قرآن کریم نیز موضوع توسل را یک طریق مسلّم و روشن براى نیل به هدف و توحید، معرفى مى کند:
1- «یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا إلیه الوسیلة و جاهدوا فى سبیله لعلکم تفلحون » ؛ مائده / 35.«اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا پروا کنید، و به او [توسل ] تقرب جویید؛ و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید».
2- « أولئک الذین یدعون یبتغون إلى ربهم الوسیلة أیهم أقرب و یرجون رحمته و یخافون عذابه إن عذاب ربک کان محذورا» ؛ اسرا / 57.«آن کسانى را که ایشان مى خوانند [خود] به سوى پروردگارشان تقرب مى جویند [تا بدانند] کدام یک از آنها [به او ]نزدیک ترند و به رحمت وى امیدوارند، و از عذابش مى ترسند، چرا که عذاب پروردگارت همواره در خور پرهیز است».
این دو آیه بخوبى نشان مى دهد که تمام ما سوى الله، از فرشتگان و پیامبران و دیگر اصناف و طبقات خلق از هر قبیل که هستند، در مقام کسب فیض و اخذ برکات، از حضرت بارى -جل شأنه – طلب وسیله مى کنند و براى جلب رحمت بیشتر و دفع عذاب از خود، دنبال وسیله اى مى گردند، تا به قرب بیشترى نائل شوند. با توجه به این دو آیه، معلوم مى شود که مناسب ترین معنى «وسیله» و «توسل» همان معناى پنجم است؛ یعنى «هر چیز که به سبب آن، نزدیک شدن به دیگرى ممکن باشد».
با توجه به آنکه کلمه «وسیله» در دو آیه فوق بصورت مطلق آمده، طبعاً داراى معناى بسیار گسترده اى است و با اطلاق خود، شامل هر نوع اعتقاد، عمل و هر چیز یا شخصى که به شکلى صلاحیت نزدیک کردن به پیشگاه اقدس پروردگار را داشته باشد، مى گردد؛ مانند: ایمان و اعتقاد به وحدانیت پروردگار و رسالت پیامبران و حقانیت روز جزا؛ و همچنین پیروى از رسول خدا(ص)، انجام وظایف و اعمال عبادى همچون نماز، روزه، حج و زکات و جهاد و ارشاد مردم، صله ارحام، عیادت بیماران و امثال این امور؛ که وسائل و موجبات قرب به خداوند است. همچنین، حضور در قبور شریف انبیاء، ائمه(ع) و اولیاء الهى و نذر و قربانى کردن و هدیه دادن و وقف کردن بخشى از اموال به صاحب قبر، هیچ منافاتى با روح توحید نداشته، بلکه تمام این اعمال براى جلب نظر صاحب قبر بوده، تا او با دعاى خود وسیله و موجبات قرب به خداوند را براى انسان و فرد متوسل فراهم سازد. نگا: استاد شجاعى. محمد. تجسم عمل و شفاعت. مقدمه.
نسبتى باید مرا یا حلیتى هیچ پیشه راست شد بى آلتى؟
مثنوى، دفتر اول، بیت 2690.
دعا و توسل به سه گونه، لفظی، قلبی و عملی است. لذا برای برآورده شدن حاجت ها و نیازها باید از هر سه راه زبان و رابطه قلبی با خدا و کوشش و فعالیت برای رسیدن به حاجت ها و نیازها پیگیری کنیم.
نکته دیگر اینکه؛ از آنجا که تنها در دنیا تنها ما نیستیم بلکه دعاها و نیازهای دیگران نیز هست باید انتظارات خود را تعدیل کنیم و توقع نداشته باشیم که همه دعاها و توسلات ما اجابت شود زیرا چه بسا به مصلحت فرد نباشد.
و لذا موانع اجابت دعا گاهی از سوی خودمان است و گاهی از سوی دیگران است. اما نکته امیدبخش آن است که در روایت آمده هر کس دعا کند بالاخره خداوند اجابت می کند گاهی زود و گاهی دیر و اگر در این دنیا نشد در آخرت به طوری که وقتی دعا کننده در قیامت آثار دعای خودش را می بیند آرزو می کند ای کاش هیچ کدام از دعاهای من در دنیا اجابت نشده بود.
