را ببريد پيش ذات پروردگار، تقصيرهاي خودتان را بگوييد، ناله کنيد، تضرع کنيد، طلب مغفرت کنيد، طلب شست و شو کنيد.
خدا شما را مي آمرزد، روح شما را پاک و پاکيزه مي کند به دل شما صفا عنايت مي کند، لطف خودش را شامل حال شما مي کند و از آن پس يک لذتي يا يک حالتي درشما ايجاد مي شود که شيريني عبادت را در ذائقه ي خودتان احساس مي کنيد، گناهان و لذات گناهان در نظر شما کوچک مي شود، ديگر رغبت نمي کنيد که برويد فلان فيلم شهواني را ببينيد، رغبت نمي کنيد که برويد ناموس مردم نگاه کنيد، رغبت نمي کنيد که غيبت کنيد، دروغ بگوييد يا به مردم تهمت بزنيد، مي بينيد اصلاً همه ي رغبتان به کارهاي نيک و خوب است…»
پي نوشت:در فصل 3 اين کتاب،شهيد مطهري مراحل توبه را با ذکر آيات و روايات از معصومين بيان مي کند که مي تواند روشنايي بخش راه طالبان مغفرت و پارسايي باشد.
منبع:ماهنامه فرهنگي ،اجتماعي ،سياسي فکه(ش 72)
/خ