جهت توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:
علامه طباطبایى رحمه الله با استفاده از دو آیه شریفه «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ»؛(1) و آیه «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛(2) استفاده مى فرمایند که در استجابت دعا دو چیز معتبر است:
یکم) دعوت، خواستن و طلب، آن هم به راستى و صداقت؛ نه که این لقلقه زبان باشد که لفظ «ادعو» آن را مى رساند.
دوم) فقط از خداوند بخواهد که لفظ «عنّى» همین را مى فهماند. بنابراین اگر به یک سبب از هزاران اسباب خارجى اعتماد کند، از خدا نخواسته و در این جا «عنّى» محقق نشده است»(3) و خداوند قول نداده که اگر از دیگران چیزى خواستید، آن را مستجاب کند.
حال در هر دعایى این دو شرط مهم تحقق داشته باشد، اجابت حتمى است و اگر هر یک از این دو شرط نباشند حقیقت دعا به طور کامل تحقق نیافته است، لاجرم خداوند استجابت آن را تضمین نفرموده است؛ بلکه اگر کسى از غیر خدا چیزى بخواهد، خداوند او را به غیر خود واگذار مى فرماید.
یک. موانع استجابت دعا
اهل بیت عصمت و طهارت – که مفسران قرآن کریم هستند – براى استجابت دعا موانعى را ذکر نموده اند که به بعضى از آنها اشاره مى کنیم.
1.1. غفلت قلب
دعا یعنى درخواست از خداى متعال براى برآورده ساختن حاجتى مى باشد و طبیعى است که این ارتباط در صورتى مؤثر است که فقط ظاهر دعا مورد توجه نباشد، بلکه در باطن انسان توجه به خدا و تضرع به پیشگاه او شکل بگیرد و انسان فقط خدا را مؤثر در امور بداند. رسول اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «اعلموا ان الله لا یقبل دعاءً عن قلب غافل»؛ «بدانید که خداوند دعائى که از قلب غافل برخاسته باشد قبول نمى کند».(4)
در واقع خداى متعال این گونه بندگان خود را تأدیب و تربیت مى کند تا از راه خطا بازگشته و مسیر صحیح هدایت الهى را در زندگى خود انتخاب کنند.
2.1. منافات داشتن با حکمت الهى
خداى متعال بر اساس حکمت خود، این عالم را طبق قوانین خاص اداره مى کند و هیچگاه، این قوانین را نقض نمى کند. بنابراین استجابت دعا باید از مسیر قوانین و سنن الهى جریان یابد و اگر دعایى نقض کننده این مطلب باشد، مستجاب نمى شود؛ زیرا خداى متعال فقط کریم نیست؛ بلکه حکیم نیز هست و هیچ صفتى از صفات او، صفت دیگرش را نقض نمى کند.
امام على علیه السلام مى فرماید: «ان الله سبحانه لا ینقض حکمته فلذلک لا یقع الاجابة فى کل دعوة»؛ «خداوند سبحان حکمت خویش را نقض نمى کند بنابراین هر دعایى را مستجاب نمى سازد».(5)
3.1. عدم مصلحت
گاهى انسان از خداوند چیزهایى را درخواست مى نماید و فکر مى کند اجابت آن به نفع او مى باشد؛ حال آنکه در واقع اجابت آن درخواست؛ به ضرر او است. این سخن، اشاره به آیه 216 سوره «بقره» دارد که مى فرماید: «عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ…»؛ «چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید حال آنکه خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است…». و همه اینها به خاطر جهل و یا محدودیت هایى است که در انسان وجود دارد.
4.1. گناهان اجتماعى
گناهان اجتماعى – مثل ترک امر به معروف و نهى از منکر – باعث عدم اجابت دعا است. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «اگر امر به معروف و نهى از منکر را ترک کنید، بدترین شما بر شما چیره خواهند شد، آن گاه نیکان شما دست به دعا برمى دارند، ولى اجابت نمى شود».
دو. آداب دعا
در روایات نورانى معصومین علیه السلام امورى به عنوان آداب دعا بیان شده که رعایت آنها مى تواند در استجابت دعا مؤثر باشد.
1.2. اصرار در دعا
یکى از عواملى که سبب استجابت دعا مى گردد، اصرار در دعا است خداى متعال بنا به دلایلى گاهى اوقات دعاى بنده خویش را سریعاً اجابت نمى کند؛ حال یا به علت گناهى که انجام داده و باید توبه کند و یا به علت عدم وجود شرایط لازم و نیاز به فرصت براى استجابت دعا از مجراى طبیعى و یا به جهت اینکه خداى متعال مى خواهد بنده اش، ارتباط خود را با او بیشتر کند و به درگاه او توجه زیادتر داشته باشد. بنابراین اصرار در دعا خود مى تواند عاملى در استجابت دعا محسوب شود و خود اصرار ورزیدن در دعا، موجب خشنودى خداوند متعال است.
امام باقرعلیه السلام مى فرماید: «ان الله عزوجل کره الحاح الناس بعضهم على بعض فى المسأله و أحب ذلک لنفسه»؛ «بدرستى که خداوند متعال کراهت دارد از اصرار مردم نسبت به یکدیگر براى اداى حاجات، در حالى که آن را براى خود دوست دارد».(6)
و نیز مى فرماید: «والله لایلحّ عبد مؤمن على الله عزوجل فى حاجة الا قضاها له»؛ «به خدا قسم اصرار نمى ورزد بنده مؤمن بر خداوند متعال براى حاجتى مگر این که آن را برآورده مى سازد».(7)
رسول اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «ان الله یحب السائل»؛ «خداى متعال درخواست کننده را دوست دارد»،(8)
بنابراین اصرار در دعا به پیشگاه الهى، گذشته از اینکه موجب برآورده شدن حاجت مى شود. فى نفسه امرى مطلوب و مورد عنایت خداوند متعال است بدین جهت هیچ گاه نباید از تأخیر در استجابت دعا دلگیر و نا امید شد.
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله مى فرماید: «رحم الله عبداً طلب من الله عزوجل حاجة فالّح فى الدعاء استجیب له او لم یستجب»؛ «خدا رحمت کند بنده اى را که از خداوند متعال حاجتى را درخواست کند و بر آن اصرار بورزد. چه حاجتش برآورده شود و چه برآورده نگردد»(9).(10)
2.2. انجام کار نیک
همان طور که گناه مانع استجابت دعا و سبب محرومیت از لطف الهى است. انجام دادن کار نیک سبب استجابت دعا مى گردد و طبیعى است که هر قدر اعمال نیک انسان زیادتر باشد، لطف الهى به او بیشتر است، به خصوص بعضى از اعمال که بسیار در این زمینه مؤثر بوده و عامل ایجاد ارتباط انسان با خدا است؛ مانند نماز که دریچه ملکوت را بر روى انسان باز مى کند و زمینه ساز استجابت دعا مى گردد. بنابراین بعد از هر نمازى، مى توان به استجابت دعایى امیدوار بود.
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله مى فرماید: «من ادّى فریضة فله عندالله دعوة مستجابة»؛ «هر کس نماز واجبى را بجا آورد نزد خدا دعایى مستجاب خواهد داشت».(11)
3.2. عجله نداشتن در اجابت دعا
انسان وقتى خواسته اى دارد، مى خواهد هر چه زودتر به آن برسد؛ اما گاهى صلاح او در آن نیست و یا شرایطش فراهم نشده است و با مدتى صبر و تأمل به خواسته خود خواهد رسید. اما بى تابى و عدم شکیبایى، گاهى سبب ناامیدى مى شود و مانعى براى رسیدن به خواسته هاى مورد نظر است. بدین جهت بهتر است همراه با اصرار در دعا، عجله بیش از حد نداشته باشیم. آنچه که وظیفه انسان است دعا کردن و امیدوار بودن است و آنچه که بر عهده خداوند است، اجابت است. بنابراین در آنچه که به خداوند مربوط مى شود، مداخله نکنیم که در غیر این صورت به زیان ما تمام شده و مانعى براى وصول رحمت الهى خواهد گشت. امام صادق علیه السلام فرمود: «همیشه مؤمن در خیر و آسایش است تا هنگامى که عجله نکند. در غیر این صورت ناامید مى شود و دعا را ترک مى کند. از امام علیه السلام پرسیده شد: چگونه عجله مى کند! امام مى فرماید: مى گوید از فلان زمان دعا کردم اما اجابت نشده است.(12)
بنابراین باید امید فراوان داشت و اصرار در دعا نیز ورزید؛ اما عجله نباید داشت که خود مانع تحقق استجابت دعا است.
امام صادق علیه السلام مى فرماید: «ان العبد اذا دعا لم یزل الله تبارک و تعالى فى حاجته ما لم یستعجل»؛ «به درستى که بنده هنگامى که دعا مى کند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت او است تا زمانى که او عجله نکند».
4.2. واسطه قرار دادن معصوم علیه السلام
خداوند متعال مى فرماید: «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ»؛ «به سوى خداوند واسطه بجویید»(13) و نیز مى فرماید: «وقتى مردم به خود ستم نموده و نزد تو مى آمدند و طلب مغفرت مى کردند، پیامبر نیز براى آنان استغفار مى نمود، خدا را مهربان و توبه پذیر مى یافتند»(14).
5.2. دعا در مکان هاى مقدس
دعا در مساجد، حرم اهل بیت علیهم السلام، تربت شهیدان و… زمان هایى که در مظان استجابت دعا هستند (مانند شب قدر، روز عرفه و میلاد و شهادت ائمه اطهار و سحرها)، در سرعت استجابت آن بسیار مؤثر است.
خداى متعال ما را امر نمود که دعا کنید «و قال ربّکم اُدعونى» و جهت تشویق به دعا فرمود: دعاى شما را اجابت مى کنم «أستجب لکم» ولى ذیل آن کسانى را که اهل دعا نیستند، مذمت مى کند و هشدار مى دهد: کسانى که از دعا و عبادت رو گردان و گریزانند به زودى خوار و ذلیل وارد جهنم خواهند شد؛ «انّ الّذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنّم داخرین»(15).
و در آیه دیگر مى فرماید: «قل ما یعبؤا بکم ربّى لولا دعاؤکم؛ اى پیامبر به امت بگو که اگر دعا و زارى شما نبود خدا به شما اعتنایى نداشت» (16).
از همین آیات و نظایر آن استفاده مى شود که هر دعایى عبادت و هر عبادتى دعا مى باشد. لذا گذشته از اینکه مورد دعا تنها در صورت مصلحت بودن اعطا مى شود. خود دعا چون عبادت است، براى دعا کننده فضیلتى خواهد بود و درجه اى از بهشت را براى او تثبیت مى کند.
حال براى اینکه انسان به مقصود خود در دعا برسد، خداوند او را دعوت مى کند که با اخلاص دعا نماید «فادعُوا الله مخلصین له الدّین؛ دعا را که از شئون دین است، با اخلاص بخوانید». دعاى مخلصانه و از سر صدق به عنوان عبادتى شایسته، مورد تشویق خداوند قرار گرفته است. وقتى در جاى دیگر از دعا سخن به میان مى آید مى فرماید خداوند دعاى مؤمنان را چون با اخلاص بوده، جواب مى دهد «و یستجیب الذین امنوا و عملوا الصالحات» چون آنچه مى خواهند از روى مصلحت است، خداوند نیز از روى مصلحت اعطا مى کند و اضافه هم مى دهد چون خود دعا، عبادتى است که پاداش مضاعف دارد «و یزیدهُم من فضله» در مجموع مى توان نتیجه گرفت که خداوند خود مردم را دعوت نمود تا دعا کنند و دعا را بهترین عبادتها معرفى نمود و وعده داد که دعاهاى خالصانه را مى پذیرد و به هدف اجابت مى رساند و علاوه بر آن پاداش دعا را نیز عطا مى نماید. پس قبل از اینکه هر فردى بخواهد دعا کند مى بایست اخلاص در دعا را مدّ نظر بگیرد و اخلاص چیزى نیست که به سادگى بدست آید، لذا خداوند، دعا کننده را با دو شرط ایمان و عمل صالح، جواب مى دهد. کافى است مادر خود بنگریم آیا شرایط اجابت دعا را داریم یا نه؟! اگر شرایط مزبور را دارا بودیم انتظار اجابت بجاست.
خداوند در دعا به باطن مى نگرد اگر دل آمادگى و اخلاص را داشت، حتما پاسخ مى دهد. از طرفى مؤمن خود را موظف مى داند که خدا را عبادت کند، در نتیجه امور خود را به خالق خود تفویض مى نماید چون او را بصیر و آگاه به حال بندگان مى شناسد. با این معرفت مى تواند امید داشته باشد که خداوند جواب شایسته اى به او مى دهد اما او بیم نیز دارد که در خواندن خلوص نیت نداشته باشد، یا مى ترسد از اینکه اعمال گذشته اش مانع اجابت دعایش شود؛ به همین منظور مؤمن در دعاى خود حالت خوف و رجا دارد، هم دعا مى کند، هم اصرار بر دعا دارد، هم امیدوار به اجابت است و نیز خوفناک از ردّ باب (اجابت نشدن)! وقتى این ویژگیها در او جمع شد، اینگونه دعا مى کند «اللّهم انّى ادعوکَ کما أمَرتَ، فاستجب لى کما وعَدتَ انّک لا تخلفُ المیعاد؛ خدایا تو را آنگونه که دستور داده بودى، خواندم، پس همانطور که وعده نیز دادى، مرا پاسخ ده، بدرستى که تو هرگز خُلف وعده نمى کنى و وعده هاى تو حتمى و قطعى است».
براى اینکه درباره ادب دعا معرفت بیشترى کسب کنید به دعاى کمیل و شرح آن توجه نمائید. انشاء الله خداوند ما و شما را از مخلصین در دعا قرار دهد. آمین!
———————
پی نوشت ها:
1) بقره (2)، آیه 186؛ «هرگاه بندگانم از من سؤال کردند، به درستى که من نزدیک هستم دعاى دعا کننده را هرگاه مرا بخواند اجابت مى کنم».
2) غافر (40)، آیه 60؛ «بخوانید مرا استجابت مى کنم شما را».
3) المیزان، 2، صص 30 – 33.
4) میزان الحکمه،ج 2، ص 875.
5) میزان الحکمة، ج 2، ص 876.
6) میزان الحکمه، ج 2، ص 880.
7) همان
8) همان
9) همان، ص 880.
10) میزان الحکمه، ج 2، ص 880.
11) همان
12) همان
13) مائده، آیه 35.
14) نساء، آیه 64.
15) غافر، آیه 60.
16) فرقان، آیه 77.
در رابطه با حالت غمگینی و غصه دار بودن شما گفتنی است که انسان از نظر خلقی و عاطفی معمولاً یک حالت یکنواخت ندارد. همه انسان ها کم و بیش دوره هایى از غمگینى و افسردگى را تجربه مى کنند و این امر طبیعى است. و علت آن هم گاهى معلوم و شناخته شده است؛ مثل وقتى که انسان عزیزى را از دست بدهد، شکست در بعضى از امورات زندگى، مورد تمسخر و استهزا قرار گرفتن، زندگى کردن در غربت و دور از خانواده و… و گاهى اوقات علت غمگینى و افسردگى و بى نشاطى معلوم و شناخته شده نیست. چه بسا علت فیزیکی و شیمیایى یا جنبه ارثى و یا عواملى محیطى مبهم دارد. در هر حال افسردگى از اختلالات خلقى شایع است و معمولاً شیوع آن در میان خانم ها، بیشتر از مردان است؛ زیرا براى مردان زمینه برون ریزى ناراحتى ها فراهم تر است؛ اما زن ها معمولاً خود خورى مى کنند و زمینه بروز ناراحتى ها براى آنها کمتر فراهم مى شود. البته خداوند مکانیزم هاى جالبى، در وجود انسان قرار داده که تا حد قابل توجهى، در تنظیم حالت خُلقى و عاطفى وى مؤثر است؛ از جمله این مکانیزم ها خنده و گریه است. گریه و خنده، فواید زیادى دارد که از جمله آنها تنظیم حالات عاطفى و خلقى انسان است. گاهى با چند دقیقه گریه کردن، کاملاً انسان از ناراحتى ها تخلیه مى شود و گاهى نیز با شرکت در یک مجلس شادى آفرین (مثل جشن و عروسى) و یا با قرار گرفتن در جمع دوستان و شنیدن چند مطلب طنزآمیز و شوخى هاى خنده دار، انسان تخلیه هیجانى مى شود و نشاط پیدا مى کند (البته با رعایت موازین شرعی).
بنابراین تجربه کردن حالات غمگینى و افسردگى، تا حدود زیادى طبیعى است امّا اگر حالت غمگینى بیش از شش ماه طول بکشد و علایمى از قبیل کم خوابى (یا پرُ خوابى در بعضى افراد)، بى اشتهایى، کاهش عملکرد، عدم تمرکز حواس، حالات پرخاشگرانه و… را به دنبال داشته باشد؛ روشن مى شود که مشکل کمى بیشتر از حالت طبیعى است و باید به روان شناس بالینی، مشاور روان شناس یا روان پزشک مراجعه کرد. به کارگیرى راه کارهاى زیر، براى مقابله با مشکل مطرح شده و درمان آن بسیار مفید است:
1ـ اجتناب از تنهایى؛ سعى کنید به جز مواقعى که ضرورت دارد در تنهایى قرار نگیرید.
2ـ با افکار منفى خود مقابله کنید یعنى هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورتى که شده خود را از چنبره آن نجات دهید مثلاً خود را به کارى مانند مطالعه یا هر کار دیگرى که امکان انجام آن براى شما هست، مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفى باشد.
3ـ به جنبه هاى مثبت خود فکر کنید و سعى کنید آنها را در یک برگه اى به صورت فهرست، لیست کنید.
4ـ به جاى اینکه به کمبودها و عیب ها و ناکامیهاى خود فکر کنید به موفقیت ها و آن امکاناتى که در زندگى از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگى ما مانند یک لیوانى است که بخشى از آن پُر است و بخشى خالى و همه افراد این چنین هستند سعى کنید به آن بخش پُر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیم خالی را نخورید چه اینکه از آنچه در اختیار دارید نمى توانید بهره مند شوند، فرصتهاى زندگى را مغتنم بشمرید و از آنچه در آینده پیش خواهد آمد نگران نباشید.
5ـ با افراد شاداب، فعال، اجتماعى، و متدین و در عین حال مثبت نگر معاشرت کنید و از افرادى که همیشه وقتى با آنها مواجه مى شوید از زندگى شکایت مى کنند، دورى گزینید.
6ـ ورزش را جزء ضرورى ترین فعالیت هاى خود قرار داده هر روز حداقل نیم ساعت الى یک ساعت ورزش کنید.(هر ورزشى که مورد علاقه شماست)
7ـ هر چه مى توانید قرآن بخوانید و از مضامین بلند دعاهاى مأثوره از اهل بیت(ع) بهره بگیرید (فاقرؤوا ما تیسر منه)البته قرآن را با تأنى و توجه به معنا تلاوت کنید.
8ـ از بیکارى و بى برنامه گى اجتناب کنید و همه اوقات خود را به صورت منطقى پر کنید.
9ـ براى برنامه ریزى اوقات شبانه روزى حتما با مشاور روان شناختى دانشگاه خود مشورت نمائید یا از دوستان موفق خود کمک بگیرید.
10ـ به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه مشغول کار یا مطالعه نشوید.
11- شناخت خود را نسبت به مسائل زندگی اصلاح کنید؛ واقع بینانه به مسائل نگاه کنید، همواره در ارزیابی موفقیت ها و شکست ها علل آن را جستجو کنید و از خیالبافی و شانسی رخ دادن حوادث اجتناب کنید. هیچگاه از شکست ها و ناکامی ها نهراسید بلکه آن را سکوی پرش خود قرار دهید.
12ـ هر وقت احساس دلتنگى مى کنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.
13ـ به مسائل معنوى به ویژه نماز اول وقت اهمیت فوق العاده بدهید.
14ـ با توسل به اهل بیت(ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید.
ناگفته نماند که در دوره عادت ماهانه معمولا تغییرات خلقی برای خانم ها به وجود می آید، بنابراین در این ایام رعایت نکات زیر بسیار مؤثر است.
– از انجام کارهای سخت، بلند کردن اجسام سنگین، انجام کارهای فیزیکی زیاد و سنگین، حتی الامکان خودداری کنید.
– رژیم غذایی متناسب با این ایام داشته باشید یعنی غذاهای مقوی مثل مصرف روزانه حداقل یک لیوان شیر همراه با یک قاشق عسل یا 7 دانه خرما.
– استراحت بیشتر از ایام دیگر داشته باشید.
– از برخوردهای تنش زا و رفتارهایی که ممکن است موجب کش مکش با دیگران می شود پرهیز کنید.
– رعایت مسائل بهداشتی.
– اعضای خانواده و دوستانی که با شما برخورد دارند باید مراعات حال شما را بکنند لذا به صورت غیرمستقیم باید متوجه باشند که شما در شرایطی قرار دارید که به تعبیر قرآن که می فرماید زنان در این ایام مریض هستند مراعات حال مریض بشود